بعد از مظلومی نوبت چند بازیکن ملیپوش و مربی شد تا آنها هم به نحوه کار سرمربی تیم ملی ایراد بگیرند. به همین بهانه سری به اردوی استقلال برای بازی با استیلآذین زدیم تا ضمن گفتوگویی با سرمربی استقلال نظر او را دوباره درباره تیم ملی و سرمربی جدید آن جویا شویم.
قبل از اینکه درباره حاشیههای اخیر تیم ملی صحبت کنیم، همکاری با یورگن گده چطور پیش میرود؟
فقط میتوانم بگویم یورگن گده همکار خوبی است و در این مدت که به جمع کادر فنی اضافه شده رابطه خوبی با مربیان و بازیکنان پیدا کرده و برنامههای خوبی برای استقلال دارد.
شما یکی از مربیانی هستید که قبل از جام ملتها و پس از حذف ایران برابر کرهجنوبی به عملکرد قطبی اعتراض داشتید؟
برای اینکه میدانستم او با تیم ملی چطور کار کرده و چه نتیجهای منتظر فوتبال ماست. من با آن اعتراضها قبل از شروع مسابقات داشتم اولتیماتوم میدادم، اما کسی توجه نکرد و پنج میلیون تومان هم به خاطر همان اعتراضها جریمه شدم.
بابت همین پس از حذف تیم ملی به کف دست قطبی اشاره کردید که خورد توی صورتش؟
بله، این آقا دایما میگفت من کرهجنوبی را مثل کف دستم میشناسم. او نشان داد که نه تنها آنها را نمیشناسد، بلکه کرهایها او را به خوبی شناختهاند. از این گذشته اعتراض میکردم چون از اول حق با من بود و این نتیجه را پیشبینی میکردم.
اما بعضیها این اعتراضها را به حساب دشمنی با سرمربی تیم ملی میگذارند.
نه، اصلا اینطور نیست. من یک مربی هستم، قطبی هم مربی بود. بابت همین ما به راحتی میتوانیم عملکرد یکدیگر را نقد کنیم، چون از چند و چون کار آگاه هستیم. این مثل یک کار صنعتی یا پزشکی است که یک کارشناس صنایع یا یک پزشک میتواند درباره حرفه خود حرف بزند. به قول معروف تو مو میبینی، ولی ما پیچش مو را میبینیم. برای همین هشدار میدادم که این تیم نتیجه نمیگیرد.
حالا که به قول خودتان این امتیاز را دارید به عنوان مربی اعتراض کنید، آیا بازیکن هم این حق را دارد؟
نه با این موافق نیستم و بازیکن باید حد و حدود خودش را بداند.
آیا بازیکنی مثل جواد نکونام به عنوان کاپیتان تیم ملی حق انتقاد و اعتراض به سرمربی تیم ملی را دارد؟
نه، او نباید این کار را میکرد. ما اگر انتقاد میکنیم با هم همکار هستیم و میتوانیم این کار را بکنیم، اما بازیکن حق ندارد از جایگاه خود خارج شود.
اتفاقا کمیته صیانت فدراسیون فوتبال هم همین اعتقاد را دارد. آنها میگویند ما اول فصل به همه باشگاهها اعلام کردهایم که بازیکن و مربی حق ندارند درباره مقامات بالاتر و تیم حریف حرف بزنند. بازیکن هم نمیتواند درباره کادر فنی اظهارنظر کند؟
همینطور است. به نظر من هم بازیکن حق ندارد که درباره عملکرد مربیان یا کادر فنی تیم ملی و سایر تیمها اظهارنظر کند. همه باید در جایگاه خود باشند و شان و مقام مربیان حفظ شود. من هم گفتم که اگر دیدید به قطبی انتقاد کردم همکار او هستم. بعد هم من از اول کار هشدار میدادم و اگر دیدید چند وقت پیش بعد از حذف تیم ملی حرف زدم، میخواستم بگویم دیدید حق با من بود. با این حال من هم با این رویه حفظ جایگاه و شان مربیان موافقم و اگر غیر از این باشد سنگ روی سنگ بند نمیشود.
کمی از این بحث فاصله بگیریم. الان صحبت از انتخاب جانشین افشین قطبی و دادن زمان کافی به سرمربی جدید است؟
باید این کار را بکنیم. به نظر من خیلی دیر اقدام کردیم، اما باز هم فرصت داریم که یک کار بزرگ در فوتبال کرده و تحولی را ایجاد کنیم.
اتفاقا فدراسیون هم دنبال یک گزینه خوب خارجی است و میخواهند یک قرارداد سه ساله با این مربی برای جام جهانی 2014 ببندند.
شما اول بگو که بالاخره این برنامه انتخاب سرمربی تیم ملی چه شد، آیا سرمربی جدید انتخاب شده؟
صحبت از کارلوس کرش پرتغالی و روژه لمه فرانسوی است که به عنوان دو گزینه نهایی در حال مذاکره با فدراسیون هستند؟
پس تکلیف این مربیان مثل منصوریان، رشیدی و آنهایی که با قطبی کار میکنند چه میشود؟
سرنوشت آنها به سرمربی جدید بستگی دارد که آیا حاضر به کار کردن با آنها هست یا نه.
قبول دارم که سرمربی باید دستیارانش را انتخاب کند، اما علی کفاشیان هم گفته که تلاش میکنیم تا مربیان جوان ایرانی در کنار اینها کار کنند.
فعلا که بحث انتخاب خود سرمربی است و ظاهرا کار با کارلوس کرش پرتغالی نهایی شده و بعد از آمدن او تکلیف همه این بحثها روشن میشود.
در این باره باید بگویم که اکثر اهالی فوتبال با پروژه بلندمدت موافق هستند، اما فقط عامل زمان کافی نیست و تمام امکانات باید مهیا شود. به نظر من فقط آوردن یک اسم گنده به عنوان سرمربی کافی نیست و باید تمام عوامل را جور کنیم.
به این عوامل اشاره میکنید؟
از همکاری باشگاهها تا انواع و اقسام بازیهای تدارکاتی با حریفان مختلف تا بتوانیم به اهدافمان برسیم. هیچ بهانهای نباید باشد و اصلا نباید کمکاری کنیم. اگر عجله نکنیم، این فاصلهای که الان بین تیم ما و سایر قدرتهای آسیا افتاده، بیشتر میشود.
شما اشاره به همکاری باشگاهها با تیم ملی دارید، اما بازیکنان امید خود را در اختیار تیم افاضلی نگذاشتید.
چرا، اتفاقا بعد از آنکه رسما و کتبا اعلام کردند بازیکنان را در اختیارشان گذاشتیم. البته الان فردین عابدینی و دیگر بازیکن امیدمان را خط زدند تا خیال همه راحت شود. از بابت همکاری باشگاهها با تیم ملی همه چیز باید رسمی باشد. نمیشود که با یک پیغام شفاهی بازیکن را فرستاد. در تمام دنیا درخواست کتبی میفرستند، بازیکن به اردو میرود. الان خود فدراسیون برای دعوت لژیونرها به باشگاههای آنها نامه میزند. چرا این نامهها را برای باشگاههای داخلی نمیفرستند تا همهچیز حرفهای باشد؟ به هر حال ما همیشه با فدراسیون و تیمهای ملی همکاری کردهایم.
فکر میکنید با اجرای این برنامهها در فوتبال ملی تیم ملی نتیجه میگیرد؟
چرا نمیگیرد؟ ما اگر تمام اصول حرفهای را رعایت و تمام امکانات را در اختیار سرمربی تیم ملی بگذاریم و برنامههای درخواستی او را اجرا کنیم، حتما به نتیجه و هدف دلخواهمان میرسیم.