روزى ایویچ در این شریط قرار گرفت، روز دیگر بلاژویچ را به این مخمصه انداختند و حالا هم نوبت افشین قطبى است که در این گرداب قرار بگیرد. از پیشکسوت تا کارشناس، همه کلامشان اخراج است و کمتر تحلیلى در این میان مى توان خواند.
۲- افشین هم آن افشین فصل قبل نیست، همان طور که این پرسپولیس همان تیم یکدست فصل قبل نیست. حبیب کاشانى در چنین روزهایى موهبت بزرگى بود. آقا معلم معتقدى که در چنین جوى همه بچه ها را کنار هم مى نشاند و دست هاى بازیکن، تدارکات، مدیر و مربى را به هم گره مى زد و به همه مى گفت چشمانشان را ببندند و دیگر این شرایط را فراموش کنند. او استاد حرف زدن و خوب حرف زدن بود و با رفتارش مجموعه تیم را مدیریت مى کرد. حالا داریوش مصطفوى در بستر کار قرار دارد و همچنان مى خواهد اداى مدیران موفق را نشان دهد. نه، این تیم هیچ شباهتى به فصل قبل ندارد؛ مثل افشین که دیگر مانند فصل گذشته انگیزه ندارد، خوب حرف نمى زند و براى بردن خودش را نمى کشد.
۳- افشین قطبى با شعار «سازماندهى» وارد فوتبال ایران شد و به درستى هم چنین واژه اى را در تیمش بسط داده است و باید نقش حاج حبیب را در این پروسه پررنگ دانست اما ورود قطبى همراه با وارد شدن جریان تازه اى به کالبد روزمره فوتبال ایران بود. این فصل اما بسیار متفاوت شده و به نظر مى رسد ابتدا خود افشین باید به «سازماندهى» برسد. مربى اى که فکرش در سفر است و تمرین ها را جدى نمى گیرد، چندان نمى تواند به موفقیت تیمش امیدوار باشد. پرسپولیس به تیم پرستاره اى تبدیل شده که برنامه اى در دستور کار ندارد. قطبى تیمى را براى این فصل آماده کرده که همه فوتبالش به کریم ختم شده و شاهدیم که تیم بدون «کاپیتان» تا چه حد شکننده و زجرآور است. چرا یک تیم «بین المللى» توان جایگزینى و آلترناتیو براى کریم باقرى ندارد؟ چشمتان را باز کنید، مازیار زارع، على کریمى، پژمان نورى و خیلى هاى دیگر این توانایى را دارند اما مثل اینکه سرمربى فقط مى خواهد یک نفر را ببیند و پروژه «لیدر سازى» را متوقف کرده است.
۴- اینگونه نمى شود. پرسپولیس ناامیدکننده ظاهر مى شود و در خارج از خانه شکننده و شکست خورده نشان مى دهد. تیمى که عنوان «قلب شیر» را از آن خود کرده چندان قلب بزرگى براى بازى ندارد و در اکثر مواقع هم «مغز فوتبالى» براى حرکت در میدان را هم نشان نمى دهد. افشین قطبى چه بلایى بر سر اعتبار خود و تیمش مى آورد؟ تیمى که على کریمى، باقرى، آتسو، پترویچ، نیکبخت، توره و خیلى هاى دیگر را دارد، به چه دلیل دچار این نزول وحشتناک کیفى مى شود؟ نبض پرسپولیس منظم نمى زند و قلبش هم درست کار نمى کند... قطبى با چه اهرمى به سازماندهى خواهد رسید وقتى خودش هم سازماندهى شده رفتار نمى کند؟ شاید مقصر خودش باشد که از همان ابتدا قدم هایش را محکم برنداشت.