مى گوید اگر بخواهد در جعبه سیاه خود را باز کند و ناگفته هاى ۱۵ سال اخیر استقلال را بگوید دیگر سنگ روى سنگ بند نمى شود. بخشى از گفت وگوى کاپیتان محبوب استقلالى ها که هنوز هم از محبوبیتش کاسته نشده و حالا در کنار قطبى، تیم ملى را همراهى مى کند با خبرگزارى ایپنا را در ادامه بخوانید:
پیراهن شماره ۱۰ استقلال و ۷ تیم ملى آرزوى کودکى ام بود
از دوران بچگى ام طرفدار استقلال بودم و هیچ گاه پرسپولیسى نبودم. روشن، پروین، حجازى و قاسمپور اسطوره هاى من بودند و از کودکى براى تماشاى بازى هاى استقلال به استادیوم مى رفتم. آروزى آن روزهایم پوشیدن شماره ۱۰ استقلال و ۷ تیم ملى بود که به هردوى آنها رسیدم.
اینگونه قلعه نویى الگوى من شد
بعد از بازى جنجالى استقلال و پرسپولیس در سال ۷۳ که چند بازیکن استقلال محروم شدند امیر قلعه نویى به خانه من زنگ زد و گفت در لیست استقلال هستى. این حرکت او برایم بسیار دلگرم کننده بود و همین حرکت الگویم شد تا بعدها به بازیکنان زنگ بزنم و آنها را دعوت به حضور در استقلال کنم.
مطمئن بودم روزى محبوب مى شوم
قلعه نویى و زرینچه همیشه برخورد خوبى در تمرینات با من داشتند اما چند نفرى بودند که به دلیل اینکه حاشیه امنیت شان را از آنها گرفته بودم در تمرین من را مى ز دند و خیلى خشن از من استقبال مى کردند. نصیحت هاى زرینچه و قلعه نویى باعث شد تا تحمل کنم و چون مطمئن بودم روزى بازیکن محبوبى براى استقلال مى شوم بعد از پنجمین بازى ام پیراهن شماره ۱۰ را پوشیدم و به یکى از مهمترین آرزوهاى زندگى ام رسیدم.
ثابت کردم پیراهن استقلال برتن من گشاد نبود
لیدرى به من گفت استقلال بازیکنى مى خواهد که مقابل پرسپولیس با جان و دل بجنگد و پیراهن تیم را مثل ناموسش دوست داشته باشد. همین موضوع باعث شد تمام توانم را براى هواداران استقلال بگذارم و ثابت کنم پیراهن استقلال بر تن من گشاد نیست.
به بابازاده گفتم که اگر تعصب داشتى محکم درون دروازه مى ایستادى!
در یکى از بازى هاى لیگ به ملوان باختیم و سر میز شام حمیدبابازاده که به او «گورباچف» مى گفتند به من گفت باید هم با خیال راحت غذا بخورى، باخت براى تو مهم نیست. من هم جواب دادم اگر تو هم اندازه من تعصب داشتى محکم تر درون دروازه مى ایستادى! آن زمان همه نسبت به هم احساس مسئولیت مى کردند و بابازاده هم الان صمیمى ترین دوست من است.
روزى سرمربى استقلال مى شوم
فقط روزى به استقلال برمى گردم که این تیم کامل و حرفه اى باشد. این را هم بگویم که قطعا روزى سرمربى استقلال مى شوم.استقلال بعد از خدا وخانواده ام مهمترین قسمت زندگى ام بوده است. در پست خودم براى استقلال بازیکن آوردم تا تیم احساس کمبود نکند و اگر اسم این کارها مافیاگرى است عیبى ندارد و بگویند من مافیا داشتم.
در جعبه سیاهم را باز مى کنم
وقتى عضوى از استقلال باشم و در این تیم پست داشته باشم حرف مى زنم. اگر روزى در جعبه سیاهم را باز کنم خیلى اتفاقات مى افتد.نمى خواهم سوءتفاهم پیش بیاید و فقط این را مى گویم که خیلى حرف ها روى دلم سنگینى مى کند.
پرسپولیسى ها هم از خداحافظى ام ناراحت شدند!
رمز محبوبیت میان هواداران صداقت و احترام است، به همین دلیل و برخلاف خیلى هاى دیگر بعد از خداحافظى ام هواداران پرسپولیس هم ناراحت شدند و این به دلیل احترامى بود که به آنها مى گذاشتم.