برداشت اول
روزی در یک محفل خصوصی با امیر قلعهنوعی رودررو شدم. ژنرال آبیها که در آن برهه از زمان سرمربیگری استقلال را برعهده داشت، خطاب به اطرافیان خود میگفت: «جایتان خالی بود، دیشب که میهمان برنامه نود بودم، عادل فردوسیپور آنقدر از من ترسیده بود که جرات پرسیدن سئوال حاشیهای را نداشت و وقتی کنار من نشست به وضوح لرزش را در زانوهایش احساس کردم.» یکی از دوستان امیر اردشیر پرسید: چطور میتوانستی چنین احساسی را به مجری توانای برنامه نود تلقین کنی؟!
قلعهنوعی خندهای تحویل دوست خود داد و گفت:« یکی از رمزهای موفقیت من این است که به خوبی میدانم با هر کس چطور باید رفتار کنم. با عادل فردوسیپور باید از همان ابتدای کار پرقدرت برخورد کنی و از او انتقاد تندی داشته باشی تا حساب کار دستش بیاید.»
آری...!
شیوه امیر قلعهنوعی شروع کردن جنگ با فردوسیپور بود تا چک اول را محکم بزند. به جرات میتوان گفت تمام افرادی که روبروی عادل نشستهاند و قصد داشتهاند با آرامش پاسخگوی سئوالات او باشند، مقابل هوش سرشار فردوسیپور کم آوردهاند و آنقدر چپ و راست شدهاند تا از این برنامه تا مدتهای زیاد دوری کردهاند.
سادگی و بیآلایشی مظلومی هم این روزها شده سیبل فردوسیپور. از آنجا که مجری سرشناس میداند این مربی احترام زیادی برای حرمتها قائل است، سمت و سوی برنامه خود را به هر طرفی که دوست دارد میکشاند و برای آب و تاب دادن به برنامهاش مدیریت پرویز در استقلال را زیر سئوال میبرد.
حالا سئوال اینجاست که اگر قلعهنوعی هم سرمربی استقلال بود، باز هم فردوسیپور به خود اجازه میداد قبل از داربی، سوژه دو هفته پیش جباری را بارها و بارها در برنامهاش پخش کند و به بررسی آن بپردازد؟
برای روشن شدن اذهان عمومی به این موضوع اشاره میکنیم که در سال دوم حضور قلعهنوعی به عنوان سرمربی استقلال، درگیری شدیدی میان او و نیکبخت واحدی ایجاد شد و پس از جرو بحث میان ژنرال و هافبک آماده آن روزهای استقلال، سرمربی نیکبخت را از تمرین اخراج کرد، ولی فردای آن روز نیکبخت با گل آمد و از قلعهنوعی عذرخواهی کرد تا در ترکیب قرار بگیرد. به خوبی به یاد دارم آن زمان فردوسیپور در برنامه خود به این موضوع اشاره داشت که قلعهنوعی با مدیریت خود حاشیهها را دور میکند! با این اوصاف، آیا مظلومی حق ندارد از عادل دلخور باشد؟!
برداشت دوم
مدتهاست لحن صحبت کردن پرویز مظلومی در حال تغییر است. سرمربی آبیها قصد دارد پختهتر از گذشته به سئوالاتی که با تفکرات شیطنتآمیزی پرسیده میشوند، جواب بدهد، غافل از اینکه آنهایی که آب را گلآلود میکنند به هر شکل ممکن میخواهند شاه ماهی خود را نیز صید کنند و به آنچه میخواهند برسند.
شیوه برخورد مظلومی با حاشیه سازان نسبت به گذشته تغییر کرده و حالا دیگر به خوبی میداند که نباید جلوی هر فردی همه چیز را بگوید.
به عنوان مثال در صحبت با یک خبرگزاری مقابل سئوالهایی که هدف دار پرسیده میشود و خبرنگار قصد دارد به هر شکل ممکن از زیر زبان مظلومی لقبی که دوست دارد را بشنود و با افتخار تیتر کند، میگوید من دنبال لقب نیستم ولی چند هوادار برای من پیامک میزنند و من را ژنرال داربی مینامند» همین یک جمله کافی است تا از قول مظلومی در تمام روزنامهها یک تیتر خودنمایی کند. «من ژنرال داربیها هستم.»
آیا با توجه به توصیف ماوقع، معنی پاسخ پرویز به سئوال آن خبرنگار چنین بوده که تیتر شده؟!
برداشت سوم
نگارنده برای تماشای بازی استقلال و صنعتنفت آبادان به ورزشگاه آزادی رفتم. در کنفرانس خبری یک خبرنگار که از آبادان به همراه تیم میهمان به تهران آمده بود از سرمربی استقلال سئوال میکند که چرا بازیکنان شما در این دیدار در زمین راه میرفتند؟
مظلومی جواب میدهد: « در فوتبال تحلیل رفتن بدن بازیکنان بعد از 120 دقیقه بازی در دیداری حساس و سرنوشت ساز مانند داربی طبیعی است. من از بازیکنانم انتظار ندارم پس از یک دیدار پرفشار، تنها با دو روز فرصت برای ریکاوری بازهم با توان صد در صد به میدان بروند.»
این گفته مظلومی هم بازتاب جالب توجهی داشت. از قول او نوشته میشود: «بازیکنان من فقط در زمین راه میرفتند!» مظلومی جواب منطقی و اصولی به سئوال خبرنگار آبادانی میدهد، اما باز هم عدهای همان برداشتی که دوست دارند را از گفتههای سرمربی آبیها دارند و آن را به خورد خواننده میدهند.
در مورد مهدی رحمتی هم چنین شیطنتی را شاهد بودهایم. اگر خودم در کنفرانس خبری نبودم باور نمیکردم که مظلومی بگوید؛ رحمتی تاکنون ده بار ما را مقابل حریفان سرسخت پیروز کرده است و اگر یک بار هم اشتباه کند و تیم ببازد ما از آن گذشت خواهیم کرد.» این جمله هم این گونه منعکس شد: «روی اشتباه فردی باختیم» و عکس رحمتی در صحنه گل خورده آبیها در تمام جلد خودنمایی کند تا به نظر برسد روابط سرمربی و دروازهبان تیره خواهد شد.
موخره:
معتقدیم این همه برداشت اشتباه از صحبتهای مظلومی نمیتواند سهوی باشد و قطعا کاسهای زیر نیم کاسه است.
در این اوضاع و احوال که همه دوست دارند از حفظ حرمتهای مظلومی سوء استفاده کرده، او را بکوبند و گفتههای این مربی را براساس باور و تلقی شخصی خویش منعکس کنند به سرمربی استقلال سه پیشنهاد داریم.
مظلومی میتواند یا مصاحبه نکند یا در مصاحبههایش شرط کند که گفتههایش بدون کم و کاست منعکس شوند. همچنین او میتواند شیوه مربیان گذشته را در دستور کار قرار دهد و با همه از در دعوا وارد شود، گریبان مخالفانش را بگیرد تا از او حساب ببرند. با شناختی که از سرمربی آبیها داریم گزینه سوم به هیچ عنوان در شخصیت او نمیگنجد و بهتر است قید گزینه سوم را بزند. به نظر میرسد عدهای معتقدند مظلومی را باید کشت، چه با لگد چه با مشت و در این راه عزم جزمی دارند و خوب میدانند چطور میشود سرمربی آبیها را تخریب کرد.
این طور نیست؟!
از بررسی شواهد و اتفاقات رخ داده چه دستگیر میشود؟!