سرپرست باشگاه استقلال گفت: ما با مظلومی یک سال دیگر قرارداد داریم، بنابراین حتی در صورت تمایل قلعهنویی نیز من این مربی را فعلاً به استقلال نخواهم آورد.
وی در خصوص مسائل مختلف فوتبال از ابتدای فصل، حضور در نقل و انتقالات، امیر قلعهنویی و پرویز مظلومی، سقف قراردادها و مسائل دیگر صحبتهایی را انجام داده است که متن این گفتوگو را در زیر میخوانید؛
* هر وقت من میآیم مشکلات صف میکشند
شرایط آمدنم به استقلال خیلی سخت بود. نمیدانم چرا هر وقت که من میآیم همه مشکلات به صف میشوند و این یک مقدار کار من را سخت میکند. من باید توانم را برای ادامه کار مدیر گذشته بگذارم، ولی هنگامی که میرسم کار زمین مانده است.
در ابتدای فصل برای گرفتن بازیکنان فرصتی نداشتیم و 3 بازیکن خارجی ما در روزهای پایانی به استقلال اضافه شدند. آنها را با تماشای سیدی انتخاب کردیم و اندرسون نیز شب پایانی نقل و انتقالات با ما قرارداد امضا کرد. تیمی که در آن شرایط با آن اضطراب بسته شد، کار بزرگی انجام داد.
* ساختن کمپ به اندازه چند قهرمانی ارزش دارد
وقتی آمدم احساس کردم کمپ مهمترین چیز است. کمپ چیزی است که زیرساخت یک مجموعه است. مجبور بودم موازاتی روند ساخت کمپ را زیر نظر بگیرم. خوشحالم که وقتی سوزوکی وارد کمپ شد، از من چندین بار سئوال کرد که آیا واقعا اینجا به باشگاه استقلال تعلق دارد؟! یعنی او باور نمیکرد. او گفت، تحت تأثیر قرار گرفتهام و این حرف او نشان میدهد که این کمپ از دو سه قهرمانی حتی برای ما با ارزشتر است. به لحاظ اقتصادی نیز بنیه اقتصاد را محکم میکند. زمین خالی آن مجموعه ارزش افزوده محاسبه میشود و خوشحالم با توجه به قولی که به هواداران داده بودم کمپ را برای خردادماه آماده کردم.
* استقلال در فصل جدید در زمین اختصاصی خود تمرین میکند
چمن کمپ آماده است و آخر همین ماه استقلال میتواند تمریناتش را در آنجا برگزار کند. با توجه به اینکه زمین هنوز ریشهاش قوی نیست، گفتیم هفتهای یک جلسه در آنجا تمرین کنند که مشکلی برای چمن پیش نیاید. فکر میکنم تا فصل شروع شود بچهها میتوانند تمرینات را در زمین کمپ استقلال برگزار کنند.
* بیشتر از قولی که به سعیدلو داده بودم درآمدزایی کردم
تا به امروز همه مشکلات را اینگونه پشت سر گذاشتیم، اما فعلا وضعیت سازمان مشخص نیست و آن پولی را که باید به بازیکنان بدهیم نمیتوانیم پرداخت کنیم. من درآمدزایی خود را که نزدیک به 6 میلیارد بوده انجام دادهام. یعنی از توافقی که با آقای سعیدلو انجام داده بودیم نیز بیشتر درآمدزایی کرده ام. رفتن ناصر حجازی کلی به ما لطمه زد و ما را به هم ریخت. در مجموع وقتی به کارنامه نگاه میکنیم به این نتیجه میرسیم تیمی که در پنج روز بسته میشود و رتبه دوم لیگ را تصاحب میکند، یعنی تلاش زیادی انجام داده است.
* مظلومی فکر میکرد قهرمان میشویم
خودم در ابتدای فصل فکر میکردم که نایب قهرمان شویم. حتی زمانی که تیم در مقطعی به صدر جدول رسید، مظلومی گفت، ممکن است ما قهرمان هم بشویم، اما به ایشان گفتم نه چون ما فقط سهمیه میخواهیم و توقع مان بالا نیست. در جام حذفی هم امسال خوب بالا آمده بودیم و اگر به کارنامه استقلال در این چند سال نگاه کنید، متوجه میشوید که تا این مرحله بالا نیامده بودیم، اما در لیگ قهرمانان آسیا از تیم راضی نیستم. اعتقاد داشتم که تیم ما میتوانست به مرحله بعد صعود کند. فصل بعد از تیمم قهرمانی میخواهم و مظلومی باید حتماً جام بگیرد و در لیگ قهرمانان آسیا هم روند رو به جلویی داشته باشد.
* برخیها میخواستند به راحتی کمپ استقلال را واگذار کنند!
در دورههای گذشته فکر میکردم همه مثل من فکر میکنند. تصور میکردم همه کمپ استقلال را با آن زمین درست میکنند وقتی یکی دو بار رفتم و آمدم متوجه شدم که اصلا اینطور نیست. نه تنها علاقهای ندارند که کمپ را درست کنند، بلکه دوست دارند آن را واگذار کنند! این بار دیدم تا خودم کمپ را درست نکنم آخرش خود شما خبرنگاران میگفتید پس آنهایی که میگفتند کمپ متعلق به استقلال نیست درست میگفتند. پس فتحاللهزاده دروغ میگفت. من کمپ را ساختم که ثابت کنم این ملک متعلق به استقلال است. ممکن است این زمین معترضانی نیز داشته باشد، اما کسی که اعتراض میکند و میگوید مال ما نیست شاید از 40 هزار متر زمین هزار مترش متعلق به او باشد. همه آن را که نمیخواهد؟ کدام آدم عاقلی 40 هزار متر را رها میکند و به خاطر مثلاً هزار متر بیخیال ساخت کمپ میشود.
* سوزوکی میگفت، نکند ساختمان آماده کاشتهای؟
خیلی ساده می گویند که کمپ را آماده کردم، زمین فوتسال ساختم، رختکنها را آماده کردم، چمن را مهیا کردم، همه اینها یک دقیقه شد، اما انجام آن مستلزم هزاران ساعت کار بود. شما باورتان نمیشود که چه دوندگی انجام دادیم و با کسانی که شکایت میکردند مقابله کردیم. اشخاص دیگر این حوصله را نداشتند، ولی من اینکار را انجام دادم. شاید حدود 20 بار ساعت 12 شب به کمپ سر میزدم چون روزها وقت نمیکردم. وقتی سوزوکی اینجا آمد باورش نمیشد که این زمین را ساختم. او میگفت، سال گذشته اینجا بیابان بود، نکند شما اینجا ساختمان آماده کاشته اید و ما خبر نداریم!
کمپ را ساختم که وقتی رفتم دیگر کسی نگوید اینجا مال استقلال نیست. خوشحال هستم که اگر سالها بعد از کنار کمپ رد میشوم احساس خوبی به من دست میدهد. انشاءالله اگر عمری باقی باشد فاز دوم کمپ را سال آینده درست میکنم.
*مظلومی تحت تأثیر اطرافیانش قرار دارد
با مظلومی تا قبل از امسال کار نکرده بودم، اما کارنامه او را رصد میکردم. حواسم به همه استقلالیهایی که در لیگ حضور دارند، هست. او با تیم ملی «ب» در منطقه غرب آسیا قهرمان شده بود که کارنامه خوبی محسوب میشود. به این دلیل با ایشان قرارداد 2 ساله بستم که دیدم تحت تأثیر اطرافیانش قرار دارد. مظلومی آدمی است که اگر بگوید امسال تو را آوردهام ولی سال دیگر نیستی قبول میکند؛ به همین دلیل 2 ساله بستم که به او ثابت کنم که به این مربی اطمینان دارم. شاید همین حالا هم ذهنیت دارد که میخواهند او را عوض کنند. این نقطه ضعف پرویز مظلومی است. چون در استقلال تجربه سرمربیگری زیادی ندارد. یک روز به مظلومی گفتم، شما فرض کن من آخر فصل میخواهم با شما قطع همکاری کنم، اگر شما اول و یا دوم بشوید و من با شما قطع همکاری کنم، به ضرر کیست؟ پس عاقلانه است که کار کنی و توجهای به حرفها نداشته باشی. معلوم نیست که آخر فصل من باشم یا نباشم، اما تا روز آخر کارم را با قدرت انجام میدهم. این یک دستور حرفهای برای ما است که در فوتبال غیر خصوصی کار میکنیم. امیدوارم مظلومی این تفکرش را کنار بگذارد و به کارش ادامه بدهد.
*اگر مظلومی را کنار بگذارم مردم واکنش نشان میدهند
اگر این تفکر با مظلومی همراه باشد، تا آینده در ذهنش میماند. شما علی دایی را ببینید نمیخواستم این حرف را بگویم، اما اختلاف بین دایی و کاشانی آشکار شده، ولی از آن روز علی دایی آنقدر تلاش کرده که در تمام بازیها پیروز شده است. یعنی این اختلاف باعث نشد که دایی کنار بکشد اما قدرت را به او تزریق کرد. دایی خودش را به همه ثابت کرد. اینها درس است که باید از آنها استفاده کنیم. امیدوارم مظلومی خیلی محکم به حرفمان اطمینان کند. مردم همه چیز را میفهمند. اگر مظلومی که خوب نتیجه گرفته را کنار بگذاریم مردم واکنش نشان میدهند. روزی که من را از مدیرعاملی استقلال کنار گذاشتند همه انتقاد کردند که چرا در هفته پنجم یک مدیرعامل را نقد کردید و کنار گذاشتید.
* به جایگاه مظلومی نه، به نیمکت استقلال چشم دارند
کسی به جایگاه مظلومی چشم ندارد، اما چشم به جایگاه سرمربیگری استقلال دارند. این یک مسئله طبیعی است. مگر به جایگاه مدیرعاملی استقلال چشم ندارند؟ چه اشکالی دارد؟ ما برویم آنها ادامه میدهند. ما نباید خودمان را کوچک کنیم و فکر کنیم اگر این پست را از ما بگیرند همه چیز تمام شده است. اگر همین امروز بخواهند جای من را بگیرند مثل نظامیها احترام میکنم و میروم. شاید ناراحت شوم اما به خاطر این است که فرق دوغ و دوشاب مشخص نمیشود. یعنی کسی که کارنامه دارد با کسی که هیچ چیز را بلد نیست، هیچ تفاوتی پیدا نمیکند.
* مظلومی خیلی زود نگران میشود!
سعی من و پورحیدری این است که تفکر مظلومی را به سطحی برسانیم که فکر کند امروز هست و فردا نیست. مظلومی دارای توانمندیهای بسیاری است و اگر کمی فکرش را به موردی که اشاره کردم (به حرف اطرافیانش توجه نکند) شاید استقلال قهرمان لیگ میشد. مظلومی یک مقدار نگران میشود و داخل فکر میرود که این نقطه ضعفش است. اگر مظلومی اعتمادش را نسبت به مدیرش بیشتر کند، موفقتر خواهد بود.
* قلعهنویی هم بخواهد فعلا او را نمیخواهم
اول فصل هم گفتم، ابتدا به دنبال امیر قلعهنویی میروم چون تیم چیزی نداشت و شرایط بحرانی را سپری میکرد. میخواستم سکان استقلال را به دست او بسپارم. وقتی نتوانستم با قلعهنویی قرارداد ببندیم با مظلومی صحبت کردم البته این حرفها را به خود مظلومی هم گفتم. همین حرفی که من به شما زدم تبعات دارد. برخی دوستان مطبوعاتی کم لطف هستند. من که صادقانه میگویم انتخابم چه کسی بوده است ولی حالا هم میگویم که از مظلومی حمایت میکنم چرا کسی اینها را نمیبیند. حرفهای ما را قبول نمیکنند و حاشیه درست میکنند. حتی اگر قلعهنویی هم بخواهد دیگر برای فصل آینده او را نمیخواهم چون با پرویز مظلومی قرارداد دارم و به قراردادم پایبند هستم.
* اگر بخواهم قلعهنویی را بیاورم به مظلومی اطلاع میدهم
هر چیزی جایگاه خودش را دارد. دوست دارم مظلومی موفق شود چون موفقیت او، موفقیت من نیز هست. من در آن شرایط که اشاره کردم قلعهنویی را میخواستم. هیچ پیغامی به قلعهنویی برای فصل آینده ندادم و به دنبالش نبودم. اگر بخواهم قلعهنویی را بیاورم بدون تعارف میگویم که آقای مظلومی میخواهم با قلعهنویی کار کنم.
* من ریسک کردم ولی قلعهنویی ریسک نکرد!
قلعهنویی فصل پیش فکر نمیکرد من بتوانم میداوودی، مبعلی و آشوبی را به استقلال بیاورم. اگر میدانست که میتوانم این 3 نفر را به استقلال بیاورم میآمد. او میگفت: تیم خیلی ضعیف است و فکر میکرد آبرویش به خطر بیفتد. در واقع قلعهنویی به تیم ما اعتماد نکرد و ترسیده بود که تیم ضعیف باشد. من ریسک کردم ولی قلعهنویی ریسک نکرد. (با خنده)
* 2 ساعت لباس استقلال را میپوشند پیشکسوت میشوند
این یک واقعیت تلخ است. سیستم اطلاعرسانی و تحریمهای ما هنوز نتوانسته است واقعیت را به مردم انتقال دهد. یک شخص دو ساعت لباس استقلال را میپوشد اما همه از او به عنوان پیشکسوت این تیم یاد میکنند، اما یک مدیری مثل من 10 سال در این تیم کار میکنم، هیچوقت او را پیشکسوت خطاب نمیکنند. حتی آبدارچی باشگاه هم پیشکسوت محسوب میشود. کسی که استقلالی نیست ولی سرمربی استقلال میشود، پیشکسوت این تیم محسوب میشود.
* مشکل سازمان حل شود بمبها را منفجر میکنیم
بحث دولتی و خصوصی شدن که هنوز حل نشده به استقلال و پرسپولیس لطمه میزند. اکنون فصل نقل و انتقالات است. ما باید بدانیم که با وزارت طرف هستیم یا با سازمان. همه مشکلات در زمان ما ایجاد میشود و این از بدشانسی من است. امیدوارم این وضعیت زود حل شود و ما محکمتر به فکر انفجار بمبهایمان باشیم.
* هیچ ارادهای برای خصوصی شدن سرخابیها وجود ندارد
متاسفانه اراده جمعی مبنی بر حل موضوع خصوصی شدن 2 باشگاه استقلال و پرسپولیس نیست. اعتقاد دارم هیچ لزومی نیست که ما حتما خصوصی شویم. پیشنهادات خود را در قالب یک کتاب به مسئولان ارائه کردم. دقیقا نوشتهام که از کجا شروع کنید و به چه چیزهایی دست بیابیم، ولی وقتی به آن توجه نمیشود، پس معلوم است که نمیخواهیم مشکل این 2 تیم حل شود. حداقل معرفت داشته باشیم و پیمانکاری این دو تیم را 5 سال به کسی واگذار کنیم. بعد از 5 سال توافقاتی بنویسیم که اگر جواب داد، تمدید کنیم و اگر نداد به شخص دیگری واگذار کنیم. اگر شما هر ساله بخواهیم مدیر عوض کنید یک تیم را نه، بلکه فوتبال را نابود میکنید.
* پست مدیرعاملی مثل رئیس جمهوری است
سالها در استقلال یا من بودم یا آقای اولیایی، سپس غریب آمد، نجفنژاد آمد و بعد از آن آشتیانی. درحال حاضر هفت هشت نفر هستیم که هر کدام برای خودمان یک سری افراد مورد اطمینان انتخاب کردهایم. این تعویض مدیریت فوتبال را نابود میکند. ما باید یکپارچه باشیم. زمانی استقلال و پرسپولیس وقتی در آزادی بازی داشتند 80 هزار نفر به ورزشگاه میآمدند اکنون آن هواداران کجا هستند؟! به خاطر اینکه مردم ناراحت شدهاند. مدیرعاملی استقلال و پرسپولیس پست کوچکی نیست که به هر کسی بدهیم، آن هم همه ساله. این مسئله تبعات دارد. مدیرعاملی یک باشگاه حداقل باید 5 سال سر کارش باشد. در همین باشگاه خارجی هستند تیمهایی که 10 سال است یک مدیر دارند. مدیرعاملی یک پست استراتژیک در باشگاه است. مثل این میماند که هر 6 ماه یک رئیس جمهور عوض کنیم. این پستها تعریفهایی دارد. بی دلیل نمیگویند که رئیس جمهور باید 4 سال حداقل کار کند. چون روی این مسائل مطالعه شده است. مدیرعاملی باشگاه هم حداقل باید 4 سال کار کند.
* دوست داشتم به ضعیفترین مدیرعامل استقلال 4 سال وقت بدهند
وقتی یک مدیریت ثبات پیدا کند اهرمهایش را جذب میکند. وقتی برای هوادارانمان فراخوان زدیم، 85 هزار نفر برای یک مسابقه به استادیوم آمدند، چون کار کرده بودیم، ولی اینها نیاز به سازماندهی و برنامهریزی دارد. ما قطره قطره مردم را جذب میکنیم، ولی وقتی مدیریت تعویض میشود، اینها از هم میپاشند و دوباره مدیر بعدی باید به فکر جذب نفرات باشد و تصور کنید چه زمانی را باید در این بین خرج کند. حتی زمانی که ضعیفترین مدیرعامل را برای باشگاه استقلال انتخاب کردند، اعتقاد داشتم که باید به او فرصت بدهند. اسمی از او نمیبرم، ولی مدام میگفتم باید 4 سال به او فرصت داد. این تجربه و تخصص ما است. این مسئله استراتژیک و تثبیت شده است. یک مدیر باید حداقل 4 سال در یک باشگاه بماند. نمونه آن باشگاه سپاهان و محمدرضا ساکت است. ایشان وقتی ثبات پیدا کرد، سپاهان نظامند شد. او تازه فرصت پیدا کرد که از کجا امکانات بگیرد. این مسئله در چند روز حل نمیشود.
* تلاشمان را برای قهرمانی در جام حذفی انجام دادیم
مقابل ملوان موقعیتهای خوبی را از دست دادیم تمام تلاش خود را کردیم تا بتوانیم قهرمان جام حذفی بشویم، اما نتوانستیم از موقعیتهای خود استفاده کنیم.
ملوانیها دو موقعیت داشتند که همانها هم به گل تبدیل شدند. در هر صورت این فصل با نایب قهرمانی در لیگ برتر و آسیایی شدن و ساختن کمپ نتایج خوبی از خود به جای گذاشتیم.
* در چند روز آینده برنامههای مظلومی را میگیریم
با توجه به اینکه با مظلومی قرارداد داریم در چند روز آینده برنامههای فصل جدید را از سرمربی میگیریم.
* ایراد AFC به نداشتن رئیس مجمع باشگاه استقلال است
نمایندگان کنفدراسیون فوتبال آسیا به استقلال نمره قبولی دادهاند و تنها ایرادی که به باشگاه گرفتند بابت نداشتن رئیس مجمع است. که این مسئله هم به زودی برطرف میشود.
* AFC میگوید، رئیس مجمع سرخابیها یک نفر نباشد
در مطبوعات برای انتخاب هیأت مدیره استقلال 300 کیلو مطلب نوشتهاند. واقعا این قدر ارزش دارد که این همه در مورد هیأت مدیره صحبت کنیم؟ اینکه میگویند در AFC اعضای هیأت مدیره قبلی را رد کردهایم اشتباه است. شما فکر میکنید به سوزوکی نگفتهاند که استقلال هیأت مدیره ندارد؟! یا او تحقیق نکرده که استقلال دارای هیأت مدیره نیست؟ من همین امروز اگر به ژاپن بروم و تحقیق کنم میفهمم که کدام باشگاه هیأت مدیره دارد و کدام باشگاه ندارد. مطمئن باشید سوزوکی فهمید و حتی در این زمینه با ما صحبت هم کرد. آنها به این مسائل اصلا کاری ندارند، AFC میگوید، رئیس مجمع دو باشگاه نمیتواند یک نفر باشد. آنها به این ایراد گرفتهاند. آنها میگویند چون رئیس مجمع این دو باشگاه یک نفر است، ممکن است در یک جاهائی برای اولی یا دومی تبانی بوجود بیاورند. آنها گفتند راهکاری برای این کار پیدا کنیم که شبههای در آن وجود نداشته باشد.
* پست هیأت مدیره را به آقایان هدیه میدهند
اینکه یک باشگاه هیأت مدیره داشته باشد حرفی درست و عقلانی است، اما زمانهای خاصی مشکلاتی به وجود میآید که نمیتوان هیأت مدیره انتخاب کرد. من میگویم این مسئله اینقدر مهم نیست که به آن میپردازند. من به هیأت مدیره اعتقاد دارم، اما هیأتی که همراه و همپا باشد. شما تصور کنید اگر مثلا فردا باشگاه خصوصی شود و متعلق به من باشد، چگونه هیأت مدیره انتخاب میکنم؟ نفراتی را میآورم که کمک حال باشگاهم باشد و به آنها میگویم که ما 10 میلیارد هزینه داریم و هر کدام از شما باید یک میلیارد تومان پول بیاورید. مدیرعامل هم باید 3 میلیارد بیاورد، ولی حالا هیأت مدیره هست، یک قران هم پول نمیدهد، مصاحبه هم انجام میدهد و باشگاه را هم زیر سئوال میبرد. شما باشید قبول میکنید؟ میدانید چرا؟ چون اینها صوری هستند. چون اینها هدیهای هستند که به اشخاص میدهند. پست هیأت مدیره را به برخی از آقایان هدیه میکنند.
* گفتم پول بدهید زیر آبم را زدند!
یکی از دلایلی که از استقلال کنار رفتم همین اختلافات در هیأت مدیره بود. صورت جلسه آن موجود است. به اعضای هیأت مدیره گفته بودم که شما 7 نفر هستید و هر کدام باید 500 میلیون پول بیاورید. آنها گفتند فتحاللهزاده برای ما خط و نشان کشیده و زیر آب من را زدند و من هم از استقلال رفتم. هر کس هم که میگوید اینگونه نیست صورتجلسهاش را میدهم که شما منتشر کنید. من حرف غیر منطقیای زده بودم؟ پس شما هیأت مدیره هستید برای چی؟ در منچستر هزینهها را بررسی میکنند و میگویند اینقدر هزینه دارید. هر کس دوست دارد ثبت نام کند. آن وقت قرعهکشی میکنند و هیأت مدیره انتخاب میشود. چون وقت نمیکنیم مثل امروز با آقایان مسئول صحبت کنیم، حل نمیشود وگرنه کدام آدم عاقلی دوست دارد این تیم را یک نفره بگرداند. اگر 500 میلیون به من کمک کرده بودند الان بدهی نداشتم.
* پول بازیکنان آماده است، آخر فصل تسویه میکنم
امسال هیچگونه بدهی نداشتم. در حال حاضر 30 درصد پول بازیکنان باقی مانده است که این پول آماده است و آخر فصل هم آن را صفر میکنم. امسال برای اولین سال است که من درآمدزایی خود را انجام دادهام و یک ریال هم بدهکار نیستم. تراز آن موجود است و در اختیارتان میگذارم. حتی بدهی مربوط به سال گذشته را یک مقدار پرداخت کردم. روزی که باشگاه را تحویل گرفتم، 7 میلیارد و 700 میلیون تومان بدهی داشت. 3 میلیارد و نیم به بازیکنان که سختترین بدهی ممکن است داشتیم. بعد از انقلاب در پایان فصل هیچوقت این رقم را به بازیکنان بدهی نداشتیم. از سال 60 این رقم در باشگاه وجود نداشت.
* برخیها که اینکاره نیستند برای مدیر بعدی مشکل درست میکنند
در حال حاضر استقلال 6 میلیارد بدهی دارد. هیچ مدیرعاملی حق ندارد بدهیهای گذشته استقلال را قبول نکند. اگر آنرا پرداخت نمیکند، دلیلش این است که زورش نمیرسد. وقتی آدمهایی را میآوریم که اینکاره نیستند، مشکلات برای مدیر کاربلد ایجاد میشود. پس من چگونه آمدهام، 5 میلیارد درآمدزایی کردهام؟ البته اینها فوت و فنهایی است که ما در این چند سال مدیریتمان یاد گرفتهایم و آنها را لو نمیدهیم.
* آقایان مرا مسخره میکردند و به حرفهایم میخندیدند
یک فیلم دارم که صحبتهای 10 سال قبل خود را در آن گنجاندهام. شما ببینید 10 سال پیش من چه گفتهام و حالا امروز ببینید که آن حرفها شده یا نشده. آن موقع که حرف میزدم مسخرهام میکردند. ولی امروز همان آقایان میگویند که باید مثلا فلان کار انجام شود. ما حرفها را خیلی وقت پیش گفتهایم ولی توجهی به صحبتهای ما نشد. ما باید به حرف کارشناسانه شده احترام بگذاریم. زمانی مطرح کردم که اصلا درست نیست همه بازیکنان یک تیم را مربی انتخاب کند. باشگاه 70 درصد را انتخاب میکند، سرمربی 30 درصد بقیه را انتخاب خواهد کرد. زمانی با مدیران یکی از تیمهای بزرگ اروپایی جلسه داشتیم آنها در حال بستن تیم بودند. از آنها پرسیدم مگر قرار نیست فلانی سرمربی شما شود، مدیر به من گفت، او چه کاره است که بازیکن انتخاب کند. او حق انتخاب چند نفر را دارد. اگر فردا ما این مربی را عوض کردیم و مربی بعدی آمد میگوید از من توقع نداشته باشید چون تیم را من نبستم. آنوقت ما چه کنیم؟ ما کمیته داریم که آنها بازیکنان را انتخاب میکنند. وقتی این را گفتیم ما را مسخره کردند ولی امروز فهمیدهاند که اینکار درست است.
* سرمربی را کمیته فنی انتخاب میکند نه مدیرعامل
کاری را با مرحوم ناصر حجازی بنا کرده بودیم فکر میکنید چرا او را بعنوان رئیس کمیته فنی انتخاب کرده بودم. یک مدیرعامل میآید و همش منم منم میگوید و آخر هم هیچ کاری را انجام نمیدهد. من هیچوقت نمیتوانم تشخیص انتخاب بازیکن را مثل امثال حجازیها و پورحیدریها داشته باشم. آنها فنی هستند. من مدیر هستم و آنها هم شاید نتوانند مثل من مدیریت کنند. بنابراین کمیته فنی باید سرمربی را انتخاب کند نه مدیرعامل. مدیرعامل باید نظر نهایی را بدهد. چرا؟ چون او میگوید که من هم باید بدانم که با چه کسی میتواند کار کنم. مدیرعامل به کمیته فنی میگوید، چند نفر را انتخاب کن که لیاقت سرمربیگری استقلال را داشته باشند و اگر از این بین هرکدام را من انتخاب کردم، شما موافق هستید و مورد حمایت شماست.
* وقتی به مظلومی حمله کردند مرحوم حجازی دفاع کرد
این اواخر همه به مظلومی حمله کردند. زندهیاد ناصر حجازی مصاحبه کرد و گفت، من زنده هستم و هنوز نمردهام. یعنی همه به آن باور رسیده بودیم که دیگر ناصر حجازی از سرمربی حمایت میکند. آنجاست که دیگر مطبوعات هم انتقاد نمیکنند و میگویند شخصی که خاک خورده فوتبال است از سرمربی در حال دفاع است و کلی از حاشیههای ما ریزش پیدا میکند.
* سال آینده قطعاً من سرمربی انتخاب نمیکنم
به کمیته فنی گفتهام که امسال استثناء است. یعنی شما نمیتوانید تمام نیروهایی که میگوئید جذب کنیم چون امسال مظلومی تیم را به دلخواه خودش بست و باید با او تعامل کنیم. ولی برای سال آینده دیگر قطعا انتخاب بازیکنان و سرمربی با شما است و من سرمربی را انتخاب نخواهم کرد. کمیته فنی به ما لیست میدهد و از آن لیست بازیکنان را به خدمت میگیریم.
* 4 بازیکنی که میخواهم بمبافکن هستند
امسال فقط 4 بازیکن میگیریم. اگر پرویز مظلومی گفته که شاید بازیکنان استقلال بروند، درست گفته، هر چند با اما و اگرها نمیتوان نشست. اگر مظلومی یکسری از بازیکنان را نخواهد آن بحثش جداست، ولی اگر بازیکنان خود را حفظ کنیم همین 4 بازیکنی که گفتم کفایت میکند. هر 4 بازیکنی که میخواهم، بمب نیستند بلکه بمبافکن هستند.(با خنده) بمبها خودشان را آماده کنند که ما در راه هستیم.
* اگر قلعهنویی خواست میتواند از استقلال بازیکن بگیرد
امسال از سپاهان هم بازیکن میخواهم. البته این تلافی فصل گذشته نیست، ولی اگر قلعهنویی گفته از استقلال بازیکن نمیگیرد مشکلی نیست و ایشان میتواند این کار را انجام دهد. هر بازیکنی را که ایشان دوست داشته باشد میتواند از استقلال بگیرد.
* مدیر بعدی چکهایم را پاس نکند، باید بروم زندان
با توجه به اینکه هنوز تکلیف سازمان و وزارت ورزش مشخص نشده این از بدشانسی ما است که من باید از چکهای شخصی به بازیکنان بدهم. حتی اگر ما را هم بیرون کنند باید چکها را پاس کنم. بچهها چون ما را قبول دارند چک من را قبول میکنند یعنی من را گیر میاندازند. اگر فردا من نباشم و مدیر بعدی بیاید و چکهای من را پاس نکند، باید به زندان بروم و آنوقت شما باید به ملاقات من به زندان بیایید!
* به عزیز محمدی گفتم تضمین ندهی سقف را قبول نمیکنیم
سال گذشته سقف قرارداد را رعایت کردیم، ولی متاسفانه خیلیها رعایت نکردند. تبصرهای را خود سازمان به ما ارائه کرد که مثلا اگر 100 میلیون به باشگاه یک بازیکن دادیم آن شامل سقف قرارداد نیست. مثلا ما 100 میلیون برای رضایت مبعلی از باشگاهش پرداخت کردیم. این مسائل جزء قرارداد نیست. ولی ما سقف را رعایت کردیم و ایکاش که رعایت نمیکردیم. امسال هم به سازمان لیگ گفتهام که باید به ما تضمین بدهید. که اگر کسی بالای 350 میلیون به بازیکن داد آن تیم را باید به دسته اول بفرستید. سال گذشته ما تضمین نگرفتیم اما امسال تضمین میگیریم. چون ما دولتی هستیم نمیتوانیم ولی تیمهایی که خصوصی هستند و پولشان بیشتر است آنها بیشتر پول میدهند و ما میمانیم. حتی سال گذشته اعتراض کردم و اسم دو باشگاه را به آنها گفتم.
* مظلومی تیم را قهرمان کند، قراردادش تمدید میشود
اگر مظلومی سال آینده تیم را قهرمان کند با او تمدید میکنم. اگر قهرمان نکند کمیته فنی مربی ما را انتخاب میکند. یعنی حتی اگر قرار باشد با قلعهنویی هم قرارداد ببندیم، حتما کمیته فنی چنین تصمیمی را گرفته است.
* میتوانم رئیس فدراسیون فوتبال باشم
20 سال برای فوتبال زحمت کشیدم و اعتقاد دارم که میتوانم مثمرثمر باشد. اگر روزی برای ریاست فوتبال ثبت نام کنم، هدفم این نیست که به جام جهانی بروم، بلکه هدفم صعود به دور دوم جام جهانی خواهد بود. رفتن به جام جهانی را کارنامهای موفق برای یک رئیس فدراسیون فوتبال نمیدانم. این تصویر من از فوتبال است و حتی به مسئولین هم گفتهام که اگر یک روز رئیس فدراسیون فوتبال شدم اگر به جام جهانی نرفتیم نیمی از هزینههایی که در این راه انجام شده به عنوان ضرر برمیگردانم یعنی این کار را همه رؤسای فدراسیون فوتبال انجام دهد.
* کفاشیان داخل قطار در حال حرکت افتاد
تا زمانی که کفاشیان کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال است، من در انتخابات شرکت نخواهم کرد و خودم هم به کفاشیان رای میدهم. برای اینکه ایشان در بدترین شرایط موجود با قوانین جدید در فدراسیون کار میکند و ایشان خوب توانسته است قوانین جابهجا شده را اجرا کند. اگر بخواهم مثالی بزنم اینگونه است. (قطاری ترمزش بریده است و ایشان داخل آن قطار افتاده است) اگر دوره آینده کفاشیان خوب نباشد میتوان در مورد کاندیدا شدن من صحبت کرد.
* اگر کفاشیان دور بعد هم نتیجه نگیرد، مردود میشود
اگر در برنامه دوم فدراسیون فوتبال کفاشیان بخواهد به همین روند ادامه دهد مردود خواهد شد. کسی به او رأی نخواهد داد. او با توجه به شرایط موجود خروجی خوبی داشته باشد. با توجه به نتایجی که به دست آورده ارزش دارد که یک بار دیگر به او رای بدهیم. چون خودش تلاش کرده است. ضمنا فدراسیونی که هنوز نتوانسته است از لحاظ مالی به استقلال برسد، طبیعی است کسانی که به او کمک میکنند با نفوذ هم خواهند شد. این درد فوتبال ماست. وقتی تلویزیون ما دولتی است، حق باشگاه را نمیدهد. اگر ما پولی از دولت میگیریم بخاطر این است که بخشی از اینگونه مسائل را جبران کند. همین حالا اگر ما آزاد باشیم بازیهای استقلال را 20 میلیارد تومان میفروشم. اگر من این پول را به دست بیاورم به چه کسی احتیاج دارم؟ وقتی حق من را نمیدهند، آن وقت باید دست به دامن دولت بشوم.
* قانون اجازه نداد بازیهای استقلال به موبایلها برود
در حال حاضر موبایلی دارم که 20 کانال را با آن دریافت میکنم. یک سوکت به آن وصل میکنم و سپس آنرا به تلویزیون انتقال میدهم. خیلی راحت این کار را انجام میدادیم. ولی چرا نشد؟ چون سیگنال در جمهوری اسلامی و قانون اساسی ایران مختص صدا و سیما است و این اجازه را صدا و سیما به کسی نمیدهد. برخی از دوستان هنگامی که این پیشنهاد را دادند میخندیدند و میگفتند فتحاللهزاده دروغ میگوید و اصلا امکان چنین مسئله ای نیست، درحالی که قانون اجازه چنین کاری را به من نداد.
* بورکینا فاسو و بنگلادش حق پخش تلویزیونی دارند، ما نه
ما همش صحبت از مدیریت هزینه میکنیم اما چه فایده وقتی پول ما را نمیدهند. حق ما خورده میشود. اگر 100 میلیارد پیشنهادی که بابت حق پخش است به فوتبال پرداخت شود، خیلی از مشکلات حل خواهد شد. مجلس محترم میتواند این بودجه را در اختیار صدا و سیما قرار دهد و اگر این کار انجام نشود حق باشگاهها پایمال خواهد شد. حتی بورکینا فاسو و بنگلادش هم حق پخش تلویزیونی دارند. ما که از آنها کمتر نیستیم. در حال حاضر در تمام دنیا 40 تا 60 درصد درآمدزایی باشگاهها از حق پخش تلویزیونی است. وقتی 60 درصد از حق ما کنار گذاشته شود، مشخص است که کم میآوریم.
* از لحاظ عملی حرفهای نیستیم
حسرت نمیخورم که چرا کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال نشدم چون در حال حاضر در حال امور اجرایی باشگاه هستم. چون زیرساختهایی را برای باشگاه انجام میدهم سالیان سال از لحاظ وجدانی راحت خواهم بود. الان در باشگاهی هستم که احساس میکنم مثل یک زنجیر است. وقت برای کار است ولی هنوز اراده و آمادگی حرفهای شدن را نداریم. اسم حرفهای شدن را پیدا کردهایم ولی هنوز عملیاتی نشده است.
* تاریخ نشان میدهد که وزارتخانه شدن ورزش درست است یا نه
به شخصه مخالف تشکیل وزارت ورزش بودم. ولی این مخالفت به این معنا نیست که اگر این وزارتخانه تشکیل شد، دیگر قصد همکاری نداریم. تاریخ نشان میدهد که وزارتخانه شدن ورزش درست بوده یا نه. مرکز پژوهش مجلس شورای اسلامی پیش از این اطلاعیه داد که این به صلاح نبوده و بعضاً اعلام کردند که در این خصوص زود تصمیم گرفته شد. بنابراین در خود مجلس همه به اتفاق نمیگویند که این کار درست بود. با معاونت سطح ورزش بالاتر بود چون مستقیماً به رئیس جمهور وصل میشد. البته حالا که شده همه باید کمک کنند که از آن اطاعت کنیم. حالا که این انتخاب شد در مقابل آن نمیایستیم و کنار آن کار میکنیم.
* سعیدلو بهترین گزینه برای وزارت ورزش است
به اعتقاد من بهترین گزینه برای وزارت ورزش علی سعیدلو است. ما باید سعیدلو را آماده کنیم و امکانات را در اختیارش قرار دهیم. او کارنامه بسیار خوبی دارد و هیچکس نمیتواند حماسه گوانگجو را از یاد ببرد. درخشش در گونگجو تاثیرات بسیار مثبتی روی مردم ایجاد کرد. تکواندوی ما بعد از 30 سال کره را شکست داد. انصافاً کارنامه میگوید، سعیدلو خوب کار کرده است.
* شبها هواداران استقلال با من تماس میگیرند
اکثر شبها هواداران با من تماس میگیرند که البته چون سرم شبها خلوت است جواب آنها را میدهم. آنها خیلی مهربان و خوب هستند. وقتی بیرون مردم را میبینم خیلی به من محبت میکنند نمیدانم شاید اینگونه که شما میگوئید باشد و مردم باید انتخاب کنند که محبوبترین مدیرعامل استقلال چه کسی است. یادم میآید به یک شهرستان رفته بودیم که امام جمعه یک شهرستان در کنار ما بود. وقتی مردم ما را دیدند طوری به سمت ما آمدند که بنده خدا امام جمعه آن شهرستان ترسید و گفت چه شده است؟ هنگامی که داخل ماشین نشستیم، ایشان به من گفت که نمیتوانم باور کنم که مردم به خاطر فوتبال اینهمه استقبال کردند. باید اشاره کنم که هواداران پرسپولیس هم به من لطف دارند و با وجود اینکه در دو دربی آنها را شکست دادهایم با من برخورد بسیار گرمی دارند. حتی آنها هم میدانند که به پرسپولیس احترام قلبی دارم و ظاهری نیست.
* هاشمینسب را آوردم که دیگر به استقلال گل نزند
سالی که هاشمینسب را به استقلال آوردم 32 میلیون به او پول دادم. هیچکس باور نمیکرد. برای 3 سال 92 میلیون به او پول دادیم شاید آن زمان قیمت بازیکن خوب 30 تا 40 میلیون بود. حالا که این مسئله گذشته است، ولی اسنادش در باشگاه استقلال وجود دارد حتی میتوانید از خود هاشمینسب بپرسید. هاشمی نسب را به این دلیل گرفتم چون هر سال به ما گل میزد! حتی کریم باقری هم خیلی خوب است و اگر بخواهد بیاید ما حرفی نداریم.(میخندد) نکند میخواهید چاشنی بمبها را بکشید.
* کرار یاغی باشد، من رئیس یاغیها هستم
من 4 بازیکن میگیرم. این وسط شاید خیلی اسمها مطرح شوند. شما برای اینکه از من حرف بکشید 40 اسم آوردهاید. ما با جاسم کرار قرارداد 2 ساله امضا کردیم، وی بازیکن بسیار خوبی است و می تواند در تیم بزرگ استقلال روزهای خوبی را تجربه کند؛ هر چند اگر کرار یاغی باشد، من رئیس یاغیها هستم.
* محمدی نباید چنین تصوری داشته باشد
محمد محمدی به یکی از دوستان من که مدیر یکی از باشگاهها است گفته استقلالیها با من صحبت نمیکنند. من نمیدانم میمانم یا نه. من هم به ایشان گفتم: چرا ایشان چنین تصوری دارد. ما فکر میکنیم بازیکنانی که با ما هستند در این تیم میمانند. من اگر بخواهم با بازیکن صحبت کنم او میگوید اول پول این فصل من را بده بنابراین اصل من و نگه داشتن محمدی است. ما گلرهای خوبی داریم چون آنها تجربه دارند و کار ما راحتتر است. در یک جاهایی جنس استقلال جور نیست و اگر امسال ما فقط خسرو حیدری را داشتیم وضعیتمان خیلی فرق میکرد.
* تیموریان را استقلالی میکنم
آندرانیک بازیکن خوبی است و او را به خدمت میگیرم. ما به نیروهای نقل و انتقالاتی خود ماموریت دادیم که با بازیکنان موردنظرمان صحبت کنند و این کار را انجام خواهیم داد.
* با جباری تندتر برخورد میکردیم نابود میشد
مجتبی جباری به خاطر آن مصاحبهاش 30 میلیون جریمه شد. ما نمیخواستیم حکم قتل صادر کنیم. در بدترین شرایط که به جباری نیاز داشتیم او را بیرون گذاشتیم و اگر تندتر برخورد میکردیم نابود میشد. به طور مثال در مورد مجیدی چون کاپیتان ما بود و از او توقع داشتیم، با مجیدی آنگونه برخورد کردیم و این فوتبال که همه چیزش ایراد دارد، باید اینگونه برخورد کنیم. مثلا هوار از روزی که به استقلال آمد حاشیهای نداشت و در قراردادش همه چیز را ذکر کرده بود.
* حرفهای قلعهنویی در برنامه 90 درست بود
سالی که منصور پورحیدری رفت ایشان نمیخواست به مربیگری ادامه دهد. جلسهای گذاشتیم که یک مربی انتخاب کنیم. دوستان ما فهرست دادند و اعلام کردند که طبیعی است ناصر حجازی ارجحتر باشد. آقای قلعهنویی و پورحیدری با مرحوم حجازی صحبت کردند که مسئولان ماشینسازی هم اعلام کردند که برای به خدمت گرفتن حجازی 8 میلیون باید بدهید که این کار را انجام دادیم. قلعهنویی برای تعریف آن خاطره با من هماهنگ کرد و حرفهایش درست بود.
* عیادت قلعهنویی، حجازی را آرام کرد
حجازی و قلعهنویی آنگونه که میگویند اختلاف حادی نداشتند. شاید آنها در بعضی مواقع از لحاظ فنی با هم اختلاف داشتند. این اواخر که قلعه نویی به عیادت حجازی رفت، ناصرخان آرام شد. من اعتقاد دارم نباید مرحوم حجازی را به جامعه خشن معرفی کنیم. او تند بود و غرور داشت اما از قلبی رئوف برخوردار بود. یادم میآید در 20 سال رفاقتم هیچوقت گریه حجازی را ندیده بودم تا همین اواخر.
* مطمئنم حجازی، قلعهنویی را بخشید
روزی که مادرم فوت کرد، مرحوم حجازی به من زنگ زد و دیدم که گریه میکند از او پرسیدم چرا این کار را میکنی، گفت، مگر من نباید حالا کنار تو باشم؟ به اطرافیانم بگو که من را پیش تو بیاورند. سعی کردم که او را آرام کنم و به او گفتم که ناصرخان شرایط آمدن را نداری. او قلب رئوفی داشت و امیر قلعهنویی نیز هیچوقت کتمان نمیکند که شاگرد حجازی بود. مطمئنم حجازی به خاطر کدورتهای پیشپا افتاده و فنی قلعهنویی را بخشیده و اگر زنده بود رابطه خیلی خوبی با هم داشتند.
* دوست داشتم همه بازیکنانم مثل حجازی باشند
من دوست دارم همه بازیکنانم مثل ناصر حجازی باشند. او این اواخر هر روز به باشگاه میآمد و نشان میدادکه چه تعصبی دارد. ما بازیکنانی میخواهیم که عاشق باشند و برای تیمشان جان بدهند اگر بهترین بازیکن تیم استقلال تعصب نداشته باشد به درد نمیخورد.
* به مظلومی اخطار دادم که تعارف نکند
پرویز مظلومی لیستی به من داد و بعد مصاحبه کرد و گفت مربیگری حاجی مثل مدیریتش قوی است. به او اخطار میکنم که دیگر از این حرفها نزند و تعارف نکند چون اگر روی نیمکت بنشینم به او فرصت نمیدهم و مدام قهرمانی میآورم.
* مقابل پرسپولیس هتتریک میکردیم
حیف که به فینال جام حذفی نرفتیم چون در آن صورت پرسپولیس را شکست میدادیم هرچند آنها انگیزه داشتند. با این وجود انگیزه پرسپولیس باعث میشد ما به دنبال شکست آنها باشیم.
* مجیدی بهترین خرید فتحاللهزاده بود
اولین خرید تاریخی من فرهاد مجیدی بود چون توانستم به 4 برابر او را ترانسفر کنم. بابت مجیدی 8 میلیون پول دادم و نزدیک یک میلیون از این بازیکن درآمدزایی کردم. دومین خرید من هاشمینسب بود که حتی با پیراهن استقلال به پرسپولیس گل زد. فکر میکنم آن دربی بهترین دربی بود چون 4 سال بود که هرچه توپ میآمد هاشمینسب به تور دروازه استقلال میچسباند.
* نوری خوب است اما از پرسپولیس یار نمیگیریم
اگر ما محمد نوری را داشتیم خیلی خوب میشد، اما از پرسپولیس بازیکن نمیگیریم مگر آنکه بگیر بگیر شود و آنها از ما بازیکن بگیرند.
* هیچ تفریحی ندارم
آنقدر در فوتبال هستم که هیچ تفریحی ندارم. باورتان نمیشود 30 سال است که وقتی میخواهم به خانه بروم باید بیایم از میدان فردوسی رد شوم چون هیچ جا را بلد نیستم.
* 250 کارمند دارم
نزدیک به 250 کارمند دارم. که حدود 2 سال است که میخواهیم نیروهایمان را تعدیل کنیم که نمیشود.(میخندد) البته یک صندوق دارم که با کارمندانم در ارتباط هستم و آنرا جایی قرار دادم که آنها حرفهایشان را راحت داخل صندوق میاندازند.
* علی فتحاللهزاده پس از گفتوگویی 3 ساعته به تک سئوالات خبرنگاران اینگونه پاسخ داد:
قلعهنویی: ژنرال
مظلومی: با مکث طولانی مردی که سبیلهایش را برباد داد
کفاشیان: دوست خوب
واعظ آشتیانی: همکار
سعیدلو: انرژیک
هاشمینسب: سرور
مؤمنزاده: دلپیرو
کریم باقری: با مرام
تراکتورسازی: عشق
دایی: اسطوره قرمزها
نجفنژاد: همکار
مرحوم حجازی: اسطوره فوتبال ایران و آسیا
خبرگزاری فارس: مکث میکند... صفا
هواداران استقلال: ریشهها
لیدر: دوست
ماشین: تویوتا
موبایل: نوکیا
جباری: تکنیکی
کاشانی: دوست خوب
پرسپولیس: رفیق و رقیب