فرزاد مجیدی که پس از وقفه‌ای یک ساله به دلیل مصدومیت به تیم دسته اولی گسترش فولاد تبریز پیوسته بود، پس از ثبت قرارداد و یک ماه و نیم تمرین با این تیم به بهانه یک مصدومیت کوچک از لیست کنار گذاشته شد. گویا فیروز کریمی، سرمربی تیم تبریزی باعث و بانی این اتفاق است. حالا توپ فرزاد مجیدی حسابی پر است. او در اوج عصبانیت حرفهای تندی می‌زند و اصرار هم دارد که عین حرف‌هایش چاپ شود. فرزاد درخصوص برادرش فرهاد هم حرفهای جالبی می‌زند که می‌تواند به نوعی بیانیه کاپیتان استقلال در پاسخ به حوادث اخیر هم باشد.
کارت با فولاد گستر تبریز به کجا کشید؟
هیچی، اسم من را از لیست خارج کردند و می‌خواهند فسخ قرارداد کنیم. چون استخوان روی پایم شکسته و حداکثر باید دو هفته از تمرین دور باشم، مسوولان محترم باشگاه به من اعلام کردند پس از حدود دو ماه تمرین کنار تیم و ثبت قرارداد داخلی و ثبت در هیات فوتبال باید از لیست کنار گذاشته شوم. اتفاق خیلی عجیب و غریبی است. حداقل در فدراسیونی که لیگ حرفهای دارد، نباید این اتفاقات رخ دهد.
برای گرفتن حق و حقوق خودت پیگیر ماجرا هستی یا کوتاه می‌آیی؟
صد درصد تا آخرین لحظه پیگیری می‌کنم. 30 درصد از پول قراردادم را هم گرفتم. از آقای زنوزی بعید است، ایشان در تبریز به خوبی و نیکی معروف هستند. البته فکر می‌کنم روح ایشان هم خبردار نیست. نمی‌داند، اگر بداند لااقل یک زنگ خشک و خالی می‌زند. اتفاقاتی در این تیم می‌افتد که به موقع همه را می‌گویم و افشا می‌کنم. برخی از این تخلفات را فدراسیون هم بازگو کرد اما من تمام آن را رسانه‌ای می‌کنم. ناراحتی من از چیز دیگری است. مالک باشگاه باید بداند در این تیم چه می‌گذرد. عصبانیت و ناراحتی من بیشتر از این است که پس از مصدومیت در تمرین حتی من را به دکتر نبردند و شبانه خودم را به دکتر رساندم. واقعا تاسف‌برانگیز است. در این فوتبال هیچ چیزی روی حساب و کتاب نیست. چه خوب و چه بد، من فوتبال خودم را بازی کردم و عقده بازی کردن ندارم. می‌خواستم امسال هم به فوتبالم ادامه بدهم که نمی‌دانم ناگهان چه شد، پس از گرفتن خانه در تبریز به خاطر یک مصدومیت ساده می‌خواهند من را کنار بگذارند. در تیم‌های دیگر بازیکن رباط پاره می‌کند و از لیست خارج نمی‌شود.
با مالک باشگاه گفت‌وگو نداشتی؟
هنوز نه، اما بالاخره پیدایش می‌کنم. اول منتظرم ببینم آنها چه کار می‌کنند. برخوردی که تا به امروز با من شده درست نبود. باورتان نمی‌شود برای رفتن به دکتر حتی آدرس و شهر تبریز را بلد نبودم. از طریق یکی از دوستانم آدرسی گیر آوردم و شبانه پایم را گچ گرفتم. مسوولان هیچ کمکی به من نکردند که هیچ، هفته گذشته سرپرست تیم زنگ زد و گفت آقا فیروز گفته چون پایت شکسته از لیست کنار گذاشته شوی.
چرا با خود کریمی صحبت نمی‌کنی؟
چه بگویم؟ التماس کنم من را نگه دارد؟ آنها بدانند از حق و حقوقم نمی‌گذرم و تا قران آخرش را می‌گیرم. اگر در خانه پایم طوری می‌شد، می‌گفتم حق دارند و از روی سهل‌انگاری خودم بود اما من تمام دوران بدنسازی کنار تیم بودم و در تمرینات مصدوم شدم.
حالا مصدومیت تو چقدر طول می‌کشد؟
وقتی پزشک تیم برای من کاری نکرد، به تهران آمدم و پایم را به پزشک استقلال دکتر ستوده نشان دادم. ایشان گفت از 10 روز دیگر می‌توانم بدوم و تمرین کنم. به جان فرهاد، تنها ناراحتی من این است که چرا چنین رفتاری با من داشتند. اصلا بگو یک ماه دیگر می‌رسم، آیا باید این رفتارها با من شود؟ آیا واقعا دکتر استقلال باید من را مداوا کند یا دکتر تیم خودمان؟! در تاریخ 20 تیر قراردادم در هیات فوتبال تبریز ثبت شده است.
پس چطور از لیست خارج می‌شوی؟
من همین را می‌گویم، مگر الکی است؟ بحث من عمرا فنی باشد. مسایل دیگری پشت پرده است که به موقع افشا می‌کنم. این حرف‌ها را خواهم زد، حتی اگر تا آخر عمر محروم شوم. یا محروم می‌شوم یا افراد متخلف به سزای کارهای خود می‌رسند. هر چه می‌دانم در کمیته انضباطی خواهم گفت. خدا پدر دادکان را بیامرزد. عده‌ای که نمی‌دانند توپ و فوتبال چیست بر سر کار هستند، اما امثال دادکان بیرون هستند. دادکان آمد و یک سر و سامانی به این فوتبال داد، اما حالا فوتبال دوباره دست عده‌ای آدم... افتاده است.
آخر این ماجرا چه می‌شود؟
برگه چهارم قرارداد دست خودم است. مبلغ قرارداد هم در آن قید شده است. تمام پول قراردادم را کامل می‌گیرم اما باید مشخص شود چرا این رفتار با من شد. البته دلیل آن را می‌دانم و به موقع آبروی آنها را می‌ریزم که چه تخلفاتی در این تیم رخ می‌دهد و حتی مالک باشگاه هم از آن بی‌خبر است. نمی‌دانم چرا فدراسیون که اطلاع دارد جلوی این قبیل کارها را نمی‌گیرد. در روزهای آینده حرفهای جالبی برای گفتن دارم که از طریق روزنامه گل می‌گویم.
از این موضوع خارج شویم. نظرت در مورد دعوت نشدن فرهاد مجیدی به تیم‌ملی چیست؟
دیگر همه می‌دانند بحث فرهاد فنی نیست. قطبی آرزو دارد برادرم را دعوت کند، اما اطرافیانش نمی‌گذارند. آقای فتح‌ا...زاده حقایق را در این مورد گفت. اطرافیان قطبی بگذارند او کارش را بکند. زیرآب علی کریمی را زدند، زیرآب فرهاد را زدند، زیرآب میداوودی را زدند. آقایان نان حلال به خانه‌های خود ببرید. به کوری چشم آنها هم که شده، اینها از جمله فرهاد باز هم گل می‌زنند.
یعنی فکر می‌کنی قطبی خودش مشکلی با فرهاد ندارد؟
قطبی او را دوست دارد. در این موضوع شک نکنید. هم به لحاظ فنی و هم به لحاظ اخلاقی فرهاد مورد تایید سرمربی تیم‌ملی است. برادرم آنقدر خوب است که به خاطر دعوت نشدنش به تیم‌ملی صدای دشمنانش هم درآمده است.
آقایان دشمن، بسوزید چه بتوانید تحمل کنید و چه نتوانید، محبوبیت فرهاد بالاست. همه از مردم تا مدیران و فوتبالیست‌ها او را دوست دارند. مگر ارث پدرتان را خورده که این‌طور با او دشمنی می‌کنید؟ چون خدا او را دوست دارد، فرهاد بازی به بازی بهتر می‌شود.
حالا چه کسانی را می‌گویی؟
گفتم که؛ آقای فتح‌ا...زاده گفته چه کسانی هستند. الان از 70 هزار نفری که به استادیوم می‌آیند، 50 هزار نفر بدون هیچ برنامه‌ای او را تشویق می‌کنند اما زمانی که آقایان در استقلال بودند 10 هزار نفر به زور و پول آنها را تشویق می‌کردند. مردم آدم‌های باوجود را دوست دارند. فرهاد با وجود است، اما آنها بی‌وجود هستند. شما بی‌وجود بودید و مردم شما را دوست ندارند.
این روزها برای گرفتن تست دوپینگ روی فرهاد زوم کرده‌اند.
من اگر جای فرهاد بودم، خداحافظی می‌کردم. به داشتن چنین برادری افتخار می‌کنم. خودش نمی‌گوید اما من می‌گویم، اگر فرهاد اینقدر آماده است، ساعت 10 شب می‌خوابد و شش صبح بلند می‌شود. هفت صبح می‌رود وزنه می‌زند. بدنش را دیدید که چقدر آماده است و عضله دارد. الکی که چند نفر را دریبل نمی‌زند و توپ را توی گل می‌کند. خودش اینها را نمی‌گوید، ولی من می‌گویم. روزی که استقلال تعطیل است، او صبح و عصر تمرین می‌کند.
آمادگی فرهاد بی‌دلیل نیست. مخالفان و دشمنان فرهاد خودشان و خانواده‌شان را آزار ندهند و عذاب نکشند. با این کارها دشمنان فرهاد به جایی نمی‌رسند. از فرهاد دفاع می‌کنم، نه به خاطر اینکه برادرم است، چون واقعا فوتبالیست بزرگی است و زندگی سالمی دارد.