<div align="justify"><strong><font size="2" face="Tahoma">صحبت های شاهرخ بیانی کاپیتان اسبق استقلال را می خوانیم :</font></strong><br> <img src="http://www.nasserhejazi.ir/image/image_gallery?img_id=208311" alt=""><br> <strong><font size="2" face="Tahoma">- شناخت خود از ناصر حجازی را بیان کنید.</font></strong><br> <font size="2" face="Tahoma">ناصر حجازی زبانزد خاص و عام بود و تنها کسی که من دوست داشتم او را الگوی خود قرار دهم.مردی که صراحت کلام داشت و زیر بار حرف زور نمی رفت.به هیچ قیمتی در برابر دیگران خم نمیشد تا منفعتی عایدش شود. روراست و صادق بود و اگر از کسی خوشش نمی آمد برحتی به او میگفت .مردی که صراحت کلام داشت و اهل زدوبند نبود.</font><br> <strong><font size="2" face="Tahoma">شاهرخ بیانی دلیل محبوبیت ناصر حجازی را در چه می داند.</font></strong><br> <font size="2" face="Tahoma">- حجازی آدمی بود که پشت و رو نداشت ، رنگ عوض نمی کرد و برای رسیدن به منافع مالی ، اصول خویش را فدا نمی کرد.با مردم با احترام رفتار میکرد و همین خصوصیت و حتی توجه به لباس پوشیدن و شیک گشتن باعث توجه مردم به وی و محبوبیتش گشت .مردم رفتارهای صادقانه را می فهمند .</font><br> <strong><font size="2" face="Tahoma">- اگر از ناصر حجازی خاطره ای دارید ، بیان کنید.</font></strong><br> <font size="2" face="Tahoma">خاطره بسیار است.با حجازی در مدت زمان اخیر که در باشگاه استقلال رئیس کمیته فنی بود ، ارتباط بسیاری داشتم . از گذشته صحبت میکردیم.از شرایط فعلی تیم حرف می زدیم.حجازی واقعا دلش برای استقلال و تیمی که قبول مسوولیت کرده بود ، می طپید و دوست داشت تا تیم محبوبش جایگاه بالایی داشته باشد.آنقدر به استقلال اهمیت میداد که در شرایط سخت بیماری به باشگاه می آمد و حتی این توجه زیاد باعث میشد که در بعضی مواقع زود عصبانی شود که دست خودش نبود .از روی دلسوزی بود.</font><br> <strong><font size="2" face="Tahoma">- ناصر حجازی را در یک جمله توصیف نمایید.</font></strong><br> <font size="2" face="Tahoma">حجازی جایگزین ندارد.</font><br> <strong><font size="2" face="Tahoma">- حرف پایانی.</font></strong><br> <font size="2" face="Tahoma">همیشه به من میگفت که سال بعد سلامتی ام را که بدست آوردم ، تو نیز روی نیمکت ، کمک من هستید. صداقت داشت و به همین دلیل بسختی افراد را می توانست بعنوان دوست بپذیرد.حجازی افراد صادق را می شناخت.دوست داشتن دو طرفه است و من عاشقانه حجازی را دوست داشتم و اطمینان دارم که او نیز من را دوست داشت.حجازی تنها سر مربی بود که من جهت تماشای تمرینات تیمش حاضر می شدم.افسوس که زود رفت.نام و یاد وی همیشه در اذهان است.</font> / ش<br> </div>