هنگام مصاحبه مرد میانسالی به سمت منصوریان آمد او را در آغوش گرفت و بعد از کلی تعریف و تمجید مشخص شد که اتفاقا او از طرفداران پر و پاقرص پرسپولیس است؛«داداش علی تو با تمام استقلالیها فرق میکنی!
منبع : دنیای فوتبال
بالاخره از دنیای پرهیاهوی مستطیل سبز به حرفه پرمشغله مدیریت رو آوردی، از کارت راضی هستی؟
بله، مدیریت آکادمی را خودم دوست داشتم. چون اعتقاد دارم اگر بخواهی یک پروسه زمانی 15 تا 20 ساله را در مربیگری طی کنی باید با همین بازیکنان پایه شروع کنی و سرمایه اولیهات آنها باشند. برخورد با بازیکنانی با پتانسیل بالا در رده سنی 12 تا 21 سال تجربه زیادی به آدم میدهد.
میتوانستی این تجربه را روی نیمکت مربیگری در رده سنی پایه هم بهدست آوری؟
تمام استادهایم به من توصیه کردند «الان مربی نشو، اول با این سطح برخورد داشته باش.» ضمن اینکه برنامه مدیریت فوتبال علاوه بر آنکه باعث میشود از فوتبال دور نباشم، این شانس را هم به من میدهد که در کنار کار با تیمهای پایه، دورههای مربیگری را بگذرانم. در عین حال دوست دارم درسم را ادامه دهم چون مدتی بود که دوست داشتم مدیریت بازرگانی بخوانم و الان این فرصت را پیدا کردم که ادامه تحصیل بدهم.
شما متعلق به نسلی هستید که تحصیلات برای آنها کمرنگ است.
من به تحصیل و درس خواندن اعتقاد دارم هر چند که معتقدم درس هم به تنهایی شعور نمیآورد، اما فکر میکنم به آدم نگاهمثبت میدهد. دید مثبت داشتن هم برای یک مربی لازم است.
خداداد هم از مدیریت شروع کرد، اما مجددا به مربیگری برگشت، فکر میکنی چقدر در این پست دوام بیاوری؟
دوست دارم امسال را با آکادمی درگیر باشم. چون همیشه دوست داشتم کار اساسی برای آکادمی بکنم. اعتقاد داشتم که به بچههای ما در آکادمی سرویس خوبی ارائه نمیشود. همیشه فکر میکردم چرا بازیکنان نوجوان، نونهال، جوان و امید نباید به اندازه بزرگسالان سرویس بگیرند؟
برای همین از تمام امکانات اطرافم حتی دوستانم استفاده کردم. از بحث تغذیه گرفته و از آشپز درجه یک تا بقیه موارد سعی کردم بهترین سرویس را داشته باشیم.
داستان بیرون کردن بازیکنان نوجوان و جوان شهرستانی از خوابگاه مرغوبکار به کجا رسید؟
بنده خدا مدیریت قبلی آقای کامرانی بسیار محبت کرد و در آکادمی درحالحاضر هم مشاور خود من است. مدیر جدید آقای پورسیف هم دوست صمیمی من و جزو نفرات آکادمی است، آن قضیه هم مسئله خاصی نبود.
اما ما شنیدیم که کار به حبس شدن بازیکنان در خوابگاه و در نهایت حضور ماموران انتظامی رسید؟
این حاشیهای بود که در مطبوعات درست شد. من خودم از تمام توانم استفاده کردم تا خوابگاهی مثل هتل آپارتمان درست کنم که تا 8 روز دیگر به بازیکنان تحویل داده میشود.
راستی دائما در اخبار میشنویم که مدیر آکادمی به دنبال اسپانسر است؟
بله، خوشبختانه با کارخانه آدیداس توافق کردیم که تمام لوازم بازیکنان را تقبل کنند از دمپایی، کلاه، کوله و دستکش گرفته تا هر چیز دیگری که نیاز باشد، با الگوی لباس چلسی، یعنی لباسی که لمپارد میپوشد بازیکن ما هم میپوشد فقط به جای مارک چلسی لوگوی استقلال حک میشود.
شاید باور نکنید اما حتی بزرگسالان ما درحالحاضر چنین امکاناتی ندارند. بعد از خوابگاه و لباس هم نوبت کلاس زبان است تا مکالمه را یاد بگیرند تا بعدها که سنشان مناسب انتقال شد و خواستند بروند خارج نگویند بازیکن استقلال سواد نداشت! بحث اخلاقی هم مطرح است.
خیلی از بازیکنانی که در تیمهای دیگر آنها را نمیخواستند را جذب کردیم و رویشان طوری کار کردیم که الان مربیان از آنها رضایت دارند. خودم هم به همه مربیان یعنی واحدی، لبجویی، اردستانی و علی چینی قلبا اعتقاد دارم.
اما من جواب سوالم را نگرفتم، حضورت در پست مدیریت تا چه زمان ادامه دارد؟
سال اولم را در اینجا سپری میکنم در کنارش دنبال مدارک مربیگری هم هستم. فکر میکنم این نسلی است که من باید با آن کار کنم و الان به آنها سرویس بدهم بعدا در لیگ به من سرویس خواهند داد. آنها هم به پایم میایستند. میدانید من فکر میکنم فوتبالیستها تنها آدمهایی در دنیا هستند که خوب و بد را فراموش نمیکنند. در حقشان ظلم و جفا کنی هم یادشان نمیرود. این نسل در 10، 15سالی که قرار است من مربیگری کنم تا 30 سالگی میرسند و بهخاطر این روزها به پایم میایستند.
به نظر میرسد که برای همهچیز برنامهریزی منطقیای انجام دادهاید؟
بله، من برای همهچیز از چند سال پیش برنامهریزی کردم. پارسال با خودم حساب و کتاب کردم و به این نتیجه رسیدم که این جوانان برای اسم منصوریان دو سال بازی میکنند، اما برای دانشاش 15 سال! پس دیدگاه من این است که باید با دست پر بیایم. باید قبول کنم که درست است بازیکن خوبی بودم، اما در مربیگری وضعیت فرق میکند. برای همین هم فکر میکنم برای آنکه از اسمم و سابقهام دفاع کنم باید با دست پربیایم.
داستان حضورت در کلاس مربیگری چلسی صحت دارد؟
بله، با یک شرکت اماراتی صحبت کردم که آنها پذیرفتند اسپانسر من شوند تا بعد از شرکت در کلاس مربیگری B و A آسیا در یکی از دو تیم رئال(مادرید) یا چلسی دوره مربیگری پیشرفته را بگذرانیم. البته شرط هم دارد که بعدا با تیمی که آنها با آن همکاری دارند، همکاری کنم.
این همان برنامهای است که فصل پیش فتحاللهزاده برای شما داشت.
حاجی برنامههای زیادی برایم داشت. خدایی برای من خوب کار کرد. ما واقعا با هم مثل یک دوست صمیمی بودیم اما حالا ادامه راه را باید خودم بروم. استارت این بحث چلسی و رئالمادرید را هم دکتر رضایی زد و از ارتباطاتی که داشت استفاده کرد و الان فکر میکنم مدارک و رزومهام را فرستاده و کار ویزایم هم درست شود. تا آن زمان هم باید دوره مربیگری C و B و A را در ایران بگذرانم. به نظرم آدم هر چقدر دانش داشته باشد، ایراد ندارد.
سقف آرزوهایت در مربیگری چیست؟
فکر میکنم سقف آرزوهای هر مربی این است که بتواند در تیمملی مربیگری کند. البته من دوست دارم که بتوانم مربی یک تیم خارجی هم بشوم!
منظورت مربیگری در کشورهای حوزه خلیجفارس است یا به بالاتر از آن فکر میکنی؟
مربیگری در تیمهای خوب کشورهای عربی را هم میپسندم اما اگر در مربیگری رشد کنم دوست دارم در یک تیم آسیایی یا اروپایی هم کار کنم.
فکر نمیکنی خیلی ایدهالگرا هستی؟
نه، خواستن توانستن است. همانطور که مورینیو از مترجمی شروع کرد و حالا مربی خوبی شده، برای من هم دور از انتظار نیست. فقط باید روی بحث زبان خارجهام بیشتر کار کنم.
از همه تیمها صحبت کردی به جز استقلال، فکر میکنی چه زمانی روی نیمکت آبیها بنشینی؟
زمانش مهم نیست! من اعتقاد دارم که آدم باید هر چیزی را به موقع انجام دهد. بحث استقلال نیست. خب استقلال تیمی است که هر کس دوست دارد روی نیمکتاش بنشیند. اما استقلال و پرسپولیس بحثشان با بقیه تیمهای لیگ فرق میکند. کسی که برای مربیگری در این دو تیم میآید باید هدفش خدمت و در کنار آن افتخارآفرینی باشد. هر چیزی یک زمانی دارد. وقتی زمانش برسد و شرایط مهیا شود من هم روی نیمکت استقلال مینشینم، خود امیر و همینطور ناصرخان و منصورخان هم در مقطعی به استقلال خدمت کردند.
و این تعویض قابل پیشبینی روی نیمکت کی اتفاق میافتد؟
فعلا که کارمان را میبریم جلو، ببینیم چه میشود.
همینکه احتیاط را کنار گذاشتی و پذیرفتی که جانشین قلعهنویی در استقلال هستی کافی است؟
(میخندد) بههرحال این طبیعی است که یک استقلالی روی نیمکت بنشیند اینطوری نیست که جای قلعهنویی مثلا یک مربی از فجر بیاید. باید جنسش از استقلال باشد.
با این حرف موافقی که علت نتیجه نگرفتن کریمی در استقلال آشنا نبودنش با شرایط تیم بود؟
بههرحال مربی استقلال و پرسپولیس باید از جنس خودش باشد. چون اینطوری راحتتر مردم و شرایط موجود را درک میکند. هوادران هم راحتتر آن مربی را میپذیرند در غیر اینصورت باید یک مربی خارجی بیاید. مربی خیلی بزرگ چون اگر اوهم کوچک باشد حریف بازیکنان استقلال و پرسپولیس نمیشود و در نتیجه مثل مربیانی که در سالهای اخیر به ایران آمدند، نتیجه نمیگیرند.
فکر میکنی همینکه علیرضا منصوریان بازیکن بزرگی بوده مربی بزرگی هم میشود؟
بازیکنان بزرگ زیادی بودند که مربی کوچکی شدند و بالعکس اما من فکر میکنم اگر بازیکن بزرگی دانش مربیگریاش را بالا ببرد تا 90 درصد شانس دارد که مربی بزرگی هم شود.
معمولا جو استقلال به گونهای است که مشکلات کمتر فاش میشود. اما تقریبا همه میدانند که منصوریان و قلعهنویی با هم اختلاف داشته و دارند؟
اختلافی نبود! بحثی است که 3، 4 سال پیش سر دیدار سپاهان و ذوبآهن پیش آمد. اما مسئله اینطور که شما عنوان کردید نبود. ما الان همکاریم و هر دویمان باید حافظ منافع استقلال باشیم. اتفاقا ما هر روز در باشگاه همدیگر را میبینیم.
خیلیهای معتقدند که اگر قلعهنویی به استقلال بر نمیگشت، به این زودی خداحافظی نمیکردی؟
نه این حرفها نیست! من اعتقاد دارم که به موقع فوتبال را کنار گذاشتم، هر چند که دلم خیلی برای بازی تنگ شده مخصوصا وقتی که به عنوان کارشناس بازیها به تلویزیون میروم. گاهی فکر میکنم میتوانستم تا دو سال دیگر هم بازی کنم. اما فاصله خوب و بد در فوتبال کم است. دوست نداشتم که مردم با دیدن بازیام بگویند چه خوب شد که رفت. هنوز که هنوزه خیلیها من را در خیابان میبینند و میگویند که زود خداحافظی کردی. شاید دلم برای فوتبال تنگ شده اما با این نظر هوادارها فکر میکنم که به موقع و درست و حسابی از فوتبال خداحافظی کردم.
برخلاف هم دورهایهایت در تیم ملی دایی و خداداد، خداحافظی با برنامهای داشتی.
احساس میکنم در شش سال گذشته کسی خداحافظی من را نداشت. هیچ کس هم نمیتواند در این زمینه مدعی باشد. تیم قهرمان شد. جام را بالای سر بردیم و یک برنامه خداحافظی از قبل تعیین شده داشتم که 60 درصد آن خودم بودم و 40 درصد هم اطرافیان.
هنوز هم ورزش میکنی؟
بیشتر والیبال و شنا، گاهی هم با دوستانم میروم فوتبال سالنی یا چمن مصنوعی. با پایهها هم خیلی اوقات خودم تمرین می کنم.
شنیدیم به قلعهنویی بازیکن هم معرفی میکنی.
هر چند وقت یکبار بازیکنان جوانی را به عنوان پاداش میفرستم سرتمرین بزرگسالان. یکبار یک نفر را به قلعهنویی معرفی کردم گفت:«این خرچنگ را از کجا آوردی!؟ اینقدر بازیکن خوبی بود.» این بازیکنان خیلی آیندهدار هستند، خدا کند حرام نشوند. خدا را شکر تعامل خوبی میان مربیان پایه با قلعهنویی برقرار شده. پارسال مشکل استقلال این بود که با هم تعامل نداشتند. اما امسال رابطه دوستانه است و خطمشی همه یکی است.
بازیهای استقلال را معمولا کجا تماشا میکنی؟
اگر کارشناس تلویزیونی نباشم. در خانه بازی را نگاه میکنم.
خلیلی تعریف میکرد که در بازی داربی که هر دو در تلویزیون بودید، ایستاده بازی را نگاه میکردی؟
بله، ایستاده و دست تو جیب بازی را نگاه میکردم.
بعد از خداحافظیات از استقلال، به نظر میرسد که کسی نتوانسته مثل شما کاپیتانی کند؟
الان بازوبند بین فرهاد و پیروز میچرخد. اما من اعتقاد دارم که وقتی فرهاد دیر به زمین میرود نباید بازوبند را بگیرد. خود من وقتی دقیقه 80 به زمین میرفتم. به خاطر 10 دقیقه بازوبند را نمیگرفتم. فقط بازی با پگاه وقتی پیروز خواست بازوبند را ببندم فکر کردم که به خاطر بازی خداحافظی ارزشش را دارد که کاپیتان باشم. بازوبند به فرهاد هم میآید اما طفلکی یک کم در کاپیتانی بدشانس است. اما در کل استقلال کاپیتانهای خوبی دارد. وحید و مجتبی هم هستند.
ما شنیدیم که دوست داشتی مجتبی جباری کاپیتان استقلال شود؟
من فکر میکنم که پیروز میتواند کاپیتان مقتدری باشد، خود من پارسال بازوبند را از او نمیگرفتم که یواش یواش عادت کند کاپیتان استقلال باشد. البته مجتبی و وحید هم هستند. اواخر فصل گذشته با مجتبی که صحبت میکردم احساس کردم قدر منزلت و شرایط استقلال را خوب درک کرده. در کل حضور او در استقلال خیلی مفید است.
پیشبینیات از قهرمانی این فصل چیست؟
قهرمانی برای استقلال است اما پرسپولیس هم شانس دارد بعد از آن پیکان و ذوبآهن هستند.
نظرت در مورد رفتن قطبی چیست؟
قطبی کار بدی کرد آمد! کار خوبی نکرد رفت. قطبی نباید میآمد. شرایط برای آمدنش مهیا نبود که برگردد. تیم را خودش نبست مجبور شد خودش را با شرایط جدید وفق دهد. اما از یک چیزی در قطبی خیلی خوشم میآمد، خیلی شجاع بود. یک روش خوبی برای مربیگری داشت که پس از بازگشتن به ایران آن سبک را به فوتبال ما آورد از اینکه از پرسپولیس رفت، ناراحت شدم. قطبی سوخت شد. شاید اگر خودم جایش بودم یا نمیآمدم یا اگر میآمدم دیگر تا زمانی که به نتیجه نمیرسیدم. نمیرفتم
استقلال: عشق
امیر قلعهنویی: دوست قدیمی
ناصر حجازی: خوش تیپترین مربی ایران
حمید استیلی: یار قدیمی
افشین قطبی: شروع خوب، پایان بد
علی پروین: پروین و حجازی اسطورهاند
علی دایی: یک دوست خیلی خوب، بهترین دوستم
علی فتحالله زاده: مدیر خیلی خوب
کریم باقری یکی از استثناییترین فوتبالیستهای ایران
نیکبخت:( سرش را تکان میدهد، منصوریان بارها گفته که اگر او در زمان انتقال نیکبخت در ایران بود، هرگز نمیگذاشت او به پرسپولیس برود.) هم اتاقی سابق
علی کریمی: کاش قدر خودش را بیشتر بداند!.