کد خبر : ۱۳,۹۷۱
دل فرهاد مجیدی با تیم‌ملی نبود
  • آخرین مصاحبه مطبوعاتی قطبی در ایران، علاوه بر آنکه اختصاصا به برنامه‌های تیم‌ملی در جام ملت‌های آسیا مربوط می‌شود، نوعی گودبای‌پارتی خبری برای امپراتور هم بود. افشین قطبی که دیروز برای آخرین‌بار رودرروی خبرنگاران ایرانی می‌نشست، سخنانش را با تشکر از مردم آغاز کرد: «می‌خواهم از مردم و هواداران فوتبال در ایران تشکر کنم. در 20 ماهی که من سرمربی تیم ملی بودم مردم ایران انگیزه زیادی به من دادند و من را دلگرم کردند. به همین خاطر تا آخرین لحظه با وجدان برای تیم ایران کمک می‌کنم از رسانه‌ها هم تشکر می‌کنم که در 20 ماه گذشته با مسایل و انتقادهایی که مطرح کردند به من کمک کردند که خودم و تیم ملی را قویتر کنم. صادقانه بگویم انتقادهای شما باعث شد که من تلاش کنم ضعف‌هایم را بپوشانم. رسانه‌های ایران خیلی باهوش هستند و می‌توانند با ذره‌ای صداقت بیشتر به فوتبال ایران کمک زیادی کنند.» او سپس به سبک خودش به تهییج عواطف و احساسات در آستانه جام ملت‌ها پرداخت و برنامه‌های تیم‌ملی را تشریح کرد: «در روزهایی که باقی مانده باید همه یکصدا به فکر موفقیت تیم ملی باشیم. به فکر موفقیت فرزندان ایران باشیم تا بتوانیم پس از 34 سال نتوانستیم قهرمان شویم افتخارآفرینی کنیم. خیلی تلاش کرده‌ایم که بازیکنان دعوت شده به تیم ملی از ابعاد مختلف برتر باشند. دعوت از 27 بازیکن در میان بیش از 500 بازیکن حاضر در لیگ حرفه‌ای بسیار سخت بود. اما این بازیکنان به هر حال در فهرست قرار گرفتند و ما پس از اردوی 11 روزه 23 نفر را انتخاب می‌کنیم. در 19 روز باقیمانده دو بازی رسمی خواهیم داشت که یکی با تیم ملی قطر و دیگری با تیم آفریقایی و احتمالا آنگولا خواهد بود. البته یک بازی دیگر هم پشت درهای بسته خواهیم داشت.» اما ظاهرا تغییری هم در برنامه‌های تیم‌ملی اعمال شده است: «با مشورت‌هایی که با افراد باتجربه انجام دادیم تصمیم گرفتیم که پس از اردوی قطر دو روز اردو را تعطیل کنیم تا بازیکنان بتوانند ضمن دیدار با خانواده‌هایشان با روحیه بهتری در جام ملتهای آسیا حاضر شوند. در فاز دوم اردوی تیم ملی هم 5 روز وقت خواهیم داشت که خودمان را برای دیدار با عراق آماده کنیم. ما در مرحله گروهی سه بازی داریم که برای صعود به حداقل 5 امتیاز نیاز داریم. خیلی مهم است که در این مرحله در همان دو بازی اول کار را تمام کنیم. من احساس می‌کنم با برنامه‌ریزی که انجام دادیم تیم ملی تا شروع جام ملتها قوی و قوی تر می‌شود اما این را هم نباید فراموش کنیم که دیگر نمی‌توان به آسانی در آسیا حرف از قهرمانی زد، به همین خاطر به تقویت و حمایت تیم توسط شما نیاز داریم تا یک ملت با یک رنگ و یک صدا پشت یک تیم ملی باشند.»

    دژآگه را که در تمرین بهترین بود، بازی نمی‌دادند
    سفر ناموفق قطبی به آلمان، بخش دیگری از سخنان او را تشکیل می‌داد: «دژآگه در فهرست50 نفره تیم ما قرار داشت، اما برای این که شرایط این بازیکن را ببینم به آلمان رفتم. متاسفانه حاشیه‌ها و شیطنت‌هایی برای این بازیکن به وجود آمد. دژآگه خیلی آرزو دارد برای تیم ایران بازی کند و من در زمان حضورم در آلمان از شخصیت این جوان ایران خیلی خوشم آمد. در اینجا باید درود بفرستم بر خانواده او که در این سالها این جوان را پرورش دادند. دژآگه به خوبی فارسی صحبت می‌کند و جوان بسیار خاکی و شریفی است. در صحبت‌هایی که با او داشتم به او گفتم که خیلی مهم است که شما در چه فرم روحی و جسمی قرار دارید. او را در تمرینی که در هوای 12 درجه زیر صفر برگزار می‌شد، دیدم. او در تمرین جزو بهترین‌ها بود، اما مشخص بود با وجود این شرایط جایی در ترکیب اصلی تیم ندارد. پس از تمرین با سرمربی او هم صحبت کردم. گفت که او از بهترین بازیکنان تیمش است، اما به خاطر اینکه آمادگی کامل ندارد در تیم اصلی نیست و شاید حضور در تیم ملی ایران بتواند به او انگیزه مجددی بدهد. با «لیت‌بارسکی» که پیش از این در تیم فوتبال ایران حضور داشته و هم اکنون مربی ولفسبورگ است صحبت کردم. او نظر مثبتی درباره دژآگه داشت و گفت پس از صحبت با رییس باشگاه می‌توانم درباره حضور او در تیم ملی ایران تصمیم گیری کنم. در صحبتی که با «هوینس» داشتم گفت تصمیم با بازیکن است، اما احساس کردم او هیچ نظر مثبتی درباره حضور او در تیم ایران ندارد. شاید دلایل مختلفی وجود داشته باشد. من احساس کردم شاید او فکر می‌کند که چرا بازیکنی که در سیستم آلمان رشد کرده و در تمامی رده‌های فوتبال آلمان بازی کرده و قرارداد سه ساله‌ای هم با باشگاه دارد، باید برای یک ماه به تیم ملی ایران برود. ضمن اینکه ولفسبورگ با وجود سرمایه‌گذاری بسیار زیادی که در این فصل انجام داده شرایط خوبی ندارد و نبودن یک ماهه دژآگه هم شاید برای آنها مشکل ایجاد کند. وقتی این شرایط را دیدم و متوجه شدم دژآگه روحیه مناسبی ندارد، گفتم که شرایط برای حضور تو در تیم ملی ایران فراهم نیست . فکر می‌کنم این تصمیم خوبی برای ما و دژآگه بود.»
    خیلی پیشنهاد داشتم، اما به خاطر ایران رد کردم
    مطابق انتظار، بخش دیگری از سخنان قطبی را قرارداد جدیدش با شیمیزو تشکیل می‌داد: «وقتی کارم را شروع کردم، خیلی زود تصمیم گرفتم که یک مربی بین‌المللی شوم. احساس کردم که باید با فرهنگ و فوتبال‌های مختلفی آشنا شوم . به همین خاطر چند سالی در کره، آمریکا و ایران کار کردم. به هر حال لیگ ژاپن هم جزو بهترین و منظم ترین لیگ‌های آسیاست. ضمن اینکه باتوجه به قوانینی که فیفا گذاشته، احساس کردم کار در باشگاه با کار در تیم ملی تفاوت دارد و شرایط برای پرورش بازیکن در باشگاه فراهم تر است. در مدتی که در تیم ملی ایران بودم با پیشنهادهای مختلفی روبرو شدم، اما با توجه به حمایتی که از مردم ایران دیدم احساس کردم که باید تا پایان قراردادم در ایران بمانم؛ اما وقتی دیدم که فضا برای حضور یک مربی دیگر در تیم ملی فراهم است، بهتر دیدم که جای دیگری باشم. به هرحال شیمیزو تیمی با امکانات خوب است که همیشه در رتبه‌های اول تا ششم لیگ ژاپن حضور داشته و باشگاه و مدیرانش همواره انگیزه قهرمانی در ژاپن و آسیا داشتند.»
    دل فرهاد با تیم‌ملی نبود
    اما چرا فرهاد مجیدی و علی کریمی به اردو فرا خوانده نشدند؟ «هر کس در این اتاق حضور دارد تردیدی نسبت به توانایی‌های کریمی و مجیدی ندارد، اما فکر می‌کنم این دو نفر موقعیت‌های زیادی برای کمک به تیم ملی داشته‌اند. مجیدی را وقتی دعوت کردیم، اعلام کرد که از تیم ملی خداحافظی کرده است و وقتی یک بازیکن نشان می‌دهد که دلش با تیم ملی نیست، مجبورم به بازیکن دیگر فکر کنم. من از هر دوی آنها تشکر می‌کنم و آنها خودشان می‌دانند که دوستشان دارم، اما احساس کردم که باید از بازیکنان دیگری دعوت کنم. ضمن اینکه این فقط یک شایعه بود که نام هر دو این بازیکن در فهرست 50 نفره است. وقتی بازیکنی اعلام می‌کند که دیگر در تیم ملی بازی نمی‌کند، طبیعی است که جایی در فهرست تیم ملی ندارد.»
    ایران، وطن دوم من است!
    اما عجیب‌ترین جملات قطبی زمانی از راه رسید که از او در مورد احتمال بازگشتش به ایران برای کار سوال شد: «ایران وطن دوم من است (با خنده) و اگر شما اجازه بدهید حتی زمانی که در ژاپن هستم به ایران می‌آیم، اما در مورد مربیگری هیچ وقت نمی‌توان با قطعیت صحبت. کرد اگر عمری باقی باشد، می‌توانم 20 سال دیگر مربیگری کنم و امیدوارم که فرصتی فراهم شود که بتوانم برگردم.» قطبی درباره حساسیت‌های همیشگی رویارویی ایران با عراق هم حرف زد: «هر بازی ویژگی خودش را دارد. نمی‌توانیم بگوییم بازی با عراق سخت است، اما همه بازی‌ها مهم است. در مرحله گروهی باید برای 9 امتیاز بجنگیم. اگر به تقویم جام ملت‌های آسیا نگاه کنیم، بین بازی عراق تا کره شمالی و از بازی کره شمالی تا بازی با امارات برای هر دیدار 4 روز زمان داریم، اما در مراحل بعدی بین هر بازی بیشتر از سه روز وقت نداریم. بنابراین باید در دو بازی اول در مرحله گروهی کار را تمام کنیم تا برای بازی سوم به چند بازیکن‌مان استراحت بدهیم. ما باید در 22 روز شش بازی انجام دهیم که بسیار فشرده است. اسپانیا در جام جهانی 2010 در اولین بازی شکست خورد، اما دیدید که توانست قهرمان شود. بنابراین من خواهش می‌کنم در بازی با عراق هر نتیجه‌ای که گرفتیم، امیدوار بمانیم. ما باید واکنش‌های مثبت و امیدوارکننده‌ای درقبال نتایج داشته باشیم. البته این به این معنا نیست که برابر عراق شکست می‌خوریم، بلکه نباید پس از پیروزی هم مغرور شویم . عکس العمل ما باید حرفه‌ای باشد.»
    تهرانی هستم، نه شیرازی!
    داستان کهنه قول قهرمانی؛ دادن یا ندادن: «قول نمی‌دهم، اما هدف من قهرمانی است. هدف من در زندگی حرکت است. سعی می‌کنیم در بعضی روزها حتی بالاتر از توانایی‌های‌مان باشیم.»
    قطبی سپس به اصلاح بعضی اشتباهات رخ‌داده در مورد خودش می‌پردازد: «گفته می‌شود که قطبی در شیراز به دنیا آمده است، اما من در تهران و در میدان سابق ژاله (شهدا) به دنیا آمدم و در همین خیابان‌ها فوتبال بازی کردم. اسم پدرم رضا نیست، بلکه سیدمحمد است. می‌گویند قطبی آنالیزور بوده، اما من از 14 سالگی مربیگری کردم و اگر یک مربی در یک دوره‌ای تصمیم می‌گیرد در بخش دیگری کار کند، نمی‌توان سمت او را آنالیزور کرد. متاسفانه برخی رسانه‌ها به خاطر برخی اهداف از چنین عباراتی در مورد من استفاده کردند که من لازم می‌دانم آنها را اصلاح کنم.»
    همه‌جای دنیا ایرانی هست پس باید پاسخگو باشم
    خبرنگاری به قطبی گفت که معمولا رسم است مربیان خارجی پس از ناکامی با تیم ملی به ایران باز نمی‌گردند تا پاسخگوی رسانه‌ها باشند، اگر خدای نکرده تیم ملی در جام ملتها نتیجه نگرفت شما به ایران می‌آیید که قطبی گفت: «فهرست بلندبالایی از خبرنگاران اعزامی به جام ملتها آماده شده و همه شما می‌توانید به قطر بیایید؛ اما من گفته‌ام و بار دیگر تاکید می‌کنم هیچ چیزی برای بهانه جویی وجود ندارد. من زمانی که تیم ملی ایران را انتخاب کردم، مشکلات و سختی‌ها را می‌دانستم. بهانه‌ای ندارم و هر نتیجه‌ای که کسب شود، چه موفقیت چه ناکامی مسوول اولش من هستم. ضمن اینکه من هرجای دنیا می‌روم ایرانی وجود دارد. در خیابانهای سیدنی، هلند یا آلمان و همه جای دنیا ایرانی وجود دارد و من به همه جوابگو هستم. ضمن اینکه باید بگویم قرارداد من با شیمیزو از اول فوریه آغاز می‌شود و اگر تیم ملی به فینال برسد باید 29 ژانویه بازی کند.»
    قطبی به این سوال که چرا هیچ یک از اعضای کادر فنی برای تماشای بازی‌های عراق و امارات به رقابتهای جام خلیج فارس نرفتند، هم جواب داد: «دلیل این مسئله این بود که مسوولان به دلایل امنیتی صلاح ندیدند که من یا دیگر اعضای کادر فنی به یمن برویم، اما من بازیهای حریفان ایران را در کامپیوتر آنالیز کردم و برخی بازیهای خلیج فارس را هم تماشا کردم و شناخت کافی از حریفان ایران وجود دارد.»
    بین ایرانی‌ها حسادت هست و پشت‌سر هم حرف می‌زنند
    قطبی در ادامه راجع به فضای حاکم بر فوتبال و در کل، جامعه ایرانی هم صحبت می‌کند: «یکی از ضعف‌های فرهنگ ایران این است که متاسفانه مدام پشت سر هم حرف می‌زنیم و حسادت خیلی پررنگ است. همانطور که قبلا گفته‌ام همیشه آدمهای بزرگ سعی می‌کنند انسانهای اطرافشان را بزرگ کنند، اما این آدمهای کوچک هستند که بر سر اطرافیانشان می‌زنند تا آنها را کوچک نگه دارند. وقتی به چشم مردم ایران نگاه می‌کنم، تنها مهربانی وجود دارد. شما یک گل را از خاک بردارید تا تقویتش نکنید آن گل نمی‌تواند درخشان باشد، اما اگر این گل تقویت شود خوب رشد می‌کند. فضایی را ساخته‌اید که شاید برای خودتان خوب نباشد. ایرانی‌ها انسانهای بسیار خوب و باهوشی هستند، اما باید خوبی‌ها را باز تقویت کنیم، من به بحث‌هایی که پشت سرم وجود دارد توجهی ندارم. رقم‌هایی درباره قراردادم مطرح شده که هیچ کدام درست نبوده است. متاسفانه رقمی که در ایران می‌گیرم در رسانه‌ها چند برابر می‌شود، اما با ر قمی که در خارج از کشور قرار داد می‌بندم این رقم تقسیم بر چند می‌شود.» و پاسخ قطبی به این سوال که از ابتدای کارتان تا پایان به فوتبال ایران چه اضافه کردید: «این را شما باید بگویید. من دوست ندارم از خودم تعریف کنم، اما یکی از تلاشم این بوده که فرهنگ ورزش را تغییر دهم. تمرکز حرفه‌ای را در تیمم بوجود بیاورم، شخصیت، رفتار و اخلاق برای من مهم است. در زمینه سازماندهی هم تلاش کردم تاثیرگذار باشد. زمانی که به پرسپولیس آمدم شش سال بود که قهرمان نشده بود. 3 سال بعد از من هم نتوانست این مقام را تکرار کند فکر نمی‌کنم این نتیجه بدی برای یک مربی باشد. سالها بعد تاریخ درباره یک مربی قضاوت می‌کند که چه کرده است دوست داشتم کارهای دیگری هم انجام بدهم اما به خاطر فضایی که در ورزش ایران وجود داشت نتوانستم اما تلاش می‌کنم از راه دور به فوتبال ایران مشورت بدهم.»
    مردم شما حوصله ندارند فوتبال بد ببینند!
    خبرنگاری هم از او پرسید که آیا مربیان بزرگ جهان می‌توانند در فوتبال ایران کار کنند یا نه: «من با هیدینگ، هاجسون، وربیک و بورا کار کرده‌ام. برای آنها بسیار سخت خواهد بود که با توجه به حاشیه‌های فوتبال ایران، بتوانند در اینجا کار کنند. در ایران تمرکز مربیان بیشتر برای جمع کردن حاشیه‌هاست. اگر مربیان ما بیشتر تمرکزشان روی مسایل فنی باشد هم خودشان و هم تیم‌هایشان بیشتر موفق می‌شوند. در سالهای گذشته برای بازی‌هایی که در استادیوم آزادی برگزار می‌شد 60 هزار نفر تماشاگر به ورزشگاه می‌آمد اما برای بازی آخر پرسپولیس 500 نفر آمد و برای بازی استقلال تهران و پاس همدان هم که در روز تعطیل برگزار شد تنها 5 هزار نفر به ورزشگاه آمد. مردم وقت ندارند فوتبال بد نگاه کنند. آنها می‌خواهند فوتبال زیبا تماشا کنند.» نمایندگان رسانه‌ها البته این بخش از سخنان قطبی را طعنه او به مدیران کنونی پرسپولیس و استقلال که با هر دو مشکل دارد، تعبیر کردند.
    قطبی درباره دلیل حذف برخی بازیکنان مانند میلاد زنیدپور، مهرداد اولادی، حنیف عمران زاده، محسن بنگر و مهرزاد معدنچی از فهرست تیم ملی هم حرف زد: «اگر تیم ملی موفق باشد این موفقیت برای همه خواهد بود. شک نکنید که موفقیت تیم ملی ایران ابتدا برای بازیکنان اصلی خوب خواهد بود و بعد از آن برای دیگر بازیکنانی که در فوتبال ایران حضور دارند. من لفظ خط زدن را دوست ندارم. کنار گذاشتن زنیدپور بسیار دشوار بود. او بازیکن بسیار خوبی است اما واقعیت این است که او سال خوبی در باشگاهش نداشت و از ثبات لازم در تیم ملی هم برخوردار نبود. من از شخصیت محسن بنگر هم لذت بردم اما احساس کردم 4 بازیکنی که برای دفاع انتخاب کردم بهتر می‌توانند به من کمک کنند. از بازی اولادی هم لذت می‌بردم و حتی لقب او را پلنگ گذاشتم. او تلاش کرد به تیم ملی اضافه شود اما احساس می‌کنم آرش افشین و نوروزی بازیکنان بسیار خوبی هستند. همواره به معدنچی هم علاقه داشته‌ام. او خیلی کمک کرده که تیم ملی در رقابتهای مقدماتی جام ملتهای آسیا موفق باشد اما او بیشتر سال را مصدوم بود و در شرایط بازی قرار نداشت. به هر حال انتخاب بسیار سختی بود.»
    در ایران، انگلیسی‌ام ضعیف شد!
    سرمربی تیم‌ملی کشورمان همچنین در پایان کنفرانس از انتخاب ایران ابراز پشیمانی نکرد: «همیشه آرزوی یک ایرانی این است که به کشورش برگردد و خدمت کند. من به آنچه در 3 سالی که انجام دادم افتخار می‌کنم و اگر زمان به عقب برگردد، باز ایران را انتخاب می‌کنم.»
    خبرنگاری به قطبی گفت: «این آخرین نشست مطبوعاتی شما در ایران است روزهای خوب و بدی همه در کنار هم داشتیم، چه صحبتی در پایان دارید؟» که قطبی اینگونه واکنش نشان داد: «نمی‌خواستم این نشست احساسی شود اما این کار بسیار سختی است. خداحافظی هیچ وقت آسان نیست. یاد گرفتم در زندگی‌ام هیچ وقت خداحافظی نکنم. قطعا شما در دل من باقی خواهید ماند . شاید بعضی شماها از من انتقاد کردید. همیشه تلاش کردم به دلم کینه راه ندهم از شما تشکر می‌کنم که با انتقادتان باعث شدید تا ضعف‌هایم در حد امکان برطرف شود. این را هم می‌دانم که هدف شما پیشرفت تیم ملی بوده است.» قطبی درپاسخ به این سوال که زمانی که به ایران آمدید گفتید که فارسی را مانند کلاغ صحبت می‌کنید اما وقتی از ایران می‌روید فارسی را مانند بلبل صحبت خواهید کرد. آیا بلبل شده‌اید؟ گفت: «مثل شما نمی‌توانم مانند بلبل صحبت کنم اما فارسی حرف زدنم خوب شده است و البته انگلیسی‌ام بدتر شده است.»



۴ دی ۱۳۸۹ ۱۰:۳۹

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید