مدافع ملیپوش استقلال در دوگانگی محض صحبت میکرد. او نه نمیدانست کار درستی انجام داده و نه میدانست کاری اشتباه را تجربه کرده است! حنیف دیروز بیشتر از آن که مانع شکست تیمش شده باشد و از این بابت شادی کند دلخور از غیبتش در داربی بود.
خوبی حنیف؟
نه بابا! چه خوبی! داربی را از دست دادم و از این بابت خیلی از خودم عصبانی هستم.
چه شد که توپ را با دست زدی؟
وقتی محسن بیاتینیا توپ را به سمت دروازه زد خواستم توپ را با سرم دفع کنم اما وقتی احساس کردم سرم به توپ نمیرسد دستم ناخودآگاه به سمت توپ رفت و آن اتفاق رخ داد.
پشت سرت خیلی هم خالی نبود!
چرا! فاصله پژمان تا توپ زیاد بود و اگر من آن را نمیگرفتم توپ به درون دروازه میرفت.
حالا پشیمانی؟
خیر! پشیمان نیستم چون به هر حال جلوی به ثمر رسیدن یک گل صددرصد را گرفتهام. پس از آن هم خوشبختانه بچهها رشادت به خرج دادند و مانع از به ثمر رسیدن خیلی از موقعیتهای صبا شدند و محمد محمدی هم انصافا خوب کار کرد.
بیرون زمین چه حالی داشتی؟
خیلی استرس داشتم. چون 10 نفره بودیم خدا خدا میکردم که نبازیم. چون آن وقت هرگز خودم را نمیبخشیدم.
در آن اوقات به داربی فکر نمیکردی؟
یکی دو بار یادش افتادم اما باور کنید همه حواسم به بازی بود.
از عملکرد خط دفاع استقلال راضی بودی؟
صددرصد! ما گلی که خوردیم را هم روی رعایت نکردن فیرپلی بازیکنان صبا دریافت کردیم. چون بازیکن خود آنها روی زمین افتاده بود و همه بازیکنان استقلال ایستاده بودند اما آنها نشان دادند که مرام فوتبالی ندارند و بازی را شروع کردند و توپ را به جریان انداختند.
امیرحسین صادقی چرا آن توپ را زد؟
امیرحسین هم قصد داشت از دروازه خودمان دفاع کند. او که نمیخواست به استقلال گل بزند. آنها یک دفعه سانتر کشیدند و امیرحسین هم واکنش نشان داد.
داربی چه میشود؟
متاسفانه این چهارمین بازی است که جلوی پرسپولیس از دست میدهم. دو بار وقتی در پاس همدان بودم قبل از بازی با پرسپولیس محروم شدم و یک بار پارسال در استقلال و حالا هم برای چهارمین بار این بازی را از دست دادم.
چرا برابر برزیل بازی نکردی؟
نمیدانم. من که سرمربی تیم ملی نیستم.
دلت میخواست بازی کنی؟
صددرصد میخواستم بازی کنم.
دو بازی مهم را ظرف 8 روز از دست دادی؟
متاسفانه بله. از این بابت خیلی ناراحتم.