پرسپولیس در پایان هفته هشتم رقابت های لیگ برتر نشان داد که هنوز مهاجم خود را نشناخته و برای تیمی که مدعی عنوان قهرمانی در لیگ برتر و حضوری شایسته در لیگ قهرمانان آسیا است، این موضوع می تواند تبعات فراوانی در پی داشته باشد. اما براستی چرا پرسپولیس در فصل حاضر رقابت های لیگ برتر مهاجم کلاسیک ندارد؟
علی دایی در دوران مربیگری خود نشان داده که چندان انعطاف پذیر نیست در حالی که نرمش برای یک مربی، یک اصل انکارناپذیر است. مربیان مطرح فوتبال جهان تنها در صورتی یک بازیکن را از فهرست نفرات تیم خود کنار می گذارند که بتوانند یک بازیکن جایگزین را به خدمت بگیرند.
پپ گواردیولا اگر زلاتان ابراهیموویچ را در فهرست فروش قرار می دهد برای این است که پیش تر، داوید ویا را به خدمت گرفته است. مورینیو با ماریو بالوتلی و ساموئل اتوئو در اینتر میلان هرگز رابطه خوبی نداشت اما هیچگاه این دو را کنار نگذاشت کما اینکه با این نفرات به انواع و اقسام قهرمانی ها هم دست پیدا کرد.
دایی در زمان مربیگری تیم ملی ایران و در حالی که می توانست با استفاده از تمامی امکانات، تیم ملی را به جام جهانی ببرد، با یکدندگی و لجاجت از دعوت نامداران فوتبال به تیم ملی صرفنظر کرد و در نهایت تیمی که قابیلت راهیابی به جام جهانی را داشت، خانه نشین شد. علی کریمی، مهدی مهدوی کیا و وحید هاشمیان در آن مقطع قطعا می توانستند به فوتبال ایران کمک کنند.
دایی این رویه را در پرسپولیس هم در پیش گرفته است. این مربی در فصل نقل و انتقالات آسیب های چه بسا جبران ناپذیری به پرسپولیس زد. این مربی در حالی از گل نزنی بازیکنان خود گلایه می کند که محسن خلیلی را بسادگی از پروسه تیمش حذف کرد. خلیلی تاثیرگذارترین بازیکن در قهرمانی سایپا با مربیگری علی دایی بود. این مهاجم با شم بالای گلزنی خود، پرسپولیس را هم با مربیگری افشین قطبی قهرمان کرد. براستی در این برهوت مهاجم در فوتبال ما، آیا خلیلی نمی توانست با پشت سر گذاشتن روزهای افت خود - که آن هم نیاز به حمایت دایی و مدیریت باشگاه داشت - گره از کار پرسپولیس باز کند؟
اگر کنار گذاشتن خلیلی دلایل فنی داشت پس چرا این امر در مورد دیگر بازیکنان پرسپولیس روی نداد؟ کریم باقری پر اهمیت ترین بازیکن پرسپولیس در یک دهه اخیر بوده اما کار به آنجا کشیده که در دقیقه 90 برای وقت تلف کردن به زمین فرستاده می شود. آیا وقت آن نرسیده که کاپیتان پرسپولیس بازنشسته شود؟
پاسخ این است: خیر. چرا که وضعیت بازیکن در فوتبال ما به گونه ای است که باقری و علی کریمی و فرهاد مجیدی باید در زمین باشند چون جایگزین ندارند. با این وصف پرسپولیس چطور سرمایه ارزشمندی چون محسن خلیلی را از دست داد تا امروز کاسه چه کنم و چه کنم به دست بگیرد و بخواهد "زولتان هارسانی" اسلواک را به خدمت بگیرد که تیم بولتون او را نخواست و نیمگن هلند نیز دست رد به سینه اش زد؟
افشین قطبی در شرایطی پرسپولیس را قهرمان کرد که در داخل این تیم بلبشویی برپا بود. این مربی در واقع با یک نظام دموکراتیک و چندصدایی پرسپولیس را قهرمان کرد. دایی دیکتاتورمآبانه عمل می کند و هر آنکه باب میلش نیست را خیلی راحت کنار می گذارد. این ادبیات که "وحید هاشمیان به کار ما نمی آید" آیا از غرور و خودکامگی این مربی حکایت نمی کند؟ دایی باید بداند یک بار ملت ایران را از فوتبال سرخورده کرده و این بار مربی تیمی است که بازهم یک تیم مردمی و ملی محسوب می شود و این حق را ندارد که خودکامه باشد و مستبدانه رفتار کند.