دقیقه ۷ بازى است. پرسپولیس توى شوک پذیرفته نشدن گل قرار دارد که فرهاد مجیدى میانه میدان صاحب توپ مى شود. او پاس عالى خود را به فضاى کناره محوطه جریمه ارسال مى کند تا آرش برهانى از تله آفساید ناقص پرسپولیس فرار کند. آرش برهانى اما تصمیم مى گیرد بر هیجان بازى اضافه کند پس جاى آنکه مثل «بچه آدم» توپ را بردارد و فرار کند و بعد هم بچسباندش ته تور، تصمیم مى گیرد یک مقدار کمى با توپ ور برود تا مدافعان پرسپولیس از راه برسند که اکشن صحنه برود بالا!
همین اتفاق هم مى افتد. اکشن صحنه مى رود بالا و برهانى جاى گل زدن و شادى کردن پاس عالى فرهاد و موقعیت به آن قشنگى، توپ را «شوهر» مى دهد مى رود پى کارش.
***
دقیقه ۹ بازى است. دو دقیقه از صحنه قبل گذشته. یکبار دیگر استقلال قوطى ضد حمله اش را درآورده و سر مدافعان حواس پرت پرسپولیس را با آن گرم کرده. مدافعان پرسپولیس که همین دو دقیقه قبل شوک خورده بودند، دوباره یک شوک دیگر نوش جان مى کنند. این بار اما میلاد میداودى است که توپ را «وصلت» مى دهد.پرویز مظلومى کمربندش را درمى آورد که برود وسط زمین اما دستیارانش نگهش مى دارند!
***
۲ دقیقه دیگر از دو دقیقه خیلى گذشته. سومین حمله به فضاى پشت مدافعان به نیت شکستن خط آفساید آغاز مى شود. مدافعان پرسپولیس این بار کمى از خواب غفلت بیدار شده اند چون وقتى آرش برهانى صاحب توپ مى شود تا برسد به علیرضا حقیقى، دو نفر مدافع گردن کلفت مى چسبند به آرش تا نگذارند که راحت ضربه اش را بزند اما آرش این بار بد مى آورد و ضربه نهایى اش کم جان و بد زاویه است و حقیقى پس از آنکه یک شبه لایى ناجورى خورد - مهارش مى کند!
***
مسخره است. نه على دایى توانست براى این ضد حمله ها تدبیرى اندیشد که دقیقه ۹۱ بازى را نبازد نه مدافعان پرسپولیس حواسشان جمع بود که از یک سوراخ ۴ بار گزیده نشوند.