دلیل موفقیت استقلال در لیگ یازدهم چیست؟ پاسخهای گوناگونی پس از طرح این سوال از سوی کارشناسان و اهل فن بیان میشود. برخی معتقدند جذب بازیکنان شاخص دلیل موفقیت استقلال در فصل جاری است. برخی هم ثبات سالهای اخیر در حفظ و نگهداری بازیکنان قدیمی را عاملی در جهت موقعیت کنونی استقلال میدانند و عدهای هم ثبات در راس مدیریت باشگاه استقلال را موثر میدانند. دلایلی همچون خوششانسی مظلومی نیز به گوش میخورد که همه این موارد به واقع نقش کلیدی در بردهای متوالی استقلال و برتری این تیم نسبت به دیگر مدعیان ایفا کرده است اما آنچه کمتر مورد توجه و کنکاش قرار گرفته و در صدرنشینی آبیها در لیگ برتر و حضورشان در فینال جام حذفی تاثیر فراوان داشته کادر فنی استقلال است. پرویز مظلومی به واسطه خصوصیات اخلاقیاش و شاید چهره نه چندان امروزی خود همواره زیر تیغ شدیدترین انتقادها قرار گرفته است. پس از بازی با سپاهان هیچ کس به این مورد مهم اشاره نکرد که استقلال او بدون 6 بازیکن شاخص و البته مجیدی و کرار با چه استراتژی محکمی مقابل سپاهان صف بست و تا مرز پیروزی پیش رفت.
پرویز مظلومی به رغم صدرنشینی و فاصله 6 امتیازی با سایر رقبا هنوز عامل موفقیت استقلال خوانده نمیشود و مخالفان وی همچنان بر این باورند که حضور ستارهها و خریدهای موفق در فصل نقل و انتقالات عامل اصلی موفقیتهای او است. اما به واقع پرویز با برنامه و هدفدار جلو رفته است؛ پرویز مظلومی مثل افشین قطبی اهل بازیهای کلامی نیست. او از خصوصیاتی که امیر قلعهنویی داشت هم بیبهره است، امیر نیز بازیهای خاص خودش را داشت و از فوت و فن خاصی بهره میگرفت که البته نسل امروز نیز بخش اعظمی از آن را نمیپذیرفت. پرویز به شیوه خودش حرکت میکند، با ادبیات خاص خود، با رفتارهای منحصر به فرد و البته یک وضعیت ظاهری معمولی.
خصوصیات یا بهتر است بگوییم برنامهای که مظلومی تاکنون به کار گرفته و موفق هم عمل کرده تعامل او با دستیارانش است. ویژگی که هیچگاه در زمان حضور صمد مرفاوی در استقلال نمیدیدیم. صمد هرگز نتوانست تعامل مناسبی با روته مولر آلمانی برقرار کند و سرانجام این مربی آلمانی که سابقه مربیگری در تیم ملی ایران را هم داشت از استقلال رفت. مرفاوی فصل ششم هم هرگز نتوانست با یونگ رابطه نزدیکی برقرار کند. این خودمحوری زمان امیر قلعهنویی هم به عینه در استقلال مشاهده میشد. امیر نه تنها دستیارانش را به شکل ماهرانه از میدان میراند بلکه سعی میکرد با ورود به سطوح مدیریتی در تصمیمگیریهای کلان نیز دخالت کند که این اوج خودمحوری و تک صدایی یک مربی در استقلال بود.
دوران مربیگری مظلومی را اما میتوان یک دگرگونی بزرگ در نوع اداره استقلال دانست. رنسانس پرویز مظلومی در واقع در عصر جدید تاثیر شگرفی در موفقیتهای استقلال داشته است. او به دستیارانش بازی میدهد و خود سعی میکند همان نقشی را که مربیان بزرگ در تیمهای بزرگ ایفا میکنند به دقت انجام دهد. در استقلال امروز بهتاش فریبا، مرد اثرگذاری است.
در استقلال امروز هنکه به خوبی علوم خود را روی کاغذ میآورد و به طور عملی نیز اجرا میشود.
مشاهده تمرینهای استقلال این واقعیت بزرگ را نشان میدهد. پرویز به خوبی توانسته از دکترین هنکه بزرگ در جهت موفقیت تیم خود بهره بگیرد و خود تنها به امور کوچینگ بپردازد. تیم مربیگری او چنان هماهنگ حرکت میکند که حتی آتیلا حجازی هم گاهی وقتها تا حد و اندازه دستیار اول مظلومی قد علم میکند تا گروه مربیان استقلال شکل حقیقی و اثرگذار به خود بگیرند. مجموعه مربیانی که امروز روی نیمکت استقلال نشستهاند؛ یعنی پرویز، بهتاش، میشاییل و آتیلا 4 تفکر و دیدگاه متفاوت دارند که به خوبی در جهت اجرای صحیح تمرینها، انتخاب روش بازی و آنالیز نقاط قوت و ضعف حریف تا امروز حرکت کردهاند.
بیشک این ویژگی بزرگ را نمیتوان جزو دلایل موفقیت تیم کنونی استقلال به حساب نیاورد. در استقلال کنونی گروهی حرکت کردن را در حوزه فنی به وضوح مشاهده میکنیم. به واقع هیچ حرف و حدیثی هم تا امروز در دایره مردان کادر فنی استقلال مشاهده نشده که شاید این موضوع به نوع شخصیت هنکه، آتیلا و آقا بهتاش ارتباط داشته باشد.
***
تکمله: حتی اگر پرویز مظلومی و باشگاه استقلال به طور غیرارادی در مسیر ایجاد تعامل میان همه اعضای کادر فنی خود گام بردارند که البته منصور پورحیدری را هم میتوان در دایره فنی اثرگذار دانست، خوب است. تیمهای بزرگ از یک کادر فنی بزرگ هم بهره میگیرند. همین اندازه کافی است که بگوییم الکس فرگوسن نزدیک 20 دستیار در حوزههای گوناگون دارد.