<div align="justify"><font size="2" face="Tahoma"><img src="http://www.nasserhejazi.ir/image/image_gallery?img_id=209045" alt="">گفتگو با شاگرد ناصر حجازی را می خوانیم :</font><br> <font size="2" face="Tahoma">- چندین سال بعنوان شاگرد در کنار ناصر حجازی بوده اید ، برایمان از وی بگویید.</font><br> <font size="2" face="Tahoma">همه ناصر حجازی را بخوبی می شناسند. انسانی رک گو که سلامت کاری داشت . در واقع حجازی از معدود مربیانی بود که سالم کار میکرد. وی افراد را بر اساس توانایی و تلاش آنها در ترکیب اصلی تیم قرار میداد. بیاد ندارم که حجازی حق کسی را پایمال کرده باشد.حجازی اگر از کسی ناراحت بود به وی میگفت و تعارف با کسی نداشت .</font><br> <font size="2" face="Tahoma">- علیرضا اکبرپور همچون علی دایی ، رحمان رضایی ، سعید رمضانی و بسیاری دیگر از فوتبالیستهای مطرح توسط ناصر حجازی به فوتبال ایران معرفی شد ، در اینباره صحبت کنید.</font><br> <font size="2" face="Tahoma">در ماشین سازی تبریز شاگرد حجازی بودم که ایشان به استقلال آمدند و من را نیز با خود به این تیم آوردند. زمانی که بازیکنی از شهرستان به استقلال یا پرسپولیس می آید ، با شرایط سختی روبرو است . بازیکنان قدیمی کمتر به وی میدان می دهند.من نیز انتظار چنین شرایطی را داشتم اما حجازی قاطعانه از من حمایت کرد و من را در ترکیب تیم قرار داد و از بازیکنان قدیمی می خواست که به من توجه بیشتری داشته باشند. من موفقیتهایی که در فوتبال بدست آوردم را مدیون ناصر حجازی و حمایتهای وی هستم .</font><br> <font size="2" face="Tahoma">- ناصر حجازی تمام شاگردانش را دوست داشت و برای آنها بهترین آرزوها را میکرد اما به علیرضا اکبرپور در کنار یک یا دو بازیکن دیگر علاقه ویژه ای داشت ، علیرضا اکبرپور دلیل این علاقه را درچه می داند.</font><br> <font size="2" face="Tahoma">ناصر حجازی همانطور که گفتم سالم و صادق بود و من نیز بعنوان شاگرد ایشان سعی کردم تا سالم زندگی کنم.از حجازی یاد گرفتم تا به کسی دروغ نگویم و حق را نا حق نکنم و امیدوارم که در این الگوبرداری که از مربی خودداشته ام ، موفق بوده باشم. زمانی که شاگرد ایشان بودم ، اگر مصدومیتی داشتم به حجازی در نهایت صداقت میگفتم و زمانی که در ترکیب اصلی تیم قرار می گرفتم از هیچ کوششی برای موفقیت تیم دریغ نمی کردم. شاید بهمین دلایل حجازی نیز من را دوست می داشت .</font><br> <font size="2" face="Tahoma">- از بازی با سایپا در سال 78 که صحبت از تبانی و خیانت برای برکناری حجازی بود برایمان بگویید.</font><br> <font size="2" face="Tahoma">من بازیکنی بی حاشیه بودم که از تمرین به منزل می رفتم و تا روز بعد که دوباره باید در تمرین حاضر میشدم ، بجز خرید کار دیگری نداشتم و بهمین دلیل از صحبتهایی مبنی بر خیانت یا جلسه شبانه روز قبل از بازی و...اطلاعی ندارم اما بیاد دارم در آن بازی تا 10 دقیقه پایانی با نتیجه 3 بر 1 از حریف پیش بودیم و 5 الی 6 گل دیگر را نزدیم اما در دقایق پایانی بازی ، جو تیم و بازی بیکباره عوض شد و نتیجه را 4 بر 3 به حریف واگذار کردیم که برای من نیز این اتفاق عجیب بود.</font><br> <font size="2" face="Tahoma">- شاگرد اسطوره ملی ایران دلیل محبوبیت ناصر حجازی را چه می داند.</font><br> <font size="2" face="Tahoma">صداقت و سلامت کاری ناصر حجازی از مهمترین دلالیل محبوبیت ایشان است .با اطمینان می گویم که در این سالها که حجازی برای فوتبال زحمت کشید بجز خدمت ، نیت دیگری نداشت. حجازی اجازه ورود دلالها را به تیم نمی داد . او حتی یکبار بوقچی تیم را از رختکن به سکوها هدایت کرد و به وی یادآوری نمود که کارش آنجا است.مثل مربیان دیگر نبود که رختکن تیم از لیدرو بوقچی ، دوست و رفیق و ... پر باشد و بازیکن حتی جا برای نفس کشیدن نداشته باشد.کار و وظیفه هر کس مشخص بود .حجازی اهل زدوبند و سفارش نبود . بیاد دارم که قرار بود در بازی با العین در ترکیب اصلی تیم باشم اما 6-7 ساعت مانده به بازی ، صدایم کرد و گفت که برای نیمه دوم من را می خواهد. دلیلش را پرسیدم و حجازی گفت زمان استراحت احساس کردم که در نیمه دوم به بازی بیایی به نفعمان است و اتفاقا در نیمه دوم با ورود به بازی ، زننده تنها گل بازی بودم و باعث برد استقلال شدم . در واقع حجازی بدون سفارش دیگران عمل میکرد و بازیکن می دانست که اگر در ترکیب تیم نیست بدلیل تفکرات حجازی است و مسایل دیگر دخالتی ندارد . این خصوصیات و رفتارهای دیگر وی باعث محبوبیت حجازی در میان مردم بوده است.</font><br> <font size="2" face="Tahoma">- اگر از ناصر حجازی خاطره ای دارید ، بیان کنید.</font><br> <font size="2" face="Tahoma">خاطرات که بسیارند.سال 76در یکی از بازیها ناهار را منزل یکی از هواداران بودیم.قرار بود هر کس خودش بعد از بازی راهی ورزشگاه شود اما من مسیر آنجا تا ورزشگاه را نمی دانستم. فرهاد مجیدی گفت که پشت سر من حرکت کن تا به ورزشگاه برسیم.در مسیر مجیدی به شکلی حرکت کرد که من او را گم کنم.من به زحمت و با سوال و پرسش ورزشگاه را پیدا کردم اما ظاهرا قبل از رسیدن من ، مجیدی موضوع را به حجازی گفته بود و اینکه من را سر کار گذاشته است تا خودم به ورزشگاه بیایم.20 دقیقه به بازی مانده بود که رسیدم.حجازی با جدیت گفت که تا الان کجا بودی . بیاد دارم چیزی نمانده بود که گریه کنم اما همه زدند زیر خنده و سپس حجازی با لبخند گفت که لباس بپوشم و خودم را گرم کنم. این خاطره را از آن جهت گفتم که حجازی در عین منظم بودن و جدیت در کار ، رابطه ای گرم با شاگردانش داشت و همه او را دوست داشتند.</font><br> <font size="2" face="Tahoma">- ناصر حجازی را در یک جمله توصیف نمایید.</font><br> <font size="2" face="Tahoma">حجازی همواره عدالت را رعایت میکرد.</font><br> <font size="2" face="Tahoma">- و حرف پایانی.</font><br> <font size="2" face="Tahoma">واقعا حیف شد که اسطوره از میان ما رفت . افسوس که قدر او را ندانستند .حجازی همیشه برای من عزیز خواهد ماند و فراموش نمی کنم که در فوتبال هر چه بدست آوردم بخواست پروردگار و حمایتهای حجازی است . وقتی نام حجازی را می شنوم ، اقتدار وی برایم تداعی می شود و صدایم می لرزد.در پایان از سایت ایشان نیز سپاسگذاری می کنم که یاد و افکار حجازی را به نسل جوان منتقل می کند. / ش</font></div>