مربی آلمانی استقلال دلیل نرفتنش به پرسپولیس را درابتدای فصل جاری فاش میکند. هنکه در این باره حرفهای تازهای میزند: «خودم هیچ کاری با پرسپولیس انجام ندادم، قراری با آنها نگذاشتم و برنامه خاصی با آنها نداشتم. مدیر برنامههایم میخواست که بیایم ایران و اینکه به پرسپولیس بروم ایده او بود. قبل از این فصل و زمانی که علی دایی در پرسپولیس حضور داشت قرار بود این اتفاق بیفتد چون علی دایی را از آلمان میشناختم و مدیر برنامههایم هم او را میشناسد اما بعد مساله پرسپولیس تغییر کرد و شخص دیگری هدایت پرسپولیس را به عهده گرفت. من اولین صحبت رسمی را با استقلال و فتحا...زاده داشتم که میخواست مرا به استقلال بیاورد.»
خیلیها فکر نمیکردند مربی به بزرگی هنکه که در سطح اول فوتبال بهعنوان مربی تمرین دهنده کار کرده است، قبول کند که در ایران هم بهعنوان نفر دوم فعالیت کند، چه شد که این اتفاق افتاد؟ هنکه در این باره توضیحاتی میدهد: «فتحا...زاده دوست داشت کسی به ایران بیاید تا کارهای تمرینی که در اروپا آموزش داده میشود را برای استقلال انجام دهد و دوست داشت یک سوپروایزر مانند من در تیم حضور داشته باشد تا بتوانیم از نظر ساختاری به باشگاه استقلال کمک کنیم. حالا این اتفاق افتاده و نشستهای زیادی را برگزار میکنیم، صحبت میکنیم و برنامه میدهیم تا شرایط را بهتر کنیم و به تیم نظم دهیم. فتحا...زاده طرحی را پیشنهاد داد که هم بهعنوان مربی تمرینی تیم و هم مشاور او کار کنم که قبول کردم.»
هنکه درباره اینکه در چه زمینههایی به فتحا...زاده مشاوره میدهد نیز گفت: «از روزی که آمدم، آقای فتحا...زاده به من زمین تمرین و کمپ را نشان داد و گفت که چه کارهایی را میخواهد با این امکانات انجام دهد. بهعنوان مثال استانداردها را میگویم که چنین کمپی چه استانداردهایی باید داشته باشد. من در کارهای اقتصادی باشگاه دخالت نمیکنم و این مسائل به من مربوط نیست اما در مورد هر چه که مربوط به باشگاه است و کارهایی که کمک میکند تا تیم حرفهایتر شود صحبت میکنیم تا با هدف، استقلال را به طرف جلو و بالا ببریم. همچنین به این مساله توجه میکنیم که چطور میتوانیم با این هدف به تمام فوتبال ایران کمک کنیم.» شایعاتی که بابت حضور هنکه به عنوان آلترناتیو مظلومی وجود داشت این مربی آلمانی را به شفافسازی واداشت: «مظلومی در حال حاضر سرمربی تیم است و من کمک او هستم و با هم قهرمان میشویم. من به این شکل فکر میکنم و همین طور هم کار میکنم. طبق چیزی که در قراردادم وجود دارد کارم را انجام میدهم و خواستهام این است که باشگاه نیز همان چیزهایی که در قراردادم وجود دارد را انجام دهد.
همکاری با مظلومی برای من زیبا است و او میگذارد که کارم را انجام بدهم و آن طوری که میخواهم پیش ببرم اما او به هر حال خودش چند سالی مربی بوده و افکار فوتبالی خودش را دارد که همیشه با افکار من یکی نیست و این مساله عادی است اما همیشه برای اختلاف نظرهایمان یک راهحل پیدا میکنیم.
تمام کارها در زمین تمرین دست من است و میتوانم اجازه ندهم که یک بازیکن تمرین کند. اگر هم مشکلی پیش آید در کادر مربیها در مورد آن بحث میکنیم و تصمیم میگیریم که چطور جریمه کنیم.» استقلال در چه زمینههایی جای پیشرفت دارد تا اینکه بتواند در آسیا هم حرف اول را بزند؟ هنکه به این سوال هم پاسخ داد: «ما روی بالا رفتن سرعت بازی کار میکنیم. اگر بخواهیم مقایسهای انجام بدهیم در خیلی از مواقع بازی هنوز کند هستیم. فوتبال دنیا در چند سال گذشته تغییرات زیادی کرده است و بازیکنان باید از نظر قدرت بدنی بهتر شوند و تکنیک و سرعت بازی را بالاتر ببرند و باید در این مسیر پیش برویم. من به برد عادت دارم و اگر پروندهام را ببینید در آلمان هم با تیمهای مختلف جامهای زیادی را گرفتم و همیشه بردن جزیی از زندگی من بوده است. استقلال مثل بایرن مونیخ حتما باید قهرمان شود. همیشه نمیشود همه جامها را به دست آورد، ولی باید در این راه قدم برداشت و با تمام وجود کار کرد و این مساله را هر روز به بازیکنان میگویم که باید گرسنه و دنبال جام باشیم . همه تیمهای بزرگ دنیا باید این تفکر را داشته باشند.»
هنکه درباره دخالتش در کارهای بدنسازی هم توضیحاتی داد: «یکسری وسایل تمرینی از آلمان آوردهام و به مولایی دادهام که از آنها استفاده کند. همیشه من میگویم که چه کاری باید انجام شود و مولایی هم خوب اینها را در زمین اجرا میکند.
خوشحال هستم که تمام کادر استقلال خوب کار میکند، از پزشکان تیم گرفته تا سایر افراد.»
هنکه از ذهنیاتش قبل از حضور در ایران هم پرده برمیدارد: «در ذهن ما ایران دنیای دیگری بود. علی کریمی پیش من کار کرده و دایی هم از شاگردان من بود. همسر شوماخر (دروازهبان پیشین آلمان) هم ایرانی است و چون من با شوماخر کار کردم، این مساله برای من قدم بزرگی شد تا به ایران بیایم. از آنجایی که نمیدانستم ایران چه کشوری است، خانواده و دوستانم به من میگفتند برای رفتن به ایران مطمئن هستی و میدانی که چه کشوری است؟! پس از اینکه به ایران آمدم گفتم همه چیز بهتر از آن است که تصورش را میکردم. این موضوع را خیلی قوی فهمیدم که ایرانیها انسانهای دوست داشتنی و میهماننوازان خوبی هستند.» هنکه درباره اینکه میخواست نکونام را در زمان مربیگریاش به کایزرسلاترن ببرد نیز توضیحاتی میدهد: «در سالهای 2006- 2005 که سرمربی کایزرسلاترن بودم، میخواستم نکونام را به این تیم بیاورم اما از نظر مالی نشد که این کار را انجام بدهیم. از همان زمان بازیهای ایران را دنبال میکردم. آن زمان یک تیم ملی قوی داشتید. وقتی به ایران آمدم فهمیدم که فوتبال از ورزشهای بزرگ ایرانیها است و آنها علاقه زیادی به این ورزش دارنداستقلال مثل بایرن مونیخ باید قهرمان بشود