گفته میشود وزیر و معاون وزیر ورزش به دنبال این هستند که دادکان دوباره به ساختمان انتهای خیابان سئول برگردد. او که 5 سال قبل با بیمهری هر چه تمامتر از فدراسیون فوتبال رفته بود، این روزها آن بیعلاقگی گذشته را ندارد و میخواهد دوباره به فوتبال کشورش خدمت کند.
*آقای دکتر این روزها شنیده میشود که قرار است شما دوباره به فدراسیون فوتبال برگردید؟
هنوز چیزی قطعی نیست. یک صحبتهایی شده. هنوز هم جواب قطعی ندادهام. چند نفر از دوستان آمدهاند صحبتهایی را با واسطه و بی واسطه مطرح کردهاند. ولی هنوز به جمعبندی قطعی نرسیدهام. چون درگیر بیماری مادر هستم فعلا ذهنم مشغول است. این بنده خدا سنش بالاست و دچار شکستگی شده و حالش کمی وخیم بود و تا دیروز (سهشنبه) حالش چندان مساعد نبود. خدا را شکر حالش خوب است و میتوانم روی برنامههایم تمرکز کنم.
* خدا را شکر. حالا برنامه شما چیست؟
نمیدانم. آخر هیچ چیز مشخص نیست. یک بنده خدایی که دستش در دولت باز است آمد به من گفت بیا میخواهند که شما باشی و در فدراسیون فوتبال کار کنی. من گفتم من نمیتوانم فدراسیون را سفارشی اداره کنم. چه تضمینی وجود داد که من، آقای کفاشیان نشوم؟ من میخواهم آن طور که مصالح فوتبال مملکت میگوید این ورزش را اداره کنم. این اصلا ممکن نیست. فوتبال شرایط خاص خودش را دارد. اگر سفارش پذیر بشوی دیگر نمیشود در این فدراسیون کار کنی.
*چه گفتند؟
فعلا هنوز داریم با هم حرف میزنیم.
* گویا آقای زمان آبادی هم واسطه شدهاند؟
بله. یک صحبتهایی هم ایشان با من داشتند و با یکی دو نفر در میان مدیران وزارت ورزش. من به ایشان هم گفتم اجازه بدهید حال مادر بهتر شود بعد با هم حرف میزنیم.
* بالاخره چه میشود؟ میآیید؟
آخر میدانید حرف من چیست؟ من میگویم فوتبال آدمهای خودش را میخواهد. افراد سیاسی که برای هیاتمدیره دو تیم استقلال و پرسپولیس آوردهاند، همگی آدمهای شریف و خوبی هستند. در کارشان و در حوزه خودشان هم خیلی موفق هستند؛ اما اینجا فوتبال است. آدم خودش را میخواهد. چرا به فوتبالیها اعتماد نمیکنند؟ اینها کار آدم را برای نفس کشیدن میان این همه آدم غیر فوتبالی سخت میکند. آقای رویانیان به من زنگ زدند و گفتند روز شنبه که روز شهادت امام جعفر صادق (ع) بود در هیاتهای بازار تهران برای شفای مادر شما دعا کردند و من برای آن زنگ زدم تا حال مادرتان را بپرسم. بعد صحبت به پرسپولیس کشید و ایشان گفت آمده که بماند و کار کند. من به ایشان گفتم شما اینجا هم آبرویتان را میبازید و هم آرزویتان را. اینجا فوتبال است و کاش نمیآمدید. ایشان هم گفتند چون تکلیف و ماموریت بود قبول کردند.
من حرفم این است که کاش یک روزی بیاید که به فوتبالیها اعتماد شود تا غیر فوتبالیها این طوری در بن بست نیفتند که چون حکم و تکلیف شد، آمدیم. فوتبال را آدمها برای عشقشان باید بیایند و دنبال کنند نه به دلیل تکلیف و ماموریت.
* حالا فرض را بر این میگذاریم که شما قبول کردید که به فدراسیون فوتبال برگردید. چطوری فدراسیون را اداره میکنید؟
من همان دکتر محمد دادکانم. هیچ فرقی نکردهام. مگر میشود شیوه اداره فدراسیون فرق کند؟ فدراسیون فوتبال باید استقلال داشته باشد تا فوتبال به یک جایی برسد. مگر در زمان من فوتبال بد دید؟ در 6 رده سنی نونهالان و در تمام ردهای دیگر در نوجوانان و جوانان تیمهای ما موفق بودند. پایگاههای استعدادیابی ما مثل ساعت داشت کار میکرد. تیم ملی برای اولین بار بدون اما و اگر و بدون دردسر و بدون آنکه جگر مردم را خون کند، به جام جهانی رسید. چه چیزی از آن فوتبال باقی مانده؟ آن فدراسیون فوتبال کجاست؟
* پس اگر برگردید تغییرات کلی ایجاد میکنید؟
به خدا نمیشود با خیلی از این آقایان کار کرد. عذر خیلیها را باید خواست. مگر میشود این طوری فدراسیون فوتبال را اداره کرد؟ فوتبال ما به صورت کلیاش دچار مشکل و فساد زیرپوستی شده. الان محمدرضا رحیمی دوست 30 ساله من نیامده به مشکل خورده. میخواهند دارش بزنند. به من زنگ زد فلانی چکار باید بکنم؟ به او گفتم ببین قبل از تو چه اتفاقاتی در آن باشگاه افتاده. همه را ببین و حرف بزن. حرف نزنی بدبختت میکنند. آخر این چه فوتبالی است که همه عادت کردهاند در آن دروغ بگویند و قانون را دور بزنند و بعد خودشان را موجه جلوه بدهند؟ این مردم گناه دارند. چرا کسی به آنها فکر نمیکند؟ این پولهایی که گفتهاند فقط در لیگ برتر سالی 400 میلیارد میشود، از جیب چه کسی است؟ از جیب مردم است دیگر. چرا به آنها حرف راست نمیزنند؟ درد من این چیزهاست. من میگویم فوتبال باید با صداقت و استقلال کامل اداره شود. آقایان بعد از رفتن من هزار بار فدراسیون فوتبال را زیر و رو کردند تا خلافی، جرمی، چیزی پیدا کنند که نتوانستند. میدانید چرا؟ چون من دزد نیستم. همیشه دنبال این بودم که از خودم چیزی برای این مملکت بگذارم و بروم. من فدراسیون آن زمان را با اعتبار خودم پیش بردم. بدون آنکه مثل این روزها از سازمان پول میلیاردی بگیرم، میلیاردها تومان خرج کردم. همه اینها را بازاریان محترم و معتبر و اسپانسرها میدادند. امکاناتی که ما برای این فوتبال گذاشتیم اصلا به چشم آمد؟ ساختمان فدراسیون فوتبال الان بالای 10 میلیارد تومان میارزد. اصلی کسی آمد بگوید فلانی اینها از کجا آمد؟ ساختمان دو باشگاه استقلال و پرسپولیس روی هم الان 5-4 میلیارد تومان میارزد. امکاناتی که برای این فوتبال آوردیم را یک بار شنیدید آقایان به زبان بیاورند؟ این 3 ساختمان که فقظ ساختمان فدراسیون فوتبال بالای 3 هزار متر است، آکادمی فوتبال، چند هزار متر زمین در آبسرد دماوند و خیلی امکانات دیگر. همه اینها بدون آنکه دستم را برود سازمان تربیت بدنی دراز کنم به دست آمد. اما آیا به چشم آمد؟