صاحبان فکر دنیای فوتبال معتقدند تیمهایی میتوانند در سطح اول فوتبال جهان – باشگاهی و ملی- تداوم داشته باشند که از نقطه نظر سازمان دفاعی بتوانند در تقابل با حریفان عملکرد خوبی داشته باشند. مورینیو کاپلو و حتی آنچلوتی بارها و بارها از این نظریه دفاع کردهاند و البته به توفیقهای چشمگیری هم دست یافتهاند. این مربیان معتقدند ابتدا باید تیم را در فاز دفاعی به هماهنگی رساند و برای به دست آوردن این هارمونی تمرینهای ذهنی و تاکتیکی گوناگونی انجام میدهند و سعی میکنند تنوع تاکتیکی را هم لحاظ کنند. در فوتبال ایران هم هستند مربیانی که از این سبک استفاده میکنند. نمونه آن بیژن ذوالفقارنسب که البته نتوانست با این سبک به توفیق دست یابد و همواره یک مربی درجه 2 در فوتبال ایران محسوب میشود. در واقع صرفا اجرای تاکتیک دفاعی نمیتواند یک مربی را به موفقیت برساند و اگر مربیان بزرگی مانند مورینیو، کاپلو و دیگران توانستند با اجرای این سبک به فتوحاتی دست یابند به دلیل این بود که ابزار هجومی مطلوبی را هم در اختیار داشتند. استقلال یکی از تیم هایی است که ابزار هجومی لازم برای رسیدن به رتبههای بالای جدول را در اختیار دارد اما در فاز دفاعی هنوز نتوانسته عملکرد امیدوارکنندهای داشته باشد. البته عملکرد دفاعی استقلال مانند تیمهای قعر جدولی آنقدر هم فاجعه بار نیست اما به قول یکی از کارشناسان این استقلال اگر میخواهد امیدی برای قهرمانی داشته باشد باید وضعیت دفاعی خود را سر و سامان دهد.
چند نظریه قضاوت در بروز اختلاف در سیستم دفاعی آبیها مطرح شده است. یک نظریه این است که تغییرات پی در پی تاکتیکی باعث بروز برخی ناهماهنگیها شده است. استقلال لیگ را با روش 1-4-1-4 شروع کرد به 1-3-2-4 تغییر وضعیت داد و در نهایت از روش 2-5-3 البته با اجرای مدرن، رسیده مظلومی در دفاع از این تغییرات نداشتن مهره، مصدومیتها و برخی محرومیتها را بیان میکند اما واقعیت این است که این تغییرات میتواند به لحاظ ذهنی یک تیم را دچار آشفتگی ذهنی کند. نظریه دوم برخاسته از بازیهایی است که آبیها با تیم های بزرگ انجام دادهاند که شاید این نظر را بتوان پذیرفت. استقلال تا هفته نهم بازی با استیلآذین، سپاهان، ذوبآهن، فولاد و مس را تجربه کرده که عدهای معتقدند این تقابلها باعث باز شدن پی در پی دروازه آبیها شده است. البته نظریه سوم هم از زبان مدافعان استقلال بیرون آمده است. برای مثال حنیف عمرانزاده تاکتیک هجومی (بیش از حد هجومی!) تیمش را دلیل باز شدن پی در پی دروازه و آسیب پذیری خط دفاع میداند که این نظریه هم چندان بیراه نیست. البته باید منتظر ماند و دید کادر فنی استقلال درباره میانگین نه چندان خوب خط دفاع (4/1 گل در هر بازی) چه نظری را بیان میکند و آیا اشکالاتی که بیان شد اساسا از سوی آنها به عنوان علت اصلی محسوب میشود. در عین حال یک نظریه هم هست که همه نظریههای موجود را باطل میکند! اگر کادر فنی استقلال بر این باور باشد که پیروزی در هر شرایطی اهمیت بیشتری برایشان داشته باشد اساسا نمیتوان انتظار داشت تا زمانیکه استقلال میبرد، میانگین گلهای خورده این تیم به شرایط عادی برگردد.