اگر بخواهم درباره تاریخ 65 ساله باشگاه استقلال حرف بزنم باید از زمانی که این تیم نامش دوچرخهسواران بود شروع کنم. تیمی که سال 1323 تأسیس شد و پس از آن یعنی حدود 5 سال بعد و در سال 1328 به تاج نامگذاری شد. تیم آن روزها به لحاظ امکانات با تیمی که امروز در اختیار ما قرار گرفته قابل قیاس نبود. کار خوب پیش میرفت و کادر فنی و بازیکنان دغدغهای برای تمرین کردن نداشتند. ما همه جای تهران زمین تمرین داشتیم. حتی یادم میآید در شهرستانها هم صاحب زمین تمرین بودیم. از سال 1358 به بعد اما به دلیل مشکلاتی که وجود داشت داراییهای باشگاه استقلال به سازمان تربیتبدنی رسید و استقلال دیگر آن تیم صاحب امکانات نبود. به دلیل شرایط سیاسی آن روزها توجه آنچنانی به ورزش نمیشد. البته کلا فضا مناسب ورزش نبود. حتما یادتان هست که آن روزها ایران درگیر جنگ بود و اوضاع اقتصادی هم روبراه نبود. به هر شکل اما باشگاه استقلال حفظ شد. یادم میآید بازیکنان بزرگی مثل بیانیها، حاجیلو، مظلومی، حجازی، رجبی و... خیلی کمک کردند تا این تیم حفظ شود. با وجود اینکه ما مشکلات زیادی داشتیم اما بچهها همقسم شدند که به خاطر مردم این تیم را حفظ کنند. پس از انقلاب در اولین تورنمنتی که شرکت کردیم تورنمنتی بود به نام تورنمنت شهید اسفندیاری. اسفندیاری بازیکن خود ما بود و سابقه بازی در تیم تهران جوان را هم داشت. البته آن روزها هنوز نام تاج روی باشگاه بود اما مسوولان برگزاری این جام به ما گفتند که نمیتوانید با این نام در تورنمنت شرکت کنید. از آنجا که خیلی دوست داشتیم حتما در آن جام شرکت کنیم دست به کار شدیم تا با نام دیگری وارد مسابقات شویم. صحبت از این بود که نام باشگاه تغییر کند. رفتیم سراغ مسوولان وقت، آنها گفتند از میان سه نام تختی، آزادی و استقلال باید یکی را انتخاب کنید. یادم میآید آقای عنایتالله آتشی که یکی از پیشکسوتان بسکتبال هم هستند آن روزها خیلی برای استقلال زحمت کشیدند. ایشان به همراه چند تن از دوستان رفتند و ساعتهای زیادی را روی نام باشگاه وقت گذاشتند و سرانجام از میان 3 نامی که پیشنهاد شده بود ما استقلال را انتخاب کردیم. باور کنید الان یادم نمیآید چرا نام استقلال را انتخاب کردیم اما حتما دلایل خاصی داشتیم. من هم آن روزها خیلی پیگیر کار باشگاه استقلال بودم و میدانستم که این تیم باید حفظ و مراقبت شود. باید از کسانی که کمک کردند تا استقلال حفظ شود تشکر کنم. چه بچههای خودمان که آن روزها عزمشان را جزم کرده بودند و چه مسوولان وقت که آنها نیز خواستند تا این تیم همچنان فعالیت خود را در ورزش ادامه بدهد. حالا که 65 سال از سن استقلال میگذرد میبینم که خیلی افراد در سرنوشت این باشگاه سهیم بودند و نقش داشتند. کسانی که حالا هم بیرون گود هستند و هیچ ادعایی ندارند و پست و مقام نمیخواهند. فکر میکنم نام استقلال پس از 30 سال حالا جا افتاده و میفهمیم که این نام تا چه اندازه برازنده ما است. البته در همه این سالها ما از یک رنگ پیراهن استفاده کردیم که این مساله به باشگاه قدمت، اعتبار و ارزش داده است.
با این حال معتقدم که استقلال هنوز به حق واقعیاش نرسیده. با اینکه من توانستم با استقلال به موفقیتهای چشمگیری برسم؛ یک قهرمانی، یک نایب قهرمانی و یک سومی حاصل تلاش من تحت عنوان سرمربی در استقلال بوده که همه این عناوین فقط یک دلیل داشت و آن حفظ تیم بود. در آن سالها تیم تحت هر شرایطی حفظ میشد. ما اجازه نمیدادیم بازیکنی بیدلیل جدا بشود. مثل تیم ذوبآهن که چند سالی است با ثبات پیش میرود و تغییری نمیکند.
آن روزها هم استقلال یک تیم با ثبات بود و علت اینکه توانستیم به موفقیتهای چشمگیری دست یابیم همین بود که بازیکنان راحت باشگاه را ترک نمیکردند.
امروز که به آن روزها فکر میکنم میبینم علت موفقیتهای پی در پی ما فقط همین داشتن ثبات بود. استخوانبندی آن تیم تحت هر شرایطی حفظ شد. اما الان باشگاه هر سال تغییر میکند و از همه بدتر میبینم که هنوز که هنوزه مشکلات اساسی برطرف نشده است. یکی از کارهای خوبی که چند وقتی است در دستور کار قرار گرفته همین احداث کمپ ورزشی است. سال پیش من گفته بودم اگر استقلال میخواهد به معنای واقعی باشگاه بشود باید دارای زمین تمرین اختصاصی باشد. در حال حاضر اراده بسیار خوبی در باشگاه شکل گرفته که جا دارد من از آقای فتحاللهزاده که پیگیر ساخت مجموعه ورزشی اختصاصی استقلال است تشکر کنم، استقلال از ابتدای انقلاب در سختترین شرایط حفظ شد و حتی صندوق عقب ماشین رختکن تیم بود تا به این جا رسید. حالا وقت آن است که شرایط و امکانات بسیار مطلوبی را برای استقلال فراهم کنیم. اگر ساخت کمپ ورزشی استقلال به سرانجام برسد اتفاق بسیار بزرگی در باشگاه خواهد افتاد. من فکر میکنم احداث این مجموعه امروز از نان شب هم برای استقلال واجبتر است و ما حاضریم قهرمان نشویم اما در پایان سال صاحب یک زمین تمرین اختصاصی شده و از این بیخانمانی خلاص بشویم. من نزدیک به 44 سال کنار استقلال بودم و روزهای مختلفی را تجربه کردم. از پیروزیهای بزرگ گرفته تا شکستها اما امروز احساس میکنم بزرگترین کاری که میتوان برای استقلال انجام داد همین ساختن کمپ ورزشی است. خیلی دوست دارم استقلال را دوباره مثل آن روزها ببینم که برای تمرین کردن دغدغهای نداشت و صاحب زمین تمرین اختصاصی بود. البته این مهم دور از دسترس نیست و با حمایتهایی که سازمان انجام میدهد و ارادهای که حاجی دارد فکر میکنم به زودی شاهد یک اتفاق بزرگ در استقلال خواهیم بود.