در جزیره ۳ گل از خدمات عمران کیش خوردند و همانموقع بود که نوشتیم «پرسپولیس با این خط دفاعى به جهنم مى رود.»
•••
گل هاى ملوان را دوباره اگر لازم شد چندباره ببینید.در صحنه اى که نزهتى توپ را قطع کرد، عناصر دفاعى پرسپولیس کجا بودند؟ آنها جز «هوا» از چه چیزى مراقبت مى کردند؟
از توپ ؟ از مرد صاحب توپ؟ از بازیکنى که در فضا به حرکت در آمد و جا گرفت؟
تجربه اى که شیث و سپهر دارند کجا باید به درد قرمزها بخورد؟ چرا بعد از اینهمه سال بازى در پرسپولیس و بودن در کنار هم، آنها هم با تیم نا آشنا هستند و هم با خودشان؟
شیث چرا بى رحمانه تکل مى رود و پنالتى مى دهد؟
سپهر جز اوت دستى هاى بلندى که مى اندازد چه امتیازگیرى براى قرمزها دارد؟ و آیا چنین مزیتى مى تواند دلیل استفاده از یک مدافع باشد؟در صحنه منجر به گل سوم نیز باز مدافعان ایستاده اند به تماشا و انگار نه انگار که «پژمان نورى» مى تواند بچرخد خودش اقدام به شوت زنى کند.
«آرى با چنین کارنامه اى اگر میزبان ۳ گل از میهمانش نمى خورد جاى تعجب و سوال داشت.
•••
دایى مى تواند« بهانه بیاورد که حقیقى نبود. باقرى و على عسکرى را به خاطر خستگى ناشى از حضور در بازیهاى ملى نداشتم و نور محمدى نیز این روزها در شرایطى نیست که بتوانم از او در ترکیب اصلى استفاده کنم، اما آیا مى توان چنین بهانه هایى را پذیرفت؟
یعنى اگر این چند نفر بودند پرسپولیس این گلها را از ملوان نمى خورد؟
... در اردوى کیش چرا در حضور برخى از این چهره ها تیم دایى ۳ گل از خدمات عمران جزیره دریافت کرد؟
•••
مازیار زارع « کم» مى دود و این کم دویدن و کند دویدن براى پستى که محل بازى این بازیکن است، حکم سمى مهلک را دارد.
پرسپولیس در جلوى مدافعانش نیاز به هافبکى دارد که در زمان دفاع اندازه آنها بدود، تکل بزند و احساس مسئولیت کند.
دایى براى ایفاى چنین نقشى «تیاگو» را دارد با این حال او ترجیح مى دهد تا از برزیلى تیمش بازى نگیرد!
همچنین وقتى قرار است که دفاع قرمزها خطى باشد، «نورمحمدى» مکمل مناسب ترى براى شیث رضایى است.
زیرا بر خلاف سپهر که یک سرزن صرف است، کاپیتان فصل پیش راه آهن روى زمین مهره قابلى به نظر مى رسد.
در غیاب نورمحمدى یا حتى مجتبى شیرى که او هم روى زمین بهتر کار مى کند، رضایى مجبور است تا جور سپهر را بکشد وهمین تلاش مضاعف فشار بدنى زیادى را به او وارد مى آورد؛ فشارى که در نهایت منجر به خستگى و بروز اشتباهات فردى مى شوند.غلامرضا رضایى همچنان وظیفه اش را که «گلزنى» است به جا مى آورد، اما وقتى در طرف دیگر زمین «خط دفاعى» اى وجود دارد که راحت گل مى خورد، تکلیف چیست؟