هنکه بین سالهای 1998 تا 2004، 2007 تا 2009 در بایرن مونیخ آلمان مربی و در مقاطعی هم آنالیزور بوده است. در میان این سال، هنکه یک بازه زمانی کوتاه در تیم کایزرسلاترن آلمان سرمربی بود، اما 8 باختی که او همراه با فریدون زندی در بوندس لیگا متحمل شد زمینه اخراجش را فراهم آورد.
هنکه پس از آن کوشید با سرمربیگری در تیم ساربروکن آلمان به صحنه بازگردد، اما تلاشش ثمری نداشت تا اینکه دوباره در کلن به عنوان مربی مشغول به کار شد و پس از آن در انتقالی عجیب سر از ایران درآورد. خیلی ها معتقدند مرد آلمانی می تواند روزی به عنوان سرمربی در استقلال فعالیت کند. از او می پرسیم که برای رسیدن به این هدف چقدر انگیزه داری که می گوید: «خب، خیلی دوست دارم این کار را انجام بدهم، اما حالا زود است. من هنوز ایرانی ها را خوب نمی شناسم.»
* کی روش وقتی پا به ایران گذاشت در مصاحبه ای گفت: «من حتی درباره خیابان بندی های تهران هم اطلاعات دقیقی دارم!» شما چه طور؟
**گفتم هنوز ایرانی ها را خوب نمی شناسم، اما این دلیل نمی شود که من هم بدون اطلاع قبلی پا به ایران گذاشته باشم. بله، من تحقیق کردم بعد آمدم. بخصوص درباره ترافیک تهران خیلی چیزها می دانستم. اینجا شلوغ است، اما عادت کردم.
* دارید خودتان را برای یک زندگی چند ساله در فوتبال ایران آماده می کنید؟
**همین طور است! من آمده ام که بمانم. روزی که قرار شد به ایران بیایم به آقای مسعود رضا مدیر برنامه هایم گفتم که تجربه های جدید را خیلی دوست دارم. برای همین وقتی گفت دو تیم ایرانی تو را می خواهند درنگ نکردم.
* گفتید دو تیم؛ شما قرار بود ابتدا دستیار استیلی بشوید چرا این کار را نکردید؟
**شرایط استقلال خیلی بهتر بود. می دانستم قرار است یک تیم خوب بسته بشود. پیش از اینکه به ایران بیایم تلفنی با آقای فتح ا... زاده حرف زدم و او گفت: «با چند بازیکن خوب تمام کرده ایم، ما برای قهرمانی تیم می بندیم.»
* اما استقلال قهرمان نشد.
** همان طور که دیدید موقعیت های زیادی از دست رفت و استقلال فقط یک جام گرفت.با این همه شرایطی واقعاً سخت و دشوار بود. رفتن جباری، آندو، کیانوش و هفته ها نداشتن خسرو، میلاد و فریدون استقلال را خیلی اذیت کرد. ما یک بحران بزرگ هم داشتیم. هنوز نمی دانم چرا مجیدی ناگهان استقلال را ترک کرد!
* جای مجیدی بودید در آن شرایط استقلال را ترک می کردید؟
**ما آلمانی ها زیاد احساساتی نیستیم. اما شوکه شدم وقتی شنیدم مجیدی می خواهد از استقلال برود. شاید اگر من جای مجیدی بودم در آن شرایط چنین تصمیمی نمی گرفتم. رفتن مجیدی به تیم ما خیلی آسیب زد.
* از همان روز که وارد ایران شدید مدام شایعه می شد که قرار است روزی جای مظلومی را بگیرید. در لا به لای حرفهای تان گفتید که آمده ام بمانم. این بدان معناست که از همان روز نخست دنبال سرمربیگری در استقلال بودید؟
**خیر! من از همان روز اول دنبال سرمربیگری در استقلال نبودم. موقعیتم را می شناسم. می دانم که باید ابتدا به یک شناخت کافی از شرایط فوتبال ایران برسم. شاید 2 سال دیگر بتوانم سرمربی باشم.
* در استقلال؟
**مهم نیست کجا؛ شاید در مس سرچشمه. می خواهم سرمربی باشم و باید دید کدام تیم این موقعیت را در اختیار من قرار می دهد.
*رابطه تان با پرویز مظلومی چگونه است؟
**یک رابطه تعریف شده. من کارم را می کنم و ایشان کار خودش را.
* یعنی بدون هماهنگی؟
**خیر. من تمرینات را به او می گویم. گاهی وقت ها گفته خوب است و گاهی وقت ها هم حذف و اضافه کرده است. او سرمربی است و نباید در کارش دخالت کنم. جایگاه خودم را می شناسم و جایگاه او را هم.
* در کارنامه شما فقط یک دوره کوتاه مدت سرمربیگری دیده می شود. در ایران دنبال جبران ناکامی تان در کایزرسلاترن هستید؟
**شاید! فوتبال زیر و رو ندارد. از اینجا هم می توان پرید. اینجا جو بسیار خوبی دارد. تماشاگران شما در دنیا بی نظیر هستند. در این فضا کار کردن جالب توجه است. می دانید یکی از دلایلی که سبب شد به ایران بیایم همین تماشاگران بود. فوتبال پر تماشاگر همیشه جذاب و دوست داشتنی است. شاید بتوانم کاری که در آلمان ناتمام گذاشتم اینجا تکمیل کنم.
* تصور می کنید فضا جوری پیش برود که یک روز سرمربی استقلال بشوید؟
**برای سرمربی شدن در استقلال باید از خیلی مؤلفه ها برخوردار باشی. مانند سرمربیگری در بایرن مونیخ. استقلال هم تیم بزرگی است . در آلمان هرکسی نمی تواند سرمربی بایرن باشد و اینجا هم همین طور؛ سرمربی شدن در استقلال ساده نیست. باید خیلی خوش شانس باشی تا یک روز بگویند استقلال مال تو!
* پس مظلومی یکی از آن معدود خوش شانس ها است؟!
**خب، او اینجا بازیکن و مربی بوده. حقش است یک روز سرمربی بشود و تا حالا عملکرد قابل دفاعی داشته است، اما من برای اینکه سرمربی بشوم باید راه درازی را طی کنم. ناامید نیستم. می دانم اگر حضورم در استقلال تداوم داشته باشد آن اتفاقی که دنبالش هستم یک روز رخ می دهد.
* در مقطعی گفته شد با مظلومی مشکل داشتید.
**نه، مشکل خاصی نبود. گاهی وقت ها از این جور اخبار می شنوید، این طبیعی است. من سعی می کنم احترام بگذارم تا احترام ببینم. نمی خواهم در کار کسی دخالت کنم. فوتبال یک روز تمام می شود.
* طی این مدت که در لیگ ایران فعالیت کردید چه چیز بیش از همه آزار تان داد؟
**اینکه بازی ها را سر ظهر برگزار می کنند. هنوز نتوانستم بفهمم چرا بازی را ساعت 15 برگزار می کنند. کمی خنده دار است. با این همه تماشاگر فوتبال همیشه باید شبها برگزار بشود./ش