عصبانیت کارلوس کروش در کنار زمین چیزی نبود که از یک نگاه ساده بگذرد و بیخاطره از یادمان برود. او را در تمام لحظههای بازی با بحرین با چهرهای عصبانی دیدیم و رفتاری که تصویری بود از همه نارضایتیهایش. کروش که آرامش و خونسردیاش بین ملیپوشان زبانزد است این بار فریاد میزد، دستانش را مقرضانه در هوا میچرخاند و لحظهای آرام نداشت. به سوت پایان نیمه هم که نزدیک شدیم با همان عصبانیت راهش را کشید به سمت راهرو و بعد هم رختکن تیم ملی. فکر میکردیم رفته تا همه تاکتیکهای اجرا نشدهاش را نقش کند روی وایتبرد و کمی متمرکز شود روی آنچه که برای نیمه دوم در ذهن دارد. با ورود اولین بازیکن اما سکوت سرد رختکن با فریادی شکست و همه را مبهوت کرد. ملیپوشان شاد و سرخوش خود را رسانده بودند به رختکن تا بادی به غبغب بیندازند و شنونده تمجیدهای سرمربی باشند. اما مرد پرتغالی با ورود بازیکنانش، دوباره برافروخت و همه عصبانیتهایش را ریخت به پای استقبال از آنها، با این جمله که «زود باشید بیایید توی رختکن». سکوت به یکباره فضا را مال خود کرد و همه سراپا گوش شدند برای شنیدن نارضایتیهای کارلوس کروش که حالا فریاد میزد: «واقعا فکر میکنید این فوتبال بود که بازی کردید؟ اگر فوتبال این است که باید همهمان الان جمع کنیم برویم خانه. نبینم در نیمه دوم دوباره اینطوری بازی کنید. از این لحظه کسی پاس به عقب نمیدهد. کسی ثابت و ساکن در زمین نمیایستد و تماشا نمیکند. باید بروید جلو، خط هافبک بحرین را بشکافید و فنی و منطقی به دروازه برسید. در نیمه اول اصلا ندویدید و من ناراضیام، پس بهتر است بازیتان را عوض کنید.» چاشنی این فریادها، چند توصیه تاکتیکی و فنی بود برای ملیپوشان و با همین پیش زمینه، آنها را فرستاد به استقبال نیمه دوم بازی.