در هر دو مورد لایی زدن به حریف جزء جدانشدنی اش بوده خاصه توی تک به تک بازی کردن ها با آن کری های سرخوشانه و جماعتی که بیرون گود منتظر لایی بعدی بودند و بعدی و بعدی!
چشم هامان همه دور هم، فوتبالی دید شبیه همه فوتبال ها؛ یازده به یازده در زمین فراخ ورزشگاه آزادی و دو دروازه هفت متری اما حقیقت چیزی نبود که چشم های همه ما دید! اصل قضیه یک بازی گل کوچک تک به تک بود بین دایی و قلعه نویی کف آسفالت خیابان های بیست سال پیش!
قلعه نویی در دیدار تیمش مقابل راه آهن لایی جانانه ای به دایی زد، آن هم نه یک بار، بلکه دو بار و یادمان اگر مانده باشد قانون گل کوچک بازها را، هر لایی منجر به گل 2 تا حساب می شود!
لایی اول؛ 1-3-2-4 به جای 2-4-4
هر کس دیگری هم جای دایی بود، تیمش را با در نظر گرفتن این که استقلال همچون بازی های گذشته 2-2-4 چیده می شود راهی میدان مسابقه می کرد و اصل این که سرمربی راه آهن تا آن حد به آشوبی آزادی عمل داده و شعاع حرکتی اش را افزوده بود، برمی گشت به تصویر ذهنی اش از چیدمان استقلال.
این طرف میدان تهدید های جدی ساموئل مبنی بر ترک استقلال، انتقادهای درست از عملکرد ضعیف بیک زاده در بازی های گذشته و محرومیت عمران زاده دست به دست هم داد تا قلعه نویی با چند تغییر در ترکیب اصلی استقلال، تیمش را با آرایش متفاوتی به زمین بفرستد؛ 1-3-2-4 محبوب پرویز مظلومی در فصل گذشته.
لایی دوم؛ مزد آن گرفت جان برادر که «شجاع» بود!
نیمه دوم در حقیقت حکم صحنه را داشت در تئاتر شهر! صحنه ای که زمان و مکان را در اختیار قلعه نویی گذاشت برای نشان دادن هنرش و سرمربی آبی ها انصافا خوش درخشید. لایی دوم را قلعه نویی همان جا روی صحنه تئاتر شهر زد به همتای راه آهنیش ؛ تعویض های درست برخاسته از ظرفیت بالای ریسک کردن اما مبتنی بر کنترل بازی.
سرمربی آبی ها طی یک زمانبندی حساب شده ترکیب تیمش را برگرداند به همان 2-4-4 مالوف و این که قلعه نویی در حالی که تیمش با یک گل جلو بود از هافبک ها کاست و بر تعداد مهاجمانش افزود اقدام شجاعانه ای بود که جواب هم داد. توزی خوب نبود و باید تعویض می شد. ساموئل در پی آن تهدیدها به اندازه کافی بازی کرد و لازم می نمود دیسیپلین سرمربی شامل حالش شود، حمودی هم که یک تعویض اجباری محسوب می شد و قابل پیش بینی که بائو به میدان بیاید و حیدری برگردد به خط دفاع. حضور منوچهری از این جهت که راه آهن را عقب نگه دارد تاکتیک مناسبی بود و زندی و بائو هم دیدیم که با انگیزه و موثر ظاهر شدند.
چند نکته
1- سید مهدی رحمتی دارد به پایان دوره بازیگریش نزدیک می شود اما هنوز نتوانسته نقطه ضعفش یعنی خروج های بد را رفع کند ولی خب پنالتی را عالی گرفت و این استقلال را برنده نگه داشت.
2- راه آهنی ها در زدن ضربات آخر بسیار ناموفق ظاهر شدند و اینست که اگر استقلال برده بخشی از این پیروزی به عملکرد بد راه آهن بر می گردد.
3- استقلال با وجود اضافه کردن مهاجم در نیمه دوم به بازی تاخیری روی آورد که این نشان دهنده چربش تعقل بر احساسات در تصمیمات قلعه نویی است.
4- شانس همیشه بخشی مهمی از فوتبال است که این بار یار استقلال بود.