مینا امینی : تاسف بزرگ من این است که اگر می توانستم مثل آنالیزورهای مرد فوتبال را در ورزشگاه ببینیم شاید خیلی بیشتر از این ها پیشرفت می کردم و خیلی جلوتر از این جایی می رفتم که الآن هستم مینا امینی نام چندان آشنایی در فوتبال ایران نیست ولی این نام از آن اولین و شاید تنها آنالیزور زن این فوتبال است که از لیگ ششم حضورش را اعلام کرده و چند سالی است که در گروه آنالیز مجید جلالی حضور دارد. گفتگو با او یک حسرت ساری و جاری را در لابه لای تمام حرف هایش نشان می دهد، حسرت فرصتی که هیچگاه نصیب او نشده تا یک بازی فوتبال را در ورزشگاه ببیند و آنالیز کاملش را در این فضا انجام دهد. * ندیدن بازی در ورزشگاه در حالیکه این دیدن لازمه کار یک آنالیزور است خیلی پارادوکس ندارد؟ بدون شک خیلی تناقض دارد ولی به هر حال مجبورم با حسرت دیدن بازی در ورزشگاه ها کنار بیایم. نیاز اصلی حرفه من این است که تمام آنچه در زمین روی می دهد را ببینیم نه فقط جایی که توپ هست و دوربین های تلویزیونی پوشش می دهند. حتی باید نحوه گرم گردن یک بازیکن را هم زیر نظر گرفت یا در هنگام حملات به نوع آرایش خط دفاع تیم حمله کننده هم دقت کرد ولی من چنین شرایطی را ندارم و حتی به سختی می توانم نوع شرایط آب و هوایی محل بازی را هم لحاظ کنم. برای یک آنالیز کامل به همه این اطلاعات باید دسترسی داشت که من ندارم. * پس چگونه با این همه کمبود و نقصان کنار آمدید؟ به هر حال باید برای هر مشکلی یک راه حلی پیدا کرد. من هم خوشبختانه با انتخاب متد کاری خاصی توانستم این کم و کاستی ها را از بین ببرم و کمبودهایم را با تلاش بیشتر جبران کنم. * و این یعنی تاسفی بابت ندیدن نمی خورید؟ چرا، تاسف بزرگ من این است که اگر می توانستم مثل آنالیزورهای مرد فوتبال را در ورزشگاه ببینیم شاید خیلی بیشتر از این ها پیشرفت می کردم و خیلی جلوتر از این جایی می رفتم که الآن هستم. * کنار آمدن با این همه مشکل کلیدی و ادامه دادن این مسیر به چه معناست؟ نشانه جسارت من است و طمع کاریم البته از نوع مثبت. من دوست دارم نه در این عرصه که در هر عرصه ای که وارد می شوم بهترین باشم و اصلا هم نمی خواهم با حضور در فوتبال خانم ها خودم را راضی کنم. مثلا شرایط کاریم به عنوان سرمربی تیم بانوان باشگاه پاس مناسب نبود و بنابراین برگشتم به سراغ حرفه خودم. * پدیرفته شدن در این کار و اصلا ورود به این حیطه چه قدر سخت بود؟ باور کنید سخت تر از ان چیزی بود که فکرش را می کنید و حسش را در ذهن دارید. من با حضور یک جوان به نام عبدا... ویسی که خودش هم تازه سرمربی شده بود وارد این حیطه شدم و خیلی تلاش کردم تا به اینجا برسم. حضورم هم لطف خدا بود. مایلی کهن در لیگ ششم از فولاد رفت، ویسی هم برای انجام کارهایش به اصفهان آمده بود تا عازم کلاس مربیگری در پرتقال شود که از باشگاه به او زنگ زدند که هدایت تیم را برای چند هفته در اختیار بگیرد. من هم اطلاعات حریف شان یعنی مس را به او دادم. گویا بعد از من، کربکندی به ویسی زنگ می زند تا تبریک بگوید، ویسی از او اطلاعات مس را می خواهد و کربکندی هم همان حرف های من را می زند و همین پل ورود من به حیطه آنالیروزی شد. * این چهار سال کار کردن در فولاد بس نیست؟ برای من نام تیمی فرقی نمی کند ولی هر روز حضور در کلاس مجید جلالی برای من یک پیشرفت است و یک درب جدید به روی فوتبال روز دنیا. پیشنهادی از پاس داشتم ولی خوشبختانه یا متاسفانه بعد از آمدن آقای یاوری کنسل شد. * قله مینا امینی در این شغل کجاست؟ شاید خنده دار باشد ولی می خواهم جزو 5 آنالیزور اول کشور بشوم. * مگر الآن نفر چندم هستید؟ آخرم البته دقیقا نمی دانم چند نفر به صورت رسمی در ایران آنالیزور هستند ولی آرزو می کنم باشگاهها به این شغل دقت کنند که امروزه در فوتبال دنیا خیلی کلیدی است ولی متاسفانه در ایران به آنالیزور به چشم یک نان خور اضافی دیده می شود. * تشکر اصلی تان را نثار چه کسی می کنید؟ مجید جلالی که مانند یک پدر از من حمایت کرد در تمام این 4 سال و این قدر شجاعت داشت که حضور من را به عنوان یک خانم اعلام کند.