به هر حال دربی ۷۵ هم تمام شد تا هیاهوهای آن به تاریخ سپرده شود و همه منتظر هفتاد و ششمیناش باشند.
دربی پر ستاره، دربی خنثی!
«سید مهدی رحمتی»، « جواد نکونام »، « جانواریو » «علی کریمی »، « کریم انصاری فرد »، «مهدی مهدوی کیا » و.... حضور این چهرهها کافی است تا اینطور گفته شود که سوم شهریور یکی از پر ستارهترین دربیها را به خود دید و شاید به همین دلیل بود که خیلیها در انتظار ۹۰ دقیقهای جذاب و پر از هیجان بودند. اما نه تنها این مهم عملی نشد، بلکه به گواه کارشناسان و حتی تماشاگران عادی بازی انجام شده از شاخصههای یک فوتبال دیدنی و حرفهای محروم بود و دقیقا به همین دلیل بود که به غیر از دو موقعیت نصف و نیمه پرسپولیس، هیچ توپی نتوانست دروازهها را تهدید کند.
یکی از مواردی که میتوان به آن به عنوان دلیلی بر «نازیبا» بودن دربی اشاره کرد، این است که قانونی نانوشته در چنین دیدارهایی« نباختن» را اولویت اول میداند و به همین خاطر مربیان و تک تک بازیکنانی که در زمین هستند، اول به گل نخورن فکر میکنند و بعد از آن به فکر گل زدن میافتند. طبیعی است در چنین وضعیتی احتمال دیداری هجومی و خلق موقعیتهای گل به پایینترین حالت ممکن خود خواهد رسید که در دربی ۷۶ هم رسید.
دشت بیفرهنگی ما!
مواجهه شدن با صحنههایی مثل پرتاب سنگ و اشیای دیگر به سمت بازیکنان تیم رقیب ما را به چه نتیجهای غیر از این میتواند برساند که «فرهنگ تماشاگر بودن در بین تماشاگران پایین است». آیا میتوان طراحان چنین ذهنیتی را به این متهم کرد که در راستای تخریب هموطنان خود هستند. بیشک متاسفانه پاسخ پرسش خیر است، چرا که هر بینندهای با هر سطح سواد و جایگاهی که در جامعه دارد با تماشای چنین صحنههایی اولین مسالهای که به ذهنش خطور میکند، این است که «برخی از تماشاگران هنوز نتوانستهاند خود را به لحاط رفتاری اصلاح کنند» حال این پرسش به وجود میآید که چه کسی یا چه دستگاه یا ارگانی مسؤل است که شرایط بد فعلی را تلطیف کند و معایب را به کمترین حالت خود برساند؟ بیشک باید گفت که در قدم اول این «مردم» هستند که «خود» باید بدانند که بدرفتاری نتیجهای به غیر از زیر سؤال بردن «خود»شان ندارد.
البته ناگفته پیداست که عنوان «فرهنگی» که پیشوند باشگاههای ایران است، فقط برای خالی نبودن عریضه است و کاربری نمایشی دارد. با این حال نکته مشخص این است که تماشاگران حاضر در ورزشگاههای ایران به راحتی حاضر میشوند تا منطق را قربانی احساسات خود کنند و به همین دلیل حتی در روزی که دربی حاشیهای چندانی نداشت، شاهد این میشویم که سنگ پرانی حرف اول را میزند.
پرسپولیس بعد از دربی
تیم فوتبال پرسپولیس در حالی به دیدار به استقلال رفت و یک امتیاز به داشتههای نه چندان زیادش اضافه کرد که به عنوان یکی از تیمهای بحرانی هفتههای اولیه لیگ برتر شناخته میشود. شاگردان مانوئل ژوزه در حالی سه باخت و دو مساوی و فقط یک پیروزی را در کارنامه خود ثبت کردهاند که به گواه واقعیت موجود، یکی از پر ستارهترین پرسپولیس تاریخ هستند. با این حال آنها دقیقا به مانند قبل در نتیجه گیری با ناکامی مواجه شدهاند تا اذهان عمومی با این سؤال مواجه شود که چرا سرخها نمیتوانند از داشتههای خود برای رسیدت به بالای جدول و پوشیدن ردای قهرمانی استفاده کنند؟ باید منتظر ماند و دید آیا پرسپولیس میتواند بالاخره بالانشینی را تجربه کند یا همچنان...!
استقلال بعد از دربی
هیچ کس نمیتواند ۹ امتیاز ار شش بازی را برای امیر قلعه نویی و تیمش خوب بداند و ناکامی تلقی نکند. آبیها در شرایطی بعد از سه سال مسؤلینت فنی خود را در اختیار قلعه نویی گذاشتهاند که هنوز نتوانستهاند آنطور که باید انتظارات را برآورده کنند و به نظر میرسد برای رسیدن به عنوان قهرمانی دشواریهای زیادی را پیش روی خود میبینند. آیا قلعه نویی میتواند در پایان فصل خودش را برای بار پنجم و استقلال را برای سومین بار به قهرمانی لیگ برتر برساند؟ سخت است!
تکمله
بهتر است عادت کنیم که از دربی تهران انتظار زیادی نداشته باشیم و اگر رویارویی سرخابیها جذاب از آب درآمد، به این نتیجه برسیم که با رویدادی خارق العاده مواجه شدهایم!