این روزها «قهوه تلخ» اپیدمى شده و تکیه کلام هایش در کوى و برزن شنیده مى شود. ما هم با استفاده از همین موضوع تیتر این مطلب را انتخاب کردیم.در همین راستا تصور کنید که بلدالملک ایستاده و خطاب به فوتبالى ها مى گوید: حرف حق مى زنى پدر... بدهم پدر پدرت را...
حرف هایى مى شنویم که جالبند.
حرف هایى که جالبند چون کمیابند؛ شاید لازم باشد بخوانید «نایابند».
کمیته انضباطى اما راه خودش را مى رود. آنها این راه را با محرومیتى که براى عباس مرادى در نظر گرفتند تمرین کردند و اینک که به سراغ دایى و کمالوند هم رفته اند، اینگونه به نظر مى آید که از تمرین شان راضى اند و بنا دارند تا آزموده را تبدیل به یک عادت - شما بخوانید رسم - کنند؛ رسمى که این روزها همه با آن مخالفند و حتى یک نفر هم آن را نپسندیده است.
۱- از قاضى شریفى عزیز مى پرسیم: حالتان خوب است؟ آیا مى دانید مشغول به انجام چه کارى هستید؟ این یعنى چه، که «فوتبالى» جماعت حق ندارد راجع به فوتبال اظهارنظر کند؟!
راستى اگر مرادى جاى آن سرهنگى بود که مى خواست چاقوکشى در آبادان را «ندید» بگیرد، چه حکمى برایش صادر مى شد؟
با این هایى که در ورزشگاه ها علیه خانواده همدیگر و حاضران در میدان ناسزا مى گویند چه باید کرد (؟!)
... وقتى که حرف زدن راجع به فوتبال جرم محسوب مى شود؟
... البته - مثل همیشه -
صادر کنندگان آراى اخیر دلایلى هم دارند؛ دلایلى که قدر مسلم بیشتر «توجیه» هستند تا دلیلى مستند و مستدل.
۲- على دایى مگر چه گفته که مستحق چنین رأیى باشد؟
آیا او کسى را گروهبان قندعلى خوانده است؟ آیا دایى علیه این و آن بیانیه صادر و در بیانیه اش از الفاظ خاص استفاده کرده است؟
چگونه است که اگر سرمربى پرسپولیس - به حق - در مورد ناداورى ها حرف بزند محروم مى شود اما دیگران مجازند تا مثل داروغه شهر علیه هر کسى که عشق شان کشید حرف بزنند؟
البته گاهى به آنها هم «تذکرى» داده مى شود، منتهى همیشه به تذکر بسنده مى کنند و این در حالى است که اگر مى خواستند با همان سطح سخت گیرى که به سراغ دایى و مرادى و کمالوندها مى روند، در مورد بعضى ها رأى صادر کنند، آنها - حداقل - یکسالى از حضور در میادین ورزشى محروم مى شدند.
۳- احکام اخیر کمیته انضباطى صداى همه را درآورده و کمتر کسى است که درباره چگونگى صدور این حکم ها شنیده و نخندیده باشد.
باور کنید به وقتش از دایى هم به خاطر پاره اى از اظهارات غیر منطقى اش گله کرده ایم و این گونه نبوده که بگوییم «چون طرف على دایى است، پس حق دارد هر چى دلش خواست را به زبان آورد«، اما حرفهاى اخیر سرمربى پرسپولیس عین واقعیت بودند و مرادى و کمالوند نیز چیزى نگفته اند که مستوجب برخوردهاى قهرى باشد.این که فراز نگران ریزش تماشاگران «تبریزى» است یا مرادى از اشتباه داورى سخن مى گوید که حتى خودش هم به آن اشتباه اعتراف کرده است، مسائل جارى و معمولى هستند، با این حال نمى دانیم چه اتفاقى افتاده که فدراسیون ناگهان تصمیم گرفته تا گویندگان سخن حق را قلع و قمع کند؟