خبرنگار: «ببخشید آقای دایی، شما دیگه روی کاغذ شانسی برای قهرمانی در لیگ ندارید و مقابل راهآهن هم بازی خوبی انجام ندادید. با توجه به این وضعیت برای بازیهای آسیایی پرسپولیس چه برنامهای دارید؟»
علی دایی: «شما منو یاد گالیور میاندازی! اصلا کی گفته شما میتونی جای من صحبت کنی؟ اصلا...»
این درگیری لفظی سرمربی پرسپولیس با مجری و گزارشگر تلویزیونی در سالن کنفرانس مطبوعاتی پس از پایان بازی با راهآهن باعث شد تا مهدی واعظی تصمیم بگیرد که سری به مجتبی شریفی و کمیته انضباطی فدراسیون بزند و از علی دایی به صورت رسمی شکایت کند. واعظی در مورد این اتفاقات میگوید: «دایی همیشه طوری مرا نگاه میکند که انگار یک شکارچی به شکارش نگاه میکند و...»
آقای خبرنگار تصمیمش را گرفته و از علی دایی به خاطر اینکه او را گالیور خطاب کرده شکایت خواهد کرد: «بله، به کمیته انضباطی میروم تا از علی دایی شکایت کنم. در این مورد با آقای شریفی هم صحبت کردهام و دوست دارم برای یکبار هم که شده یک نفر مقابل اینجور اتفاقها بایستد. بعضی از رفتارها را نمیتوان به راحتی پذیرفت. در باشگاهی که سرپرست و رییسش دم از اخلاقمداری و پهلوانی میزند، چنین اتفاقهایی میافتد. البته نکته عجیب این است که سایت باشگاه پرسپولیس موضعگیری خاصی کرده و در مقابل هم روزنامه پرسپولیس از این حرکت دایی انتقاد کرده است!»
واعظی را حالا همه به خاطر لقب گالیور مسخره میکنند: «از صبح تا الان 150 تا SMS داشتهام که منو به سخره گرفتهاند و در مورد صحبتهای دایی و به قول شما ماجرای گالیور پیام میدهند. باید تکلیف روشن شود. امروز شکایت را تنظیم میکنم و میدهم به آقای شریفی و تا آخر هم آن را دنبال میکنم.»
البته قابل پیشبینی است که اینبار هم کار با جلسه آشتیکنان تمام شود: «نه، این حرفها نیست. برای یکبار هم که شده باید تا آخر اینجور ماجراها را رفت تا تکلیف بعضی از آدمها در این فوتبال روشن شود. من در مورد اهانتهای دایی به اصحاب رسانه مدارک و صحبتهای زیادی دارم. ایشان در چند مورد هم با من دچار این اتفاقات شدند. من دنبال اینجور برنامههای سمبلیک نیستم که مثل دیگر آشتیهای فوتبال همه چیز با گل و بلبل تمام شود. من نمیخواهم ماجرایم مثل علی کریمی و دایی شود! من حتی عذرخواهی دایی را هم قبول نمیکنم! بالاخره یک جایی باید جلوی این آقا و برخوردهایی که میکند، گرفته شود. من شش، هفت سال در مطبوعات قلم زدهام و الان 10 سال است که در سازمان هستم. در تمام این مدت چنین چیزی را ندیده بودم. همیشه به بقیه احترام گذاشتهام و خدا را شکر همه هم به من احترام میگذارند و با من دوست هستند. همین ما هستیم که این آقایان را بزرگ میکنیم و فردایش چنین اتفاقهایی برایمان میافتد.»
آیا واعظی برای شکایتش مدارک ضبط شده هم دارد: «بله، فیلم کنفرانس موجود است. نه تنها فیلم من، فیلم بقیه بچهها هم هست. من حتی راستش مصاحبهها و اتفاقات قبل را هم دارم و با سند و مدرک حرف میزنم. من فقط پرسیدم که «با این وضعیت برای بازیهای آسیایی چه برنامهای دارید؟» آقای دایی هم لبخند زد و گفت: «شما منو یاد گالیور میاندازی! چرا جای من صحبت میکنی و...» من هیچوقت ادعا نکردم که کارشناس هستم و همیشه از مقام یک مجری صحبت کردهام. نمیدانم چرا هر وقت حرف میزنیم، سوال میپرسیم و حقیقت را میگوییم، چنین برخوردهایی میشود.»
البته ماجرای دعوای دایی با این خبرنگار خاص ریشه تاریخی دارد: «درست میگویند، یکبار در مورد حسین سلیمانی در کنفرانس خبری فدراسیون فوتبال پرسیدم که دایی جواب داد: «تو اصلا سلیمانی را میشناسی که سوال میپرسی؟!» من هم مشخصات عبدالغنی سلیمانی را دادم و بالاخره در بازی ایران – عربستان مشخص شد که چه کسی درست میگوید. یکبار دیگر هم در بازی ایران – عربستان در سال 87 بود که از دایی سوال پرسیدم و گفت: «به شما ربطی نداره!»
آیا شکایت از دایی به خاطر این نیست که آقای خبرنگار هم به دنبال شهرت و جنجال و این صحبت ها است: «بله، ولی من شش سال است که برنامه زنده دارم. صبح، سلام تهران، تست ورزشی شبکه پنج، میز خبری در شهر (شبکه شش) و گزارشهای تولیدی دارم، چرا باید عشق شهرت داشته باشم؟ اگر دنبال شهرت بودم خیلی راحتتر به این قضیه میرسیدم. شما مرا میشناسید، از بقیه هم بپرسید که آیا تا امروز اشتباه و خطایی از من دیدهاند. از فوتبال تا اسکواش فعالیت کردهام و خدا را شکر با همه دوست هستم. نه، من اینها را نمیپذیرم. میدانم چنین حرفهایی علیه من درست میشود، ولی قسم میخورم که هدف من چیز دیگری است. این اتفاقهایی که افتاد خط انتهایی رابطه کاری من و دایی بود. مگر میشود که او و آدمی مثل عادل فردوسیپور هر دو مهندسی دانشگاه شریف داشته باشند؟ فاصله اینها با هم از اینجا (احتمالا جامجم) است تا ته دولتآباد و شهرری! حتی نگاه دایی آدم را اذیت میکند! طوری رفتار میکند که از یک اسطوره بعید است و ای کاش هرگز این اتفاقها نمیافتاد.»