آرش برهانی مهاجم سرعتی استقلال در بازی با پرسپولیس چهره اول این دیدار لقب گرفت. او که قبل از این بازی یک بار گلزنی در دربی را تجربه کرده بود، برای دومین بار دروازه پرسپولیس را باز کرد و ارزش گل او زمانی بیشتر شد که استقلال سه امتیاز این دیدار را از آن خود کرد. آرش در این دیدار فقط یک بار صاحب موقعیت گلزنی شد ولی همان یک فرصت کافی بود تا این بازیکن روی سانتر مهدی امیرآبادی با ضربه سر دروازه پرسپولیس را باز کند. برهانی در مورد گلزنی در دربی، حاشیههای این بازی و مسائل مختلف دیگر گفتوگویی انجام داد.
بهتر است ابتدا در مورد خوشحالی بعد از گل حرف بزaنی. سالی که قلعهنویی سرمربی استقلال بود، به پرسپولیس گل زدی و دقیقا همینطور خوشحالی کردی ولی تا قبل از دربی 70 دیگر اینطور خوشحالی نکردی. این خوشحالی فقط برای بازی با پرسپولیس است؟
- بله، دقیقا درست حدس زدید. من در فصل پیش که به پرسپولیس گل زدم همینطور خوشحالی کردم و در بازی هفته گذشته هم آن را تکرار کردم.
چرا فقط بعد از گلزنی به پرسپولیس اینطور خوشحالی میکنی؟
- چون دوست دارم همیشه در ذهن هواداران پرسپولیس باشم، به همین دلیل طوری خوشحالی کردم که همیشه در یاد پرسپولیسیها بماند.
مثل اینکه خیلی دوست داری کری بخوانی؟
- نه، اصلا بحث کری خواندن نیست. من حتی قبل از بازی هم حرفی نزدم و اهل کری خواندن نیستم.
بعد از بازی چه حسی داشتی؟
- خیلی خوشحال بودم، خیلی خوشحال!
به فکر حال و روز تماشاگران پرسپولیس هم بودی؟
- وقتی در برنامه نود دیدم که بعضی از تماشاگران پرسپولیس گریه میکنند، ناراحت شدم ولی فوتبال همین است. پارسال هم که استقلال شکست خورد خیلی از تماشاگران استقلالی چنین حالی داشتند. من خیلی خوشحال شدم که طرفداران استقلال با خوشحالی ورزشگاه را ترک میکردند.
چرا موقعیت گل کم داشتید؟
- حساسیت بازی زیاد بود و ما قبل از رسیدن به گل هم فرصت داشتیم. در ضمن این طبیعی بود که پرسپولیس برای جبران گل خورده حمله کند.
در مورد پاس گل مهدی امیرآبادی صحبت کن.
- امیرآبادی در استقلال خیلی زحمت میکشد ولی به چشم نمیآید. وقتی او سانتر کرد روی تیر دوم بودم و به خوبی توپ را دیدم و خوشحالم که ضربهام تبدیل به گل شد.
وقتی گل زدی فکر نکردی که شاید در موقعیت آفساید باشی؟
- خیر، یک درصد هم به آفساید فکر نکردم چون از مدافعان پرسپولیس عقبتر بودم.
دوست داری این گل را به چه کسی تقدیم کنی؟
- 10 فروردین 1389 پژمان سالاری دوست و همتیمی من در شهرداری کرمان فوت کرد. آن روزها در لیگ قهرمانان آسیا بازی داشتیم و من زیر پیراهن استقلال پیراهن او را پوشیدم ولی متاسفانه موفق به گلزنی نشدم. من این گل را به پژمان و همچنین مرحوم داود جورابلی تقدیم میکنم که خیلی دوست داشت برد استقلال مقابل پرسپولیس را ببیند.
این روزها خیلی خوشحالی، اینطور نیست؟
- من بیشتر از این خوشحالم که کادر فنی به من اعتماد کرد و امیدوارم همیشه به من اطمینان داشته باشد. امیدوارم کادر فنی استقلال در روزهای سخت هم پشت من بایستد.
مثل اینکه پس از تعویض مقابل پرسپولیس ناراحت بودی؟
- بله، ناراحت شدم چون این اتفاق چند بازی پشت سر هم رخ داد. من اگر در زمین میماندم باز هم میتوانستم گل بزنم چون پرسپولیس جلو کشیده بود و خط دفاع این تیم هم آشفته بود. وقتی خوب بازی میکنم، دوست دارم در زمین باشم ولی در این بازی وقتی تعویض شدم، فهمیدم که این تعویض تاکتیکی بود و ناراحتیام کم شد.
وقتی داشتی خوشحالی میکردی، فرهاد مجیدی با دو دستش سر تو را گرفته بود و نزدیک بود زمین بیفتی!
- در استقلال همه با یکدیگر صمیمی هستند و این یک اتفاق بسیار خوب است.
نظرت در مورد حرفهای سپهر حیدری چیست؟
- او در اوج ناراحتی آن حرفها را زد ولی من باز هم میگویم که استقلال متفکرانه بازی کرد. اگر ضعیفترین استقلال تاریخ بودیم پس چرا آنها به ما باختند؟ من معتقدم که پرسپولیس خوب بازی کرد و بدشانسی آورد ولی ما از فرصت گلزنی استفاده کردیم. امیدوارم که علی دایی با درایت خود در پرسپولیس موفق باشد چون او میتواند در روزهای سخت موفق باشد.
به آقای گلی فکر میکنی؟
- رسیدن به این عنوان سخت است ولی الان روحیه دارم و تلاش میکنم تا گلهای زیادی بزنم. البته آمار گلهای من با توجه به تعداد بازیهایم موفقیتآمیز بوده است.