به گمان امیر قلعهنویی و دوستانش محسن ترکی سرنوشت این بازی را مشخص کرد اما این اظهارنظر تنها یک تاکتیک نخنما شده برای برون رفت از همه انتقادها است. امیر تبعات فاجعهآمیز حاصل از این باخت را به خوبی میداند. او حالا روی لبه تیغ گام برمیدارد و هواداران کم حوصله تراکتورسازی دیگر هیچ شکستی را هضم نخواهند کرد. قلعهنویی با علم به این رفتارها میکوشد عوامل دیگر را در شکست خانگی تراکتورسازی دخیل کند اما این حربه عین نادیده گرفتن واقعیتها است.
سوال اول؛
تراکتورسازی در 45 دقیقه نخست چند موقعیت گل به دست آورد؟
امیر قلعهنویی که خود را بهترین مربی فوتبال ایران میداند باید به این سوال پاسخ دهد البته پاسخگویی به این سوال مستلزم تماشای دقیق و موشکافانه بازی است.
سوال دوم؛
تاکتیک امیر و شاگردانش در نیمه دوم چه بود؟
شاید امیر قلعهنویی برای پاسخ دادن به این سوال 10 نفره شدن تیمش را بهانه کند اما او زمانی میتواند با این بهانه از خود دفاع کند که کوششی چشمگیر در جهت ارائه یک بازی هوشمندانه از خود به نمایش گذاشته باشد اما تعویضهای او اساسا این انگیزه را به اثبات نمیرساند. به کارگیری فرزاد آشوبی که متخصص ارسالهای بلند است و علی علیزاده نشان میدهد تاکتیک تراکتورسازی فقط و فقط به اصطلاح استفاده از توپهای بلند بوده است.
سوال سوم؛
تاکتیک پرویز مظلومی چه بود؟
پاسخ کاملا روشن است. همان طور که در تمرینهای استقلال دیده میشد مظلومی و همکارانش به دنبال یک بازی منطقی و هدفدار در تبریز بودند. آنها در مرحله اول روی تخصص تیمهای امیر کار کردند، یعنی از کار انداختن مهاجمان این تیم که زمان ارسالهای بلند در محوطه 18 قدم تجمع میکنند. مظلومی و همکارانش میدانستند امیر قلعهنویی دوباره با همان روش، یعنی ارسال از جناحین به خصوص اوت دستی وارد میدان خواهد شد و به خوبی درصدد انسداد این حربه برآمدند و البته تاکتیک خود را که حفظ توپ بود به خوبی در میدان پیاده کردند.
سوال چهارم؛
چرا استقلال فرصتهای اندکی به تراکتورسازی داد؟
پاسخ دادن به این سوال دشوار نیست. امیر قلعهنویی تصور میکرد بار دیگر میتواند با ارسالها مدافعان استقلال را به اشتباه بیندازد؛ اتفاقی که در تهران رخ داد و میثم حسینی جوان در اولین بازیهای خود با پیراهن آبی از پس آن برنیامد. این بار اما استقلال میدانست چگونه مقابل تراکتورسازی بایستد.
تاکتیک استقلال در همه دقایق این بازی استفاده از فضای زمین بود. مظلومی عناصر توپگیر خود نظیر جیلوید ساموئل و فریدون زندی را کنار کیانوش رحمتی قرار داده بود تا این ترفند را به شکل بهتری در میدان پیاده کند. خسرو حیدری و آرش برهانی هم با دوندگی فراوان سعی در خسته کردن هافبکهای تراکتور داشتند که این شیوه کاملا جواب داد و استقلال توانست برتری عددی را در این میدان از آن خود کند. تحلیل غلطی نیست اگر ادعا کنیم تراکتورسازی با این سبک و سیاق حتی اگر 10 نفره هم نمیشد باز هم توانایی گذر از استقلال را نداشت و تیم مظلومی در نهایت برنده این بازی بزرگ لقب میگرفت...
و سوال آخر؛
چرا استقلال بدون آندو هم صدرنشین است؟
روح پیروزی در استقلال به خوبی شکل گرفته است. امروز استقلال به مرزی از خودباوری رسیده که در غیاب آندرانیک تیموریان هم برنده بازی است.
امروز استقلال میتوانست به واسطه جدایی فرهاد مجیدی، کرار جاسم و مصدومیتهای پی در پی خسرو و میلاد پایین تر از این باشد اما آبیها همچنان در صدر جلوتر از تیمهای سپاهان و تراکتورسازی حرکت میکنند... بهانه داوری همواره برای تیم بازنده رکن اول است در حالی که استقلال خود نیز در نیم فصل دوم بارها از جانب داوران لطمه خورد که موید این نکته اشتباههایی بود که در بازی با فجر- مس کرمان و حتی فولاد خوزستان رخ داد.