پورحیدری، این پیر دانای فوتبال ما مکدر است، با این همه، شمرده، با حوصله و مثل همیشه مدبرانه به ماجرای پیش آمده نگاه میکند و سنجیده سخن میگوید.
پورحیدری یک به یک موارد طرح شده توسط جباری را باز میکند و نظر خود را میدهد.
حالا وقتش نبود
این حرفها صرف نظر از اینکه غلط است و هیچ ریشه منطقی هم ندارد در زمان بدی عنوان شد. استقلال در کورس قهرمانی لیگ برتر است. مدعی فتح جام حذفی است، میخواهد در لیگ آسیا به مرحله دوم راه پیدا کند، آنوقت فردای بازی با السد که یک نتیجه تلخ برای ما داشت و بردمان با تساوی عوض شد، این سخنان تیم به هم ریز را شاهدیم، من هیچ فایدهای در این سخنان نمیبینم. ما مدیری داریم که در محل کارش بر روی همه باز است. فتحالهزاده به حرف همه اهمیت میدهد. جباری اگر سخنی داشت باید با ایشان مطرح میکرد نه آنکه نوعی فشار مطبوعاتی را علیه تیم باعث شود. او باید در کمیته انضباطی پاسخگو باشد.
استقلال پرقدرت
جباری تا آنجا جلو رفته است که به غلط مدعی شده در استقلال، این تیم بزرگ، این تیم سازنده، این تیم که دهها جباری و نظیر او را پرورش داده، بازیکنان با داد و قال،با شلوغکاری، با دعوا فیکس تیم میشوند. آیا یک نفر، فقط یک نفر این حرف را باور میکند؟ استقلال بزرگ ما، با این روش اداره میشود؟ اگر چنین است، پس چرا هنوز سرپا هستیم؟ پس چرا هنوز مدعی هستیم؟ پس چرا هنوز استقلال این همه پرقدرت است.
داستان توپ تمرین
پورحیدری زهر خندی روی لب دارد و انگار خنجری در سینه «این قضیه توپها و پیراهنها»، نشان میدهد که جباری دنبال بهانه گرفتن است. توپهایی که در لیگ برتر با آن مسابقه میدهیم، توپهای خاصی هستند. توپهای تمرین ما نیز از همین توپها تهیه میشوند. کجای کار ما عیب دارد؟ آیا تمرین با توپ آدیداس و مسابقه با توپ اولیشپورت درست است؟ این ایراد بنی اسرائیلی است.
در موررد پیراهن آستینکوتاه جباری انگار ندیده است که قطریهای ثروتمند هم پیراهنشان آستین کوتاه بود. آیا آنها هم پول خرید پیراهن آستین بلند نداشتند. ماندهام معطل که چه باید بگویم. واقعاً که افسوس میخورم.
وقتی که فیکس نشد
پورحیدری از اینکه در استقلال این بحثها پیش آمده زجر میکشد:
واقعاً متاثرم، واقعاً متاسفم. دلم نمیخواهد این حرف را بزنم، ولی چرا وقتی که جباری از اول فیکس بازی میکرد، این حرفها نبود و این اشکالات وجود نداشت. دلم نمیخواهد در این باره بیشتر از این حرف بزنم. این نوع اظهار نظرها در حیطه کاری مربیان محدودیت ایجاد میکند. پرویز مظلومی حق چیدن تیمش را دارد، او صاحب اختیار است که نفراتش را تعویض کند. او به نفع تیمش هر کاری میکند. این بحثها میخواهد دست او را ببندد و نباید چنین اجازهای را داد.