<font size="2">* از اول فصل شروع کنیم. آن موقع گفتی دو هدف هم داری، اول موفقیت با پیراهن استقلال و دوم رسیدن به پیراهن تیمملی . <br> <br> بله. به نظرم در رسیدن به هدف اولی که داشتم موفق عمل کردم. در استقلال تا به اینجا که پانزده هفته از لیگ گذشته عملکرد قابل قبولی داشتهام. هر زمان بازی کردم به غیر از بازی با تراکتور یا گل زدم یا پاس گل دادم. <br> <br> شخصا از عملکردم رضایت دارم و تلاشم این است که با ادامه این روند مثبت نظر کیروش را هم برای ملیپوش شدن جلب کنم. مطمئن باشید به این مهم هم دست خواهم یافت. <br> <br> *در مقطعی از فصل هم به نیمکتنشینی خیلی معترض بودی؟ <br> <br> هر بازیکنی از نیمکتنشینی ناراحت میشود و اعتراض میکند تا مربی از ناراحتی او خبردار شود. <br> <br> عملکرد قابل قبولی داشتم و وقتی که بازی نمیکردم طبیعی بود اذیت شوم. در تنهایی خود فکر میکردم چرا با اینکه زحمت میکشم و بازیهای خوبی انجام میدهم باید نیمکتنشین شوم؟ <br> <br> * در این باره با مظلومی صحبت نکردی؟ <br> <br> صحتبی نکردم اما فکر میکنم مصاحبهای که در آن به نیمکتنشینی خود اعتراض کرده بودم را خوانده بود. <br> <br> * حدود شش ماه است با یک مربی نامدار به نام هنکه کار میکنی! او را چطور دیدی؟ <br> <br> واقعا با کلاس است. رزومه و سابقه او بیانگر تواناییهایش است. مربیای که در بایرن مونیخ و دورتموند کار کرده به طور حتم داشتههای زیادی دارد. <br> <br> * چه چیز او بیشتر به چشم تو آمد؟ <br> <br> او اولین نفری است که برای تمرینات در زمین حاضر میشود و موانع را میچیند. هنکه نظم و انضباط خاص خود را دارد. او را که میبینم میفهمم چرا میگویند آنها حرف اول را در نظم و انضباط میزنند. <br> <br> * برخی اعتقاد دارند استقلال را ستاره ها به موفقیت رسانده اند نه مظلومی، تو چه نظری داری؟ <br> <br> در ابتدا یک مثال میزنم. تصور کنید ژاوی، رونالدو و مسی در یک تیم حضور دارند به نظر شما اگر یک مربی با مدیریت بالا بر آنها نظارت نکند، آن تیم موفق میشود؟! <br> <br> * به نظر تو مظلومی این مدیریت را دارد؟ <br> <br> بله. مظلومی به تمام معنا مدیر است و از هر نظر براستقلال نظارت میکند. <br> <br> * به نظرت در بخشش جباری تصمیم مظلومی و باشگاه در ست بود؟ <br> <br> این از اختیارات من نیست که درباره موضوع فوق اظهارنظر کنم، اما به نظرم مظلومی و باشگاه بهترین تصمیم را گرفتهاند. <br> <br> * قبول داری مجتبی بازیکن خاصی است؟ <br> <br> بله. او بهترین و باهوش ترین بازیکن حال حاضر فوتبال ایران است که هر تیمی آرزوی داشتن او را دارد. او بعضی اوقات در زمین کار من را راحت میکند. <br> <br> * بیشتر توضیح میدهی؟ <br> <br> جباری در سخت ترین شرایط بهترین تصمیم ممکن را در صدم ثانیه اتخاذ میکند. وقتی در زمین گیر میافتم به او پاس میدهم تا نجات پیدا کنم. <br> <br> * دوست داری تا چه زمان در استقلال بمانی؟ <br> <br> ماندن برایم مهم نیست. مهم این است که د رکنار بودن، موثر هم باشم. آرزویم این است که سالها با پیراهن استقلال بازی کنم. <br> <br> * یعنی به لژیونر شدن فکر نمیکنی؟ <br> <br> این آرزو را هر بازیکنی دارد اما اول باید در تیم ملی هم به بازیکن موثری تبدیل شوم. بعد از آن اگر پیشنهادی رسید با سبک و سنگین کردن آن تصمیمگیری کنم. <br> <br> * یک بارسایی سفت و سخت هستی فکر میکنی روزی بتوانی به این تیم بروی؟ <br> <br> بازی در لیگهای اروپایی شرایط خاص خود را دارد. بازیکن خاص میخواهد. مثل دایی، خداداد، مهدویکیا، نکونام و ... که در لیگ اروپا بازی کردند. در جواب سئوال شما هم بگویم که باید قبول کرد بازی کردن در بارسا یک رویا است و هیچ زمان این اتفاق نخواهد افتاد. <br> <br> * رسیدیم به اصل مصاحبه، داربی هفتاد و سوم و برد قاطع استقلال. <br> <br> برای این بازی یک دنیا انگیزه داشتیم. چون میخواستیم به بردهای خود در داربی ادامه دهیم. خوشبختانه این اتفاق افتاد و باز هم برتری خود را به سرخها دیکته کردیم. خوشحالم که تیر خلاص را من زدم. <br> <br> * خداوکیلی وقتی نام یازده بازیکن ثابت اعلام شد چه احساسی داشتی؟ <br> <br> فکر میکردم در ترکیب ثابت هستم و روی این موضوع تمرکز کرده بودم. وقتی یازده بازیکن اصلی اعلام شدند، نمیدانستم چه کاری باید بکنم. به خودم گفتم حتما حکمتی دارد که بعد از گلی که زدم نیمکتنشین شدم. <br> <br> * به نظر شیرینترین نیمکتنشینیات هم بود؟ <br> <br> صددرصد. این نیمکتنشینی شیرین و لذت بخشترین نیمکتنشینی عمرم بود که آن را با یک دنیا عوض نمی کنم. <br> <br> * انتظار میرفت وقتی گل میزنی دور ورزشگاه را بدوی یا مثل همیشه پیراهن خود را از تن خارج کنی. چرا این اتفاقات نیفتاد؟ <br> <br> وقتی گل زدم فراموش کردم که تصمیم به چه نوع خوشحالی گرفته بودم! در یک لحظه نتوانستم تصمیم بگیرم. جدا از این چون یک اخطاره بودم اگر پیراهن درمیآوردم دو اخطاره میشدم و بازی بعدی را از دست میدادم. <br> <br> * حالا میخواستی به چه شکل خوشحالی کنی؟ <br> <br> تصمیمم این بود که بعد از گل زدن به پرسپولیس به داخل دروازه آنها بروم و تور را آنقدر تکان دهم تا پاره شود. <br> <br> *پس به گل زدن در داربی اطمینان داشتی؟ <br> <br> بله. میدانستم حتی اگر یک دقیقه هم بازی کنم به پرسپولیس گل خواهم زد. <br> <br> * شب داربی چه کار میکردی؟ <br> <br> با حمودی هم اتاق بودم و درباره بازی صحبت میکردیم. <br> <br> * شب راحتی بود یا قبل داربی را به سختی پشت سرگذاشتی؟ <br> <br> چند ساعتی تلویزیون دیدیم و ساعت یازده راحت خوابیدیم. هیچ استرسی نداشتیم. <br> <br> * چندمین داربی را پشت سر گذاشتهای؟ <br> <br> اگر بازیای که در جام ولایت انجام دادیم را هم حساب کنیم تا به حال در پنج داربی بودهام. اولین آن بازی رفت پارسال بود که فرصت بازی کردن پیدا نکردم. <br> <br> در بازی برگشت نیمه دوم وارد زمین شدم و بعد از این بازی دیگر استرسی برای داربیها نداشتم. البته نباید این نکته را انکار کرد که جو داربی وحشتناک است. <br> <br> * قبل از این هم توانسته بودی به پرسپولیس گل بزنی؟ <br> <br> بله با پیراهن استقلال اهواز یک بار به پرسپولیس گل زده بودم. گل زدن به پرسپولیس برای هر استقلالی لذتبخش است. <br> <br> * داستان بازوبند چه بود؟ <br> <br> قبل از بازی مجیدی قول داده بود اگر به پرسپولیس گل بزنم بازوبند را به من خواهد داد. <br> <br> این اتفاق در بازی با ذوبآهن هم افتاد که متاسفانه برخیها بعد از آن اتفاق عنوان کردند مجیدی کاپیتانی را به شوخی گرفته است و قدر بازوبند استقلال را نمیداند. <br> <br> باید به حال آنها تاسف خورد که درباره اسطورهای از تعصب چنین حرفهایی را مطرح کردند. این کارها نشان دهنده بزرگی مجیدی است و باید از او الگوبرداری شود. <br> <br> * از گل تو چه افرادی بیشتر خوشحال شدند؟ <br> <br> همه خوشحال بودند و به من تبریک گفتند. اما آرش، میلاد و مجیدی از همه خوشحالتر بودند و به من تبریک گفتند. <br> <br> * سال هفتاد و نه و در داربی برگشت علیرضا اکبرپور که از نظر جثه خیلی شبیه تو بود به زمین آمد و مثل تو دروازه سرخها را باز کرد. آن بازی را دیدی؟ <br> <br> بله آن بازی را دیدم. در کل بازیهای اکبرپور را به یاد دارم و در کنار نوازی غیرقابل مهار بود. <br> <br> * کدام بازی او را از یاد نمیبری؟ <br> <br> بازی با الاتحاد که در دقایق آخر بازی اکبرپور سانتر کرد و نیکبخت با پرش استثنایی دروازه حریف سعودی را باز کرد. <br> <br> * امیرآبادی حدود هشت سال است در استقلال بازی میکند. فکر میکنی بتوانی مثل او سالها در استقلال باشی؟ <br> <br> در ابتدای مصاحبه اعلام کردم اگر حضورم موثر باشد این آرزویم است. امیرآبادی از شخصیت خاص خود برخوردار است. با همه شوخی میکند و از جنبه بالایی برخوردار است. در کل امیرآبادی را واقعا دوست دارم. <br> <br> * در داربی در یک صحنه با ضربه سر میتوانستی دروازه حریف را باز کنی. از آن صحنه صحبت کن. <br> <br> در آن صحنه تمرکز کرده بودم. وقتی مدافعان پرسپولیس به زمین رسیدند، من تازه به هوا پریدم، اما متاسفانه توپ بیش از اندازه بالا بود و نتوانستم آن را وارد دروازه سرخها کنم. <br> <br> * البته یک صحنه دیگر هم نتوانستی گل بزنی؟ <br> <br> بله آن موقعیت را هم از دست دادم. همانجا با خودم عهد کردم سومین فرصت را به گل تبدیل کنم. اگر توپ را گل نمیکردم هواداران من را میکشتند. خدا را شکر گل زدم و سکوهای آبی منفجر شد. <br> <br> * آندو هم پاس فوقالعادهای به تو داد؟ <br> <br> بله. او به شکلی برنامهریزی کرد که دو بازیکن دیگر ما از آفساید خارج شوند و سپس توپ به من رسید. البته حرکت حرفهای مجیدی هم بینظیر بود. <br> <br> * به نظر این استقلال دیگر داربی بباز نیست. <br> <br> فکر نمیکنم تا مدتها به پرسپولیس ببازیم. آنها به برد در داربی برگشت که به هیچ عنوان فکر نکنند زیرا آن بازی هم برای استقلال است. <br> <br> * البته یک برتری هم از حالا در بازی برگشت دارید. دیگر فکر نمیکنم هواداران پرسپولیس به ورزشگاه بیایند. <br> <br> بله با نظر شما موافقم. با نتایج قابل قبولی که گرفتهایم حتی برخی طرفداران تیمهای دیگر هم استقلالی شدهاند. آن قدر میبریم تا دیگر هیچ پرسپولیسی به ورزشگاه نیاید. <br> <br> * زمانی که خواستی وارد زمین شوی مظلومی از تو چه خواست؟ <br> <br> گفت به عمق دفاع پرسپولیس بزن، زیرا یکی از نقاط ضعف آنها قلب خط دفاعیشان است. وقتی دو فرصت را از دست دادم دوباره صدایم کرد و گفت: حواست را جمع کن. مطمئنم گل میزنی. از مظلومی تشکر میکنم که به من اطمینان داد و از شرایط روحی بسیار بالایی برخوردارم کرد. <br> <br> * از این بحث فاصله بگیریم. از آسیا و بازی پلیاف مقابل ذوبآهن صحبت کن. <br> <br> کار سختی داریم. متاسفانه یکی از تیمهای ایرانی باید به اجبار از بازیها کنار برود. اول ذوبآهن را میبریم و بعد برای بازی با الاتفاق برنامهریزی خواهیم کرد. حریف عربستانی این فصل با برانکو نتایج خوبی گرفته و در صدر جدول کشورشان قرار دارد. باید با شکست این دو تیم ثابت کنیم در آسیا هم به دنبال قهرمانی هستیم. <br> <br> * وقتی با لقب مسی تشویق میشوی چه احساسی پیدا میکنی؟ <br> <br> خیلی خوشحال میشوم. به نظرم این فصل خیلی خوب بودهام و توانستهام ثابت کنم برازنده این لقب هستم! امیدوارم همیشه بتوانم محبتهای آنها را جبران کنم. <br> <br> * از جباری صحبت کردی. درباره جاسم کرار چه صحتبی داری؟ <br> <br> او بیرون از زمین آرام بود و رابطه خوبی با من داشت. بیش از این صحبتی ندارم و تصمیم گیرنده مظلومی و باشگاه هستند. <br> <br> *راستی بازوبند را چه کار کردی؟ <br> <br> یادگاری نگه داشتم و آن را به خانه بردم. برایم با ارزش است. <br> <br> حجازی: اسطوره <br> <br> استقلال: عشق <br> <br> مظلومی: دربی باز <br> <br> فتحالهزاده: مدیر <br> <br> مجیدی: کاپیتان <br> <br> شریفات: راستگو <br> <br> پرسپولیس: بازنده <br> <br> تیموریان: شیطان <br> <br> کیانوش: عصبی <br> <br> شیرزاد: بامعرفت <br> <br> <br> * بعد از اینکه بازی تمام شد چند نفر به شما زنگ زدند؟ <br> <br> وقتی بازی تمام شد و در اولین فرصت گوشیام را چک کردم دیدم 200 تماس ناموفق داشتهام و اکثر دوستانم برای تبریک به من زنگ زده یا پیام کوتاه فرستاده بودند. با این حال من خودم خیلی زود به برادرم زنگ زدم و با او در مورد داربی 73 خوش و بش کردیم. برادرم هم از من تشکر کرد که در این بازی تاریخی گلزنی کردم. <br> <br> * در مورد متن پیام کوتاهی که به شما رسید کدام یک بهتر بود؟ <br> <br> بالاخره اکثرا تبریک به نوعی کسب برد پرگل مقابل استقلال و بازی خوب ما را تبریک گفته بودند. <br> <br> * آیا پرسپولیسیها هم به شما پیام کوتاه ارسال میکردند؟ <br> <br> اتفاقا بسیاری از پرسپولیسیها هم چند ساعت پس از بازی به من پیام کوتاه فرستادند. برایم دشنام و ناسزا نوشتند البته من شمارههای آنها را نمیشناختم. حتی برخی برایم پیامهای تهدیدآمیز نیز ارسال کردند و ... <br> <br> * شده به یکی از این افرادی که شعار یا متن ناشایست برایتان مینویسند، جواب بدهید؟ <br> <br> خیر، من همیشه پیامهای خوب را ذخیره میکنم و پیامهای بد را پاک میکنم و کاری ندارم که چه کسی آن پیام را فرستاده است. <br> <br> * برخورد پرسپولیسیها با شما در کوچه و خبابان چطور است؟ <br> <br> پرسپولیسیها هنوز هم از من عصبانی هستند. انگار عامل تمام مشکلات و شکستهای پرسپولیس من بودهام. باور کنید الان از ترس پرسپولیسیها پالتو پوشیدهام که مرا نشناسند و کاری به کارم نداشته باشند. به هر حال من بازیکن حرفهای هستم و وظیفهام گلزنی است. هواداران پرسپولیس چطور به بازیکنان تراکتورسازی یا تیمهای دیگر کاری ندارند و از گلزنی من تا این حد آشفته شدهاند. <br> <br> * شاید پرسپولیسیها از این مسئله ناراحتند که یک بازیکن 62 کیلویی به این تیم گل زده است؟ <br> <br> مگر ایرادی دارد که من سبک وزن و چالاک هستم. اتفاقا همین هیکل و تیپم را خیلی دوست دارم. شاید اگر من کمی قد بلندتر یا چاقتر میشدم دیگر نمیتوانستم حقیقی را آن گونه فریب بدهم. به هر حال خدا را شکر میکنم. <br> <br> * دوست داری به شما لقب هرکول جیبی بدهند؟ <br> <br> هرگز دوست ندارم لقب اکبرپور یا افراد دیگر را به من بدهند. من دوست دارم هواداران به من لقبی بدهند که تا به حال به کسی ندادهاند. <br> <br> من حتی از لقب «اسی، مسی» هم خوشم نمیآید. واقعا دوست دارم هواداران به فکر یک لقب اختصاصی برای من باشند. <br> <br> * به نظر شما رمز موفقیت استقلال در مقایسه با پرسپولیس در چه مواردی است؟ <br> <br> به نظر من استقلال تیمتر و یکدلتر از پرسپولیس است و ما به هماهنگی خوبی رسیدهایم و بازیکنان با هم رفیقتر هستند و با هم اتحاد داریم. من به مسائل داخلی هیچ تیم دیگری کاری ندارم و فقط در مورد تیم خودم میتوانم نظر بدهم. شاید پرسپولیس هم مسائلی دارد که من از آن بیاطلاع هستم. <br> </font>