<ul> <li> <div align="justify"><font size="2">اواخر نیمه اول بازی استقلال – شهرداری تبریز بود که صدای مزدک میرزایی هم درآمده بود و بابت زمین خوردنهای پیاپی بازیکنان دو تیم و بازی جوانمردانه و به بیرون زدن توپ از سوی یاران حریف معترض شد و گفت: «بازیکنان دو تیم در اجرای بازی جوانمردانه تا حدی زیادهروی کردهاند و به واسطه کوچکترین زمین خوردنی توپ را به خارج از زمین میفرستند...» در همان دقایق بود که ایمان مبعلی به واسطه ارتکاب خطایی که خودش هم در بطن آن قرار داشت و احساس درد کرد روی زمین نشسته بود و داور مسابقه برای آن که او را جریمه کند با یک کارت زرد به سراغش رفت اما مبعلی که همچنان قصد برخاستن از زمین را نداشت از سوی هم تیمیاش که آرش برهانی باشد به برخاستن از زمین ترغیب میشود .برهانی از او میخواهد برای سرعت بخشیدن به بازی و جلوگیری از توقف چندباره آن، سریعتر از جای خود برخاسته و به کارش ادامه دهد که در این لحظه مبعلی که ظاهرا بابت مسالهای دیگر عصبانی بوده این توصیه دوستانه هم تیمیاش را با واژه دو سیلابی «...» پاسخ میدهد و به آرش میفهماند که در کارش دخالت نکند. این جمله کوتاه در واقع به گوش محمود رفیعی هم میرسد و او که احساس کرده بود ممکن است برهانی در قبال این حرف ایمان واکنش نشان دهد فوری کارت قرمزش را از جیب خارج کرده و هافبک جنوبی استقلال را از زمین مسابقه اخراج میکند. جالبتر آن است که رفیعی انتظار واکنش برهانی را در قبال مبعلی داشت همان زمان سراغ داور رفته و به او میگوید که «بابا این که حرف زشتی نزد... عصبانی بوده و ...» خلاصه اینکه دیگر تصمیم داور تغییر نکرد و فقط این بازیکنان استقلال بودند که دائم این اتفاق را برای رفیعی تفسیر و تحلیل میکردند. حتی طالبلو به عنوان کاپیتان استقلال از رفیعی میخواهد که به جای برخورد این مشکل را مدیریت کند اما ظاهرا رفیعی خیلی از درگیری و دعوا هراس داشته که چنین تصمیمی گرفت. <br> <br> <br> </font></div> </li></ul>