آیا بازوبند کاپیتانی استقلال آنقدر ارزش داشت که فرهاد به خاطرش از عقد قرارداد با تیمی که عامل اصلی رشد و شکوفاییاش به حساب میآید، خودداری کند؟
فرهاد مجیدی بار دیگر دچار اشتباهی فاحش شد. شاید اگر او این بار نیز سکوت اختیار میکرد و چیزی نمیگفت بسیار آیندهنگرانه و هوشمندانهتر از این بود که به خاطر تکه پارچهای بیارزش خود را بیش از قبل کوچک کند. هنوز از یاد نمیرود که فرهاد مجیدی چگونه و با چه ترتیبی از استقلال جدا شد و پشت مظلومی را خالی کرد.
شاید به همین خاطر باشد که امیر قلعهنویی نیز مهدی مهدویکیا را مقابل فرهاد قرار میدهد و از بازیکن محبوب سرخها بهعنوان مردی عاشق پرسپولیس یاد میکند که حتی حاضر است به خاطر تیم محبوبش روی نیمکت بنشیند؛ امیر درست میگوید. اگر فرهاد مجیدی عاشق استقلال بود هرگز به خاطر بحث کوچک و بیارزش بازوبند کاپیتانی بار دیگر از بازی کردن برای استقلال طفره نمیرفت.
بدون شک او با این اظهارات خام دوباره بازنده جنگهای زرگری لقب گرفته است. ای کاش فرهاد اساسا درباره اینکه چرا به استقلال نیامده است حرفی نمیزد تا مشخص نشود که او برای اینکه قلعهنویی نمیخواهد بازوبند کاپیتانی را به وی بدهد از عقد قرارداد با استقلال خودداری کرده است.
به راستی آیا فرهاد مجیدی استقلالی است؟ این تیم و هوادارانش را دوست دارد یا همچنان به دنبال تسویه حسابهای شخصی میگردد؟ آیا میتوان زمانی را که او از استقلال جدا شد به سادگی از یاد برد؟ آن روز که فرهاد مجیدی در میانههای راه لیگ یازدهم از استقلال جدا شد و مربیان و بازیکنان و هواداران این تیم التماسش میکردند از یاد رفتنی نیست.
اساسا این سوال وجود دارد که چرا مجیدی که دوستان امیر قلعهنویی را در جدایی از استقلال بهانه کرده بود حالا میخواست با او باردیگر همکاری کند؟! فرهاد آن طور که در آخرین مصاحبهاش گفته در پی بازگشت بوده است. چگونه او میخواست با گروهی همکاری کند که چند ماه پیش به خاطر آنها از استقلال جدا شد و این تیم را به وضعیت بدی دچار کرد؟ فرهاد مجیدی اشتباه خودش؛ یعنی مذاکره با استقلال را با یک اشتباه بدتر؛ یعنی مصاحبهاش تکمیل کرد تا باور کنیم بازیکن 37 ساله فوتبال ایران با وجود قرار داشتن در سن پختگی هنوز نمیتواند خوب را از بد تشخیص داده و سره را از ناسره تمیز دهد.
البته معتقدیم شاید اگر مجیدی حاضر میشد به خاطر استقلال از خیر بازوبند کاپیتانی بگذرد و یک فصل بدون هیچ چشمداشتی از این دست برای آبیها بازی کند. شاید میشد آن رفتار بچگانهاش در نیم فصل یازدهم لیگ برتر را از یاد برد اما فرهاد بازهم فرصت خوبی را برای جبران مافات از دست داد.
هرچند که این نظریه هم وجود دارد که او اساسا به خاطر بهانه کردن دوستان قلعهنویی در جدایی از استقلال نباید با باشگاه وارد مذاکره میشد! به هرشکل امروز کمتر استقلالی است که مجیدی را به واسطه این رفتارها یک استقلالی واقعی بداند؛ اینطور نیست؟