*حالا که پیشبینیاش درست از آب درآمده درباره دلایلش برای انتقاد از قطبی سخن میگوید. با او در این گفت و گو از قطبی شروع میکنیم و یکباره میرویم به گذشتهها. به گفت و گو درباره بزرگانی چون نعلچگر و چنگیز و بعد میرسیم به فرهاد مجیدی. از خوششانسیهای مظلومی سخن میگوییم و فوتبال استقلال که خیلی زیبا نیست.
از تیمملی شروع کنیم؟ حذف شدیم رفت پی کارش!
راستش فقط باید تأسف بخوریم. دیدید از قبل بازی هشدار داده بودم؟ یادتان که هست؟ من با کسی پدرکشتگی نداشتم اما نمیشود به این دلیل که کسی چند سال جایی کار کرده مدام بگوید من آن فوتبال را مثل کف دستم میشناسم و حتماً بازی را میبریم. وقتی این حرفها را مدام تکرار میکنیم نتیجهاش میشود این که دیدیم. قبل از بازی که گفتم امیدوارم کف دستش این بار هم ننوشته باشند حذف و متأسفانه این اتفاق افتاد!
اما تقریباً خیلی از کارشناسان معتقدند فوتبال ما از فوتبال کره عقب افتاده!
من این حرف را قبول ندارم. اصلاً آنها از ما جلوتر. آیا این دلیل میشود که 120 دقیقه برابرشان فقط دفاع کنیم؟ همین دو ماه پیش که همین تیم را در کره و در یک بازی دوستانه برد مگر نمیگفت چه برد مهمی بهدست آورده؟ همان موقع گفتیم بازی دوستانه با بازی رسمی فرق دارد اما خیلی از دوستان که غرق در وعدههای آقای قطبی بودند گفتند به او حسودی میکنیم.
و شما دلیل دیگری برای این باخت دارید؟
بله، ما ترسیدیم و باختیم. نمیشد مثل اردن و عراق بجنگیم و سرافرازانه حذف شویم؟ اگر حمله میکردیم، اگر ارنجی هجومی داشتیم چه اتفاقی میافتاد؟ قبلاً ما به کمتجربگی قطبی در این بازی باختیم. او سابقه طولانی مربیگری نداشت و تجربه قرار گرفتن در این شرایط برایش خیلی سخت بود. خودش هم ترسید و نتیجهاش شد حذف تیمملی. من قطبی را به خوبی میشناسم و یادم هست که چطور وارد فوتبالمان شد، آمد و به این پست رسید و حالا هم رفت، به همین دلیل میگویم او تجربه مربیگری ملی را نداشت.
ولی خیلی از مردم الان او را دوست دارند و میگویند ابزار کار برایش فراهم نبود. اینکه او خوب کار کرد و این سطح فوتبال ماست که جا مانده...
اما همین مردم الان از ما در خیابانها میپرسند چرا تیمملی باخت؟ چرا تحقیر شدیم؟ آقای قطبی رقم قراردادی میلیاردیشان را گرفتند و بار چمدان کردند و رفتند به سرزمین آفتاب تابان و حالا ما باید پاسخگوی مردمی باشیم که از باخت تیمملیشان سرخورده هستند. باختی که حاصل کار او بود اما ما که ماندهایم، باید جوابش را بدهیم. ایشان مصاحبه میکردند و مدام میگفتند ادبیات فوتبال را عوض کردند. من کلاً اهل حرفزدن علیه کسی نیستم اما حرفهایی میزد که نمیشد برابرشان سکوت کرد، مثلاً همین اواخر گفت برای تیم من و بازیهایم در پرسپولیس 70 هزار نفر میآمدند ورزشگاه...
انصافاً دو سال قبل این اتفاق میافتاد...
بله، قبول اما این به خاطر مسائل دیگری است که این روزها برای تیمملی که خودش مربیاش بود هم 4 هزار نفر نمیرفتند ورزشگاه. اما قدیمها برای بازی ما با صداوسیما در لیگ تهران 80 هزار نفر میآمدند یا برای دربی سال 62 که من روی سانتر نعلچگر گل زدم، 120 هزار نفر در ورزشگاه بودند. بیشترشان هم پرسپولیسی بودند، باورت میشود اما خون از دماغ کسی نریخت.
راستی نعلچگر کجاست؟ کجا کار میکند؟ بس کنیم بحث قطبی را، برویم سراغ گذشتهها!
موافقم! یادش بخیر رضا. عجب بازیکنی بود! راستش خیلی خبر ندارم اما چیزی شنیدم که برایم دردناک بود، میگفتند با ماشین کار میکند، در آژانس راننده است، متأسفم واقعاً. او یکی از مؤثرترین بازیکنان استقلال بود که هیچ وقت دنبال مسائل مالی نبود و ضرر کرد. او کجا و خیلیهای دیگر که میلیاردی از این فوتبال بردند کجا.
چنگیز چطور؟ اگر قرار به مقایسهای اجمالی با نسل فعلی باشد...
آن موقع برای یک بازی معمولی باشگاهی تهران هفتاد، هشتاد هزار تماشاگر به ورزشگاه میآمد. آن موقع بازیهای پرسپولیس تماشاگران استقلال یک جایگاه را میگرفتند و بازیهای استقلال تماشاگران پرسپولیس یک جایگاه را. تازه جمعیت هم بالای هفتاد میلیون نبود! معلوم است که کیفیتها پایین آمده.
یک مسئله دیگری هم که هست نبود مهاجمان خوب مثل حمید علیدوستی است. این همه فوروارد مقابل استقلال بازی کرده است کدامیک به نظر شما در حد مهاجمان سالهای گذشته هستند؟
خیلیها بودند، حمید علیدوستی، چنگیز و...
اگر فرهاد مجیدی را کنار بگذاریم استقلال بازیکنی دارد که خصوصیات عبدالعلی چنگیز را داشته باشد؟
ما میلاد و... نه! اما میلاد میتوانست جای او را بگیرد. اما چنگیز یک چیز دیگر بود. او روی دستمال دریبل میزد. بدنش مثل فنر بود. پا عوض کردنش روی خط عالی بود. فکر نمیکنم کسی مثل او بتواند با توپ این طور کار کند.
شما خودتان یک مهاجم سرزن بودید. با تغییر روشهایی که به تازگی مد شده مثل 1-3-2-4 فکر میکنید کدام مهاجم در تیم شما سرزنتر است. به نظر سیدصالحی یک گام از بقیه جلوتر است.
نیمفصل ما از این قضیه زجر کشیدیم چون بازیکن سرزن نداشتیم نمیتوانستیم از کنارهها نفوذ کنیم. استقلال همیشه سرزنهای خوبی داشته. غلامحسین و...
مرفاوی چطور؟
مرفاوی، سرخاب، فتحآبادی. همیشه نسل استقلال سرزن داشته است. مثلاً عنایتی در نسل جدید اما امسال متأسفانه نداشتیم. البته اگر مصدومیت سیدصالحی تمام شود او میتواند کمک بزرگی برای استقلال باشد. او انگیزه دارد و خیلی میتواند برای ما مفید باشد.
آقای مظلومی ترکیه نسبت به ایران در این فصل باید سردتر باشد فکر نمیکنید...
نه اصلاً اینطور نبود و سردتر نبود. همه تیمها موقعی که برف میآید در ایران مشکل دارند، چون امکانات نیست اما در ترکیه تا صبح باران میآمد، صبح وقتی ما رفتیم سر تمرین انگار نه انگار. ما در بازیمان با نماینده قزاق در دهات بازی کردیم، آقای بابازاده شاهد است. آنها 4 تا زمین درجه یک در کنار هم داشتند. الان هیچکدام از زمینهای ما استاندارد نیست. یک باران میآید باید تمرین را تعطیل کنیم. یک برف میآید هم همینطور. کلی مکافات داریم. شرایط طوری است که تیمهای ایرانی در زمستان اگر شرایط فراهم باشد به کشورهای خارج میروند تا در آنجا تیم را آماده کنند.
در اردو به آن اهدافی که میخواستید رسیدید؟
قطعاً. از نظر بدنی به تمام اهدافمان رسیدیم. در دو بازی تدارکاتی هم که انجام دادیم نقاط ضعفمان را پوشش دادیم.
آنها حریفان خوبی برای استقلال بودند؟
شما در اینترنت جست و جو کنید متوجه میشوید. گتسو در اینترتوتو هم شرکت کرده است. 7 بازیکن خارجی دارد و در کل تیم خوبی هستند. مربی آنها هم آمد و اظهار خوشحالی کرد و وقتی نام استقلال را در اینترنت سرچ کرد فهمید که ما قهرمان آسیا بودیم. ما هم نام آنها را سرچ کردیم و فهمیدیم که در لیگ قزاقستان حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
شرایطی که فکر میکنید باید الان حفظ کنید تا بازیها به چه صورتی است. خوشبختانه مثل اینکه به آرزویتان رسیدید و تنها یک بازیکن شما در تیمملی بود و مشکلی برای تمرینات استقلال نداشتید.
خواسته ما این بود که بازیکن بیشتری داشته باشیم. ما آن موقع که اعتراض میکردیم به دلیل مشکلات ابتدای فصل و بدنسازی تیم بود که 5 بازیکن ما در تیمملی بودند. اگر نه برای جام ملتها دوست داشتیم از استقلال بازیکنان بیشتری در تیمملی توپ میزند. حق ما بیشتر از یک بازیکن بود.
آقای فتحا...زاده مدام میگویند اگر استقلال این فصل سهمیه آسیا را بگیرد کفایت میکند. اما استقلال در حال حاضر با تفاضل گل پنجم است، در حالی که مقابل ذوبآهن...
مقابل آنها بد آوردیم و بد گل خوردیم. حقمان باخت نبود. تیم ما در شرایط بدی بسته شد و نرمال نبود. وقتی با فتحا...زاده حرف زدم ایشان گفت که هدفش کسب سهمیه آسیاست. اما این را بگویم که استقلال همیشه یکی از مدعیان قهرمانی است. اینطور نیست که ما بگوییم در کورس شرکت نمیکنیم. اما اینکه توقعات را بالا ببریم نه. ما مشکل نفرات داریم و مصدوم هم همین طور. ما در بازیهای تدارکاتیمان در ترکیه بازیهای سنگینتری را نسبت به لیگ برگزار کردیم اما هیچ کدام از بچههای ما مصدوم نشدند. این نشان میدهد که آنها آماده هستند.
سیدصالحی، روانخواه و بقیه مصدومان که باید برگردند زمان زیادی طول میکشد تا مثل سابق شوند. شما خودتان فوتبالیست بودهاید و این شرایط را میفهمید.
قطعاً همین طور است. البته ما روی همین بازیکنان حساب ویژهای باز کردهایم. یوسفی، روانخواه و... ما لیستمان را با آنها پر کردهایم و باید روی آنها حساب کنیم.
راستی جریان هوار به کجا رسید. حالا عراق هم از جام ملتها حذف شده و او وعده داده بود که پس از این بازیها به ایران میآید.
من با فتحا...زاده هم که حرف زدم گفت هوار به زودی به ایران میآید.
ماجرای پیوستن یورگن گده به استقلال هم جالب بود. در حال حاضر 20 هفته از لیگ برتر گذشته است. فکر نمیکنید حضور او در ایران کمی دیر است؟
ما زودتر از اینها دنبال دستیار بودیم ولی گزینههایی را که میخواستیم نتوانستیم با آنها به توافق برسیم.
شما در ابتدای فصل گفتید من مجید نامجومطلق را خیلی دوست دارم و او را قبول دارم اما در نهایت او از استقلال جدا شد. نباید از همان موقع به فکر انتخاب دستیار میافتادید؟
ما کمی تأخیر کردیم. مقصر خود من بودم و یک مقدار دیر اقدام کردیم اما حالا هم دیر نشده است فرصت هست. گده را هم به این دلیل انتخاب کردیم که با فوتبال ایران آشنایی دارد.
قبول دارید که مربیان آلمانی در فوتبال ایران نتیجه نگرفته اند؟
گده نفر دوم است. البته از لحاظ فکری در استقلال نفر دوم و سوم نداریم. ما برنامهریزی کردهایم و گده طبق آن برنامه فعالیت میکند. او میداند باید چه کار کند و تصمیمگیرنده در نهایت خود من هستم. تمریناتش آن طور که در ترکیه آزاد گذاشتم و انجام داد همان خواستههای ما بود. اینطور نیست که بگوییم خارج از فوتبال ایران کار میکند. به نظر من در فوتبال ایران بازیکن اگر بدنش آماده باشد نیمی از راه را رفته است. اینجا باید یک یادی از حسن حبیبی بکنم که گرم کردنش مثل بدنسازی بود. یعنی موقعی که گرم میکرد و میگفت فوتبال، بچهها نای دویدن نداشتند.
اگر خیلی واقعبینانه بخواهیم نگاه کنیم شروع مجدد بازیهای لیگ برتر با وقفهای 40 روزه همراه است. فکر نمیکنید در روز اولی که بازیها استارت میخورد دوباره همه چیز روز از نو، روزی از نو شود؟
نه، ما تیممان شرایطش خوب است. از نظر کار گروهی بهتر شدیم. از تعطیلی ناراحت نشدیم و خوشحالیم که توانستیم از لحاظ بدنی بچهها را بازسازی کنیم.
بازی با استیلآذین را چطور میبینید؟
حساب ویژهای برای این بازی باز کردهایم. همه بازیها در لیگ سخت است و استقلال از هر بازی فقط سه امتیاز را میخواهد.
مقابله با پروین و...
پروین بزرگ ماست، مورد احترام ما بوده، هست و خواهد بود.
فکر میکنید علی آقا آن گلی که در آن دربی معروف وارد دروازه پرسپولیس کردید را یادش هست؟
حتماً باید یادش باشد. نه ما فراموش میکنیم بازیهایی را که باختهایم نه آنها فراموش میکنند که باختهاند.
فرهاد مجیدی گفته حاضر است امضا بدهد که استقلال بازی برگشت را از پرسپولیس میبرد.
ان شاءالله.
شما چطور فکر میکنید؟
ما تلاشمان را میکنیم تا این اتفاق بیفتد.
دربی هم خیلی کم باختید؟
بدترینش سال 1365 بود. در آن دربی من نیمه دوم به زمین آمدم و با فتحآبادی دو فوروارده شدیم. بازی سه بر صفر بود که من به زمین آمدم. یعنی نیمه دوم به پرسپولیس نباختم!
آن بازی خیلی بد شروع شد، اینطور نیست؟
خیلی بد. یک پنالتی هم سعید مراغهچیان داد و تمام. من در آن بازی باید فیکس بازی میکردم اما فکر کنم عباس رضوی خواب دیده بود و من را در ترکیب نگذاشت!
اگر بازیکنی در مورد شما اینطور مصاحبه کند ناراحت نمیشوید؟
نه. آدم واقعیتها را بگوید مشکلی ندارد. به نظر من تصمیم مربی در آن زمان به همه چیز ارجحیت داشت. من فکر میکنم که در آن بازی خیلی میتوانستم کمک کنم. چون چند روز بعد از آن، این قضیه را ثابت کردم. شرایط خیلی خوبی داشتم. قبل از آن در اردوی تدارکاتی در نیشابور 7، 8 گل زده بودم و آمادگی داشتم. در هر صورت مربی است و هیچ وقت بد بازیکنش را نمیخواهد.
شما شأن بازیکن را در نظر میگیرید؟ مثلاً مجرایی که بین کریم باقری و دایی افتاد!
صد در صد. برای بازیکنان بزرگمان ارزش قائل هستیم. آنها احترام خاصی دارند وباید برخورد با آنها متفاوت باشد. البته اگر قرار باشد که بازیکن بزرگ را در زمین نگذارم قبل از بازی با او صحبت میکنم تا آمادگی ذهنی داشته باشد.
ولی خود شما هم این روزها با فرهاد مجیدی به مشکل خوردید.
کی؟ ما؟ اصلاً این طور نیست. فرهاد اختلافاتی با باشگاه داشته. من در همین مدت هم مدام با او در تماس بودم ولی به هر حال توقعم از بزرگتر تیمم این است که تمرینات تیم را ترک نکند حتی اگر با باشگاه اختلاف نظر داشته باشد. فرهاد بزرگ و بهترین ستاره تیم ماست.
راستی آخرش به خواستهتان رسیدید و عنایت را از کمیته دوران کنار گذاشتند. اینقدر که شما از داوری گله کردید! خود عنایت هم سر اعتراضاتتان گلایه داشت!
در آن بازیها که اعتراض داشتیم برای استقلال پنالتی نگرفتند و کارشناسان هم این نکته را تأیید کردند. از بازی با پرسپولیس به بعد مسائل شرایط طوری شد که میخواستند بگویند داوریها به نفع استقلال است و این جو به ما لطمه زد. گل شهرداری، پنالتی فولاد و مسائل دیگر در بازی با پاس همدان. فشار روی داورها هم زیاد بود. من برای عنایت احترام خاصی قائلم. الان هم رفته. آدم باشخصیتی بود، آدم پاک و سالمی بود. البته کمی هم گرفتاری داشت. آقای عسگری هم از خاک خوردههای داوری است.
ایشان هر وقت قضاوت میکردند بازیهای استقلال به جنجال کشیده میشد.
اتفاقاً اولین اخطارم در فوتبال را عسگری به من داد، در امجدیه. گفتم آقا من کاپیتانم، که ایشان گفت کارت را به کاپیتان میدهم تا حساب کار دست همه بیاید. هیچ وقت بازی کردن در امجدیه را فراموش نمیکنم.
چه سالی بود؟
اواخر فوتبالم بود.
شما تا آخرین روزهای فوتبالتان کارت نگرفتید؟
در طول دوران بازیگریام زیاد کارت نگرفتهام. در آن بازی هم روی یک صحنه پنالتی اعتراض کردم و داور کارت داد.
یعنی داد و فریاد و...
نه، ما اصلاً جرأت نمیکردیم به داور چیزی بگوییم. در هر صورت آقای عسگری یادش هست چون آن زمان آغاز داوریهای ایشان بود.
میگویند پرویز مظلومی مربی خوش شانسی است؟
کجا ما خوششانس هستیم. همهاش بدبیاری و... بازی با ذوبآهن دیدید که چه بلایی سرمان آمد. ما فقط یک بازی خوششانس بودیم که آن هم شاهین بوشهر بود. در آن بازی خیلی خوششانس بودیم که توپهایشان گل نشد. البته به نظرم در آن بازی حمید استیلی بدشانس بود!
ولی کلاً قبول دارید که تیمتان تا قبل از بازی با ذوبآهن خوب نتیجه نمیگرفت اما خوب امتیاز بهدست میآورد!
(میخندد) حالا تو هم شلوغش نکن. اینجوری هم نبود دیگر. تیم تا میخواست جا بیفتد و بازیکنهایش با هم جفت و جور شوند کمی زمان میبرد. ولی انصافاً هرچی جلوتر آمدیم بازیهایمان بهتر شد. حالا بد است که توانستیم در امتیازگیری بهتر باشیم؟ انشاءالله نیمفصل شروع شود در بازیهای باقی مانده هم خوب بازی میکنیم، هم میبریم. البته اگر قرار باشد مثل بازی ذوبآهن خوب بازی کنیم و ببازیم، ترجیح میدهم فقط برنده باشیم چون فقط بردهاست که در ذهنها میماند!