با انتخاب على دایى به عنوان سرمربى تیم ملى ، همه نگاه ها به آلمان ورقابت هاى جام جهانى ۲۰۰۶ برگشت، رحمان روزهایى که گفته مى شد که باندى ضد دایى مى خواستند وجهه او را در خلال برگزارى جام جهانى خراب کنند. در آن روزها از على کریمى، مهدى مهدوى کیا، رحمان رضایى، ایمان مبعلى و… به عنوان اعضاى باند ضد دایى در دوران برانکو نام برده مى شد. پیش از اینکه در آن روزها على دایى بخواهد فهرست نفراتش را اعلام کند، مثل روز روشن بود که در این فهرست نامى از بازیکنانى چون کریمى، مهدوى کیا و رضایى دیده نخواهد شد که این اتفاق هم افتاد و باوجود آمادگى بالاى این ۳ بازیکن نامى از آنها در فهرست دایى دیده نشد. در همان روزها شخصیت ها ونام هاى بسیارى از دایى خواستند که به خاطر مصالح تیم ملى از این بازیکنان استفاده کند اما على دایى در پاسخ به منتقدان حرف خودش را مى زد و آمادگى بازیکنان را ملاک اصلى دعوت آنها مى دانست و با این ادعا به نوعى منتقدانش را آرام مى کرد. در آن زمان ها دایى هم چنان برخواسته خود اصرار مى کرد اما جامعه آن را نمى پذیرفت و به درستى تصور مى کرد که عدم دعوت از این ۳ بازیکن به نوعى تضعیف تیم ملى را به همراه خواهد داشت. وقتى صداى خواسته مردم بالا گرفت وریاست جمهور ومسئولان دیگر هم خواهان بازگشت على کریمى به اردوى تیم ملى شدند، على دایى باز عدم آمادگى این بازیکن را بهانه آورد و او را به اردوى تیم ملى فرانخواند تا این بار على کریمى براى جلوگیرى از شیطنت هاى احتمالى بیانیه اى را صادر و اعلام کند که درباره تیم ملى دیگر هیچ صحبتى را نکند و هرآنچه که از این به بعد از قول او در رسانه هاى مختلف به چاپ مى رسد، حرف هاى او نیست. کریمى در آن روزهاى پرالتهاب سکوت را پیشه کرد، همان کارى که پیش از آن مهدى مهدوى کیا کرده بود. همان کارى که رحمان رضایى پس از عدم دعوتش به تیم ملى انجام داد و خیلى هاى دیگرى که در مقابل تیم ملى موضع نگرفته ومى خواستند که تیم ملى در نهایت آرامش کارش را دنبال کند. در آن روزها على دایى اعلام کرد که نمى داند على کریمى در چه تیمى بازى مى کند. در حالى که على کریمى در تیم السیلیله از تیم هاى باشگاهى قطر بازى مى کرد. دایى حتى اعلام کرد که به خاطر این که مهدى مهدوى کیا در لیگ آلمان و در تیم خود جایگاه مناسبى ندارد به تیم ملى دعوت نمى شود و بهانه هاى دیگرى که هرکدام در نوع خود جالب توجه بود. در همان دوران بازى هاى مقدماتى جام جهانى ۲۰۱۰ آلمان هم از گرد راه رسید اما باز نامى از بازیکنانى چون على کریمى، مهدى مهدوى کیا، رحمان رضایى و… در فهرست تیم ملى دیده نمى شد. بازى با عربستان با تمامى اتفاقات ریز و درشتش با تساوى یک بر یک به پایان رسید که در پایان همان بازى هم ضعف هاى تیم ملى در برخى از نقاط به چشم آمد و همین مسأله باعث گشت تا على دایى براى حفظ جایگاه خودش در تیم ملى در تصمیماتش تغییراتى را به وجود بیاورد. او بعد از این که مهدى مهدوى کیا تنها ۲۰ دقیقه در یکى از بازى هاى تیمش در بوندس لیگا به میدان رفت، جدا از این که در آن بازى چه عملکردى را داشت به اردوى تیم ملى دعوت کرد، گویى که تنها مشکل مهدى در همان زمانها، همان ۲۰ دقیقه بازى کردن او بوده است. او در حالى که کمتر کسى باور مى کرد، بار دیگر على کریمى را هم به اردوى تیم ملى فراخواند و آن هم به خاطر نمایش خیره کننده او در بازى با ابومسلم بود، درخششى که چاره اى به جزء دعوت او از سوى دایى باقى نگذاشت. على کریمى در آن برهه خوب مى دانست که دایى برخلاف میل باطنى اش او را به اردوى تیم ملى دعوت کرده است و او براى آن که بازیکن تحمیلى تیم ملى نباشد، اعلام کرد که براى تیم ملى بازى نخواهد کرد. اوبا این کار خود دقیقاً پاسخ دایى را داد، پاسخى که انتظار آن هم از سوى على کریمى مى رفت، چرا که او خوب زمان جلال طالبى را به یاد داشت، همان روز هایى که او عابدزاده را براى بازى با تیم ملى قطر به اردوى تیم ملى دعوت کرد اما در آن بازى او را ۹۰ دقیقه به عنوان بازیکن ذخیره برومند بر روى نیمکت نشاند تا به نوعى غرور او را شکسته باشد و پس از آن اتفاق هم بود که عابدزاده تصمیم گرفت که براى همیشه از بازى در تیم ملى ایران خداحافظى کند اما على کریمى ریسک نکرد و نخواست که اعتبارش را به اما و اگر بسپارد، او علیرغم تعصبى که به پیراهن تیم ملى ایران داشته و دارد، با عدم حضور در اردوى تیم ملى بار دیگر دست على دایى را براى انتخاب بازیکن جایگزین باز گذاشت، هرچند که على دایى نیز پس از عدم حضور على کریمى در اردوى تیم ملى اعلام کرد که هرکسى شایستگى به تن کردن پیراهن تیم ملى را ندارد، هر چند که خود دایى نیز شاید در خلوت خود حق را به کریمى بدهد، چرا که در این فوتبال بى ضابطه امکان هر کارى وجود دارد به همین دلیل هم بود که على کریمى نیامد تا دایى حسرت روزهایى را بخورد که به خاطر یک لجاجت نشأت گرفته از غرور جوانى به اشتباه از کریمى چشم پوشید و حق او در جاى خود خوب ادا نکرد.