امروز خبری روی خروجی رسانه ها قرار گرفت مبنی بر اینکه ، حسین قریب پیشنهاد مدیر عاملی استقلال را نپذیرفت ! این موضوع و این خبر بیانگر آن است که فتح اله زاده عزم خود را برای رفتن جزم کرده است ، آن هم درحالیکه آن زمان که موفق ترین مدیرعامل تاریخ باشگاه استقلال بار دیگر برای سر و سامان دادن به این تیم قدم در این باشگاه گذاشت صحبت از برنامه ی 4ساله می کرد ، به راستی امروز چه اتفاقاتی در پس پرده ، آنجا در استقلال رقم خورده است که حاجی آبیها صحبت از رفتن می کند؟!
2 سال پیش درست در روزهایی که مدیران قبلی در واپسین روزهای نقل و انتقالات تصمیم به استعفا گرفتند و استقلال راتنها با 6،7 بازیکن رها کردند بازهم همه ی نگاه ها به سمت فتح اله زاده چرخید ، چرا که همگان از راس تا ذیل به خوبی بر این مهم واقف بودند که تنها شخصی که توانایی سر و سامان دادن به اوضاع را در آن شرایط دارد شخص فتح اله زاده است و به عینه هم دیدیم که فتح اله زاده و تیم مدیریتیش با مدیریت بحران که دیگر برای حاجی آبیها به یک تخصص بدل شده است استقلال را جمع و جور کردند و آن تیم که در ابتدا هیچکس حاضر نبود با قبول مسئولیت ریسک خطر را در آن بپذیرد با مدیریت فتح اله زده و سرمربیگری مظلومی در همان سال اول نایب قهرمان لیگ برتر شد تا فتح اله زاده باز هم ثابت کند که هنوز هم یکی از موفق ترین مدیران ورزشی به حساب می آید....امسال ، سال دوم از برنامه ی چهارساله ای بود که مدیرعامل استقلال از روز اول بر پایه ی آن برنامه ریزی کرده بود...استقلال امسال جام قهرمانی حذفی را بالا برد و همچنان در کورس قهرمانی لیگ برتر از امیدهای مسلم قهرمانی محسوب می شود....پس فتح اله زاده دومین سال از چهار سالی که مد نظر داشت را هم مثل همیشه با موفقیت پشت سر گذاشت اما امروز می بینیم که همه ی آن مسئولانی که باید استوارانه پشت موفق ترین مدیرشان بایستند در مقابل بحث رفتنش سکوت اختیار کرده اند!
نیم نگاهی به فوتبال ، در سراسر جهان موید یک نکته است که آنجا ، موفقیت و پیشرفت حاصل می شود که ثبات مدیریت در درجه ی اول اهمیت قرار دارد ...این موضوع سالهاست که از زبان کارشناسان امر اینجا، در ایران فریاد زده می شود و هر روز و هر روز به این امید سپری می شود که روزگاری در فوتبال ایران هم شاهد این ثبات مدیریت و در ادامه، پیشرفت فوتبال این مرزو بوم باشیم.اما به عینه می بینیم که کوچکترین توجهی به این مهمترین اصل پیشرفت و توسعه نمی شود و مدیران در این حیطه ،هرگز نتوانسته اند با برنامه ریزی های بلند مدت زمینه را برای این توسعه فراهم آورند و متاسفانه شاهد آنیم که کارنامه وعملکرد مدیریتی که باید نقش اول را در مدیریت فوتبال ایفا کند کم اهمیت ترین مساله شمرده می شود.
به راستی آیا قلم زدن در مورد موفقیتهایی که استقلال طی سالیان سال با فتح اله زاده به آن دست یافته است تکرار واضحات نیست ؟!و آیا آقایان برای پی بردن به این نکته که فتح اله زاده محبوب ترین و موفق ترین مدیر عامل در تاریخ باشگاه استقلال محسوب می شود نیازی به تامل و تفکر دارند؟! و آیا آقایان مسئول ،به این مهم توجهی کرده اند که اگر استقلال موفق را که در اولین سال با فتح اله زاده بودن در دور جدید ،با آن شرایط خاص نایب قهرمان شد و در دومین سال هم شاید ، رکورد کسب دو قهرمانی را از خود بر جای گذارد به دست اشخاص دیگری سپارند و دوستان نتوانند آنطور که باید و شاید خواسته هواداران را برآورده کنند چگونه می خواهند پاسخگوی هواداران پرشمار این تیم محبوب و پرطرفدار باشند؟!
و آیا وقتی یک تیم و یک باشگاه موفق شده است با یک سیستم مدیریتی مدارج پیشرفت و ترقی را تا رسیدن به موفقیت به بهترین شکل ممکن طی کند اصولا چه نیازی به ایجاد تغییر در آن حس می شود ؟!حکایت این نوع عملکرد مسئولان امر، حکایت آن ساختمانی است که به بهترین شکل و شمایل و با استفاده ازبهترین مصالح ساخته می شود و به نیمه می رسد اما دوباره و دوباره ویران می شود تا از نو بنا شود .....! به راستی عقل سلیم این نکته را بر می تابد؟!
آن جا در پس پرده چه اتفاقی در استقلال در حال رقم خوردن است که صحبت از گزینه ی وزارت ورزش به میان می آید؟! مگر وزارت ورزش جز به رشد و پیشرفت و موفقیت ورزش و تیمهای پر هواداری همچون استقلال می تواند به چیز دیگری هم فکر کند؟!
ایکاش در میان این هیاهو کمی فقط کمی هم خواست و میل هواداران مورد توجه قرار می گرفت که این مردم در همین چند روز ،چه در نظرسنجی های مختلف و چه در ورزشگاه ها خواستشان را به گوش مسئولان رساندند و فریاد زدند که :آقایان در فوتبال این یک اصل است که به ترکیب تیم برنده دست نمی زنند!