2- وقتى قطبى که از عشق و برادرى حرف مى زد، حبیب کاشانى را آن طور فراموش کرد و به خاطر ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار دلار بیشتر به پرسپولیس برگشت، دل خیلى ها ترک خورد. خیلى ها که فکر مى کردند قطبى نهایت معرفت است و هرگز حاضر نمى شود رفقایش را از قطار قهرمانى خارج کند. حذف مرزبان را پذیرفته بودیم و با آن مشکلى نداشتیم همان طور که چرایى حذف حمید استیلى را دامن نزدیم. حرکت به دور از اخلاق افشین قطبى، آن اوایل زیر تندباد مطبوعاتى بازگشت وى به پرسپولیس محو شد اما به گواه آرشیو ابرار ورزشى، ما از همان اول به این حرکت قطبى اعتراض کردیم.
۳- اشتباه بعدى افشین قطبى را در سفرهاى بى شمارش به «دوبى» دیدیم. زندگى خصوصى قطبى متعلق به او است و ما نه تنها اجازه نداریم وارد آن شویم که وظیفه داریم پاسدارش نیز باشیم اما آنچه قابل فهم نبود، دورى خود خواسته قطبى از این دیار بود. از دیارى که همه ما عاشقانه دوستش داریم و اگر هر از چند وقتى، کسى این دیار را ترک مى کند تنها قصدش انگیزه هاى اقتصادى است. از همین رو است که بسیارى از هواداران پرسپولیس و مدافعان مطبوعاتى آقاى امپراتور - از جمله خود من - حقوق خود و تعهد خود را با مربى یک میلیون دلارى مقایسه کردند و در شگفت شدند از اینکه حتى انگیزه یک میلیارد تومانى نیز نتوانسته قطبى و همسرش را به اقامت کامل در ایران محدود کند. اگر قرار بر جذب یک سرمربى نامدار اروپایى بود، یک میلیون دلار، کلمنته را براى ۳ سال به ایران مى کشید!
۴- سفرهاى وقت و بى وقت قطبى به دوبى آب سردى بود بر پیکره هواداران. پیکره اى که با شعارهاى عاشقانه و محشر قطبى گرم شده بود زیرا این آب سرد تا مرز سکته پیش رفت! چرا قطبى باید در تمرینات اول فصل حضور نداشته باشد و بعد هم در طول فصل پرسپولیس را رها کند و به دوبى برود؟
۵- اشتباه بعدى افشین قطبى که وجهه او را نزد خبرنگاران بشدت پایین آورد و ثابت کرد که او دیگر آن اقتدار سابق را ندارد، کنفرانس مطبوعاتى بازى با ذوب آهن بود. او نتوانست خویشتندار باشد و در مصاحبه پس از بازى الفاظى را به کار برد که ظاهراً مسئولان فدراسیون آن را نشنیدند! قطبى، داور و هواداران را «دیوانه» خطاب کرد و شگفت اینکه هیچ واکنشى از فدراسیون ندیدیم. شاید اگر آن روز قطبى بازخواست مى شد، امروز کار به «حیوان خطاب کردن» خبرنگاران نمى رسید. دریغا و صد درد که فدراسیون در خواب بود.
۶- او در همان مصاحبه بشدت مسئولان باشگاه را زیر سؤال برد اما وقتى فرداى همان روز در باشگاه اولین داد و فریاد را از هیأت مدیره شنید، «جا» زد و کم آورد و عقب نشست و در مصاحبه بعدى طورى فضاى حاکم بر پرسپولیس را ستود که انگار سرمربى بایرن مونیخ است و تیمش هم هیچ مشکلى ندارد. اینجا بود که فهمیدیم قطبى با سال قبل تومانى یک میلیون دلار فرق کرده!
۷- و حالا آقاى امپراتور که اگر ما نبودیم نهالش در فوتبال ایران هرگز پا نمى گرفت، روى خود ما تیغ کشیده. خبرنگاران را به «حیوان» تشبیه مى کند و ما ها را « بى غیرت » خطاب مى کند و پاسخ یک سؤال ساده را که با کلمه اى قابل ادا بود را با توهین و پرخاش مى دهد!نمکى که یک سال خورده بود را از یاد مى برد و نمکدان کسانى را مى شکند که اگر نبودند او هم نبود. پاسخ این توهین را چگونه دوست دارى دریافت کنى؟!
۸- آخرین وداع با امپراتورى که دوستش داشتیم در فرودگاه امام (ره) صورت گرفت. وقتى ایران را در قامت یک قهرمان ترک کرد. کسى که چند ماه بعدش به برادرش پشت کرد، چک یک میلیون دلارى را از دست هدایتى گرفت و تمام شرکاى قهرمانى را از صفحه بازى محو کرد، امپراتورى نبود که دوستش داشتیم.