دوشنبه اى که مى آید، تردید ما را فراخواهد گرفت؛ مسى، ژاوى یا اینیستا؟ یکى از این ۳ توپ طلاى ۲۰۱۰ را خواهد ربود و اینکه هر سه شان از یک تیم هستند، به خوبى به ما مى گوید در کنار هم چه پتانسیلى (براى تیم) به وجود مى آورند.فوتبال با ۱۱ بازیکن بازى مى شود به علاوه یک توپ و مابقى، حرکات هستند و بس. آنها در زمینى ۶۰ در ۱۰۰ متر بازى مى کنند و همه چیز بستگى دارد به ۲ پایشان نه چیزى دیگر. حالا چگونه تشخیص دهیم در یک ورزش تیمى بهترین فرد کدام است؟
به خاطر نهایت کیفیت فردى: لئو مسى
به خاطر کنترل توپ و شتاب در راستاى ایجاد وزن در بازى از منطقه بازى خود و به عنوان خالق نه یک بلکه ۲ گل که مى تواند زندگى هر فوتبالیستى را متمایز کند: آندرس اینیستا.
به خاطر ثبات عملکرد و حضور به عنوان برنامه ریز که هر کسى در هر لحظه اى کجا باشد: ژاوى هرناندس.
مسى هم اکنون بهتر از آن چیزى است که ۲ سال پیش بود یعنى نسبت به زمانى که توپ طلا را با برجا گذاشتن رکورد آرا تصاحب کرد.
او را حوالى محوطه ۱۸ قدم بگذارید و اجازه دهید توپ به او برسد، آن وقت بهترین کارآیى را از او خواهید گرفت. به این اضافه کنید نقشى که کمابیش در نیم سال اخیر برعهده گرفته که اگر گل نزند پاس گل مى دهد و زمینه چینى هاى دیگرى مى کند.
همه چیز در ۱۵ متر
این خلاف آن به نظر مى آید اما در اصل همان است یا احتمال دارد بهتر هم باشد. تفاوت در بازه اى ۱۵ مترى است: ۵ متر جلوتر یا ۱۰ متر عقب تر. اما براى اینکه حرکت مثمرثمر واقع شود به منظور شکل گیرى یک و دوى مسى- مسى که در آن هم نقش سازنده دارد و هم گلزن، دیگرانى باید باشند تا عمق بدهند.یک گام کوچک به عقب از سوى نابغه آرژانتینى خوب است اگر یکى دیگر گامى کوچک به جلو بردارد. سپس نوبت پاسى است در کمال مطلوب،این باید با انتخاب لحظه درست، سرعت و جهت مناسب باشد. در مجموع، اتحادیه اى از مهارت هاى فردى!
پاداش نهایى، گل است. اما از نظر من ژست پاداش که همان گل باشد، از جلوتر آغاز مى شود؛ از والدس، چون او نخستین بازیکن درون زمین است که توپ زیر پایش قرار مى گیرد. در دفاع ساخت بازى پیگیرى مى شود و در خلال فضاهاى اشغال شده یا اشغال نشده، جاگیرى همه هافبک ها و مهاجمان آغاز مى شود. براى انجام این کار از بالا تا پایین و از چپ به راست زمین ما به یک هدایت کننده نیاز داریم: کنترل، سرعت و مکث. همه برعهده یک نفر است تا همیشه توپ داشته باشید. «مکث؟ تصمیم مى گیرى کجا و چه موقع استراحت کنى اما از سوى دیگر نه، هیچ وقفه اى در کارت نیست. چگونه؟ توپ را به حرکت درمى آورى و همتیمى هایت فضاها را اشغال مى کنند. شتاب؟ همان کار را انجام مى دهى اما سریع تر تا آتش شعله ور شود!»
بر این اساس تصمیم مى گیرم که چه کسى را برگزینم و کدام ها را نادیده بگیرم. خب، من روى ژاوى دست مى گذارم؛ به خاطر قابلیت قائم به ذاتش در ساخت بازى و تعیین مقاطع (گوناگون) بازى. حالا با معیار تداوم عملکرد و حضور، سوال این است که چه کسى سال گذشته بیش از ژاوى بازى کرده است و چند مسابقه با حضور او به باخت انجامیده است (چه بارسا و چه اسپانیا)؟
از جایى که مسى کم آورد یعنى از یک جام جهانى با جمیع موانع و رقبا، ژاوى فاتحانه بیرون مى آید و قهرمان مى شود. هر چند جایى که اینیستا با گل طلایى اش همه را به خیابان ها مى کشاند، ژاوى در زمین حضور ندارد اما تفاوت این ۲ از نظر من نه به جام جهانى که به ماه هاى پیش از آن مربوط مى شود. اینیستا بسیارى از بازى هاى بارسا را از دست مى دهد و در عوض ژاوى به رکورد حضور خود مى افزاید و حضور این پسر اهل تراسا، آنگونه نیست که امروز نمره ۴ بگیرد و فردا نمره .۱۰ او همیشه نمره میانگین ۸ مى گیرد و همین نمره میانگین ۸ را هم براى کل تیم به ارمغان مى آورد. طبیعتا مسابقات طولانى به ۲ معنا هستند: یا مصدومیت ها یا انواعى ویژه از خستگى. امروز ژاوى حتى بدون استراحت و در شرایط دشوار، قادر است همان سطح تضمین شده بازى اش را به نمایش بگذارد که این او را تعیین کننده تر مى کند.
رکوردشکنى ها
اگر امسال مسى نتواند توپ طلا را ببرد اما مطمئن مطمئن مطمئن هستم که او خواهد توانست نه فقط ۲ که ،۴ ۳ توپ طلایى را در عمرش ببرد. همانطور که مى توانستید بر اساس سن، تداوم و کیفیت ۳ داستان متفاوت از توپ طلایى را درباره پلاتینى، فان باستن و من روایت کنید. مسى به نوبه خودش اگر در سال جام جهانى نبودیم، هیچ رقیبى نداشت. این واضح است. در این دوران هیچ کس نمى تواند از پس آنچه مهاجم آرژانتینى انجام دهد، برآید؛ چیزى که حتى همتیمى هاى او در بارسا و لاسلکسیون (آرژانتین) نیز به آن معترفند.
نمونه اى براى همه
اگر اینیستا امسال نتواند برنده شود اما با یا بدون این جایزه هم او پا به تالار افتخارات تاریخى خواهد گذاشت؛ چه در باشگاه و چه تیم ملى. اینها بسیار بیش از عناوین انفرادى ارزش دارند. در عوض براى ژاوى در این سن مساله حالا یا هیچ وقت مطرح است. در این مورد نوعى همدلى مشهود هم بین این ۳ وجود دارد که از مرزهاى شخصى شان به بیرون درز کرده چون آنها مثل دیگر بچه هاى عادى احساسات و عقایدشان را به همتیمى ها، دوستان و خانواده شان مى گویند. این ۳ پسر متواضع نمونه اى براى جوانان این دوره و زمانه هستند.