یکسال گذشت، رفتن تو که اسطوره فوتبالدوستان ایرانی بودی، هستی و خواهی بود؛ در باور هیچکس نمیگنجید اما تو رفتی و داغ بزرگی به دل ما گذاشتی، مصیبتی به اندازه تمام تاریخ بر ما گذشت و رفتنت را هنوز باور نکردهایم.
یکسال گذشت و این لحظات غم گرفته و غبارآلود چه بیرحمانه به ما تاختند. نمیدانی در این یکسال که در غم هجرانت بودیم بر ما چه گذشت. نمیدانی این لحظاتتلخ چطور هر لحظه جانمان را به لبمان رساند. هر لحظه نبودنت عذابمان داد و غمانگیزترین قصه زندگی را تجربه کردیم. نمیدانی بر ما چه گذشت.
غم هجرانت همان زخمی است که هیچگاه کهنه نمیشود، زخمی ناسور که همواره روحمان را در انزوا به آرامی میخورد و میتراشد. حالا ما ماندهایم و یک دنیا اندوه در غم از دست دادن اسطورهای که هرگز نمیمیرد. اسطورهای که با آدمهای کاغذی این دوره و زمانه که فکر میکنند بزرگ هستند اما خوار ذلیلاند، تفاوتهایی داشت به اندازه از اینجایی که ما ایستادهایم تا آنجا که تو هستی یعنی از زمین تا آسمان، اسورهای که بر قلب مردم حکومت میکرد و هیچگاه یا دو خاطرهاش از دل هوادارانش پاک نخواهد شد.
ما آدمهای خوشبختی بودیم که دوران حیات تو را تجربه کردیم و حداقل وجود یک بزرگمرد را حس کردیم. مردی که از جنس آدمهای امروزی نبود و به معنی واقعی مرد بود. کسی که دلسوز مردم بود و به خاطر مردم حقایق را بازگو میکرد، حقایقی که بسیاری از آدمهای امروز یجرات بیان آنها را حتی در خلوت خودشان هم ندارند.
یکسال از درگذشت اسطوره فوتبال ایران گذشت و حالا بیشتر از همیشه عدم حضورش را حس میکنیم. در روزگاری که فوتبال ایران از مردان بزرگ تهی شده و اهالی این رشته نان را به نرخ روز نوشجان میکنند، بیشتر از قبل بزرگی و عظمت ناصر خان حجازی را درک میکنیم. بزرگمردی که دغدغهاش مردم بود چرا نیک میدانست اگر بزرگ شده، اسطوره شده و اسطوره خواهد ماند به خاطر همین مردم است و وقتی که بزرگ شد، گذشتهاش را فراموش نکرد و بیشتر از همیشه به مردم نزدیک شد.
یکسال گذشت، یکسال از درگذشت مرحوم ناصر حجازی گذشت اما ناصرخان هرگز نمیمیرد چراکه بر دل مردم حکمرانی میکرد.
*مهدی نوری- ایپنا