مایلى کهن: رئال مادرید ،دایى را مى خواست اما حیف که مدرک مربیگرى نداشت!

کاسیاس و کاکا خوشحال بودند که او مربیشان مى شود

جدال لفظى محمد مایلى کهن و على دایى ۲ روز پیش از دیدار پرسپولیس و سایپا آغاز شد. جدالى که همچنان ادامه دارد و هر یک از ۲ طرف این مجادله سعى مى کنند با حرف هاى خود حقانیت شان را ثابت کنند.
مایلى کهن در تازه ترین اظهاراتش ابراز امیدوارى مى کند با آغاز ماه رمضان افراد متکبر از اسب خود بزرگ بینى پیاده شوند. او مى گوید از شکایت احتمالى على دایى نمى ترسد و تا زمانى که جان در بدنش دارد انتقادهایش را مطرح مى کند.
مایلى کهن در گفت وگویى درباره صحبت هاى جدید على دایى گفت: دایى ابتدا مى گوید که وقت اضافى ندارد که به حرف هاى من گوش کند. مى گوید یک گوشش در است و یک گوشش دروازه و بعد هم با عصبانیت تمام حرف هاى من را پاسخ مى دهد. او مى گوید خودش از تیم ملى رفته و مایلى کهن را از تیم ملى بیرون انداخته اند. او مدعى است پس از رفتنش از تیم ملى به خاطر بازى هاى درخشانى که تیم ملى دررقابتهاى انتخابى جام جهانى ۲۰۱۰ و به ویژه دیدار با امارات که با درخشش مهدى رحمتى یک بر یک به پایان رسید و رحمتى توانست پس از منصور رشیدى لقب شجاع ملى را به دست بیاورد از تیمهاى بزرگى پیشنهاد داشته است. حتى شنیده ام که او از تیمهاى بزرگ دنیا مانند بایرن مونیخ، بارسلونا و رئال مادرید هم پیشنهاد داشته است.
وى ادامه داد: مى دانید که آن زمان رئال مادرید به دنبال انتخاب سرمربى بود و حتى مذاکرات مدیر برنامه هاى دایى با رئال مادرید هم به خوبى و خوشى انجام شد. حتى باشگاه رئال مادرید پذیرفت که از البسه ناب کمپانى ایشان براى تیمهایش استفاده کند اما یک مشکل وجود داشت آن هم این بود که ایشان مدرک مربیگرى نداشت و به همین خاطر قرارداد بسته نشد. از یک طرف بازیکنان بزرگى مانند کاسیاس و کاکا و گوتى خوشحال بودند که قرار است یک مربى بزرگ دنیا روى نیمکت تیمشان بنشیند و از آن طرف هم ماست ها را کیسه کرده بودند که نمى توانند براى او شاخ و شانه بکشند اما به هر حال به خاطر این که در کشورهاى پیشرفته قانون براى همه یکسان است و کسى با رابطه و زور نمى تواند بر کرسى مربیگرى بنشیند او به رئال مادرید نرفت.
مایلى کهن درباره این اظهارنظر دایى که گفته بود او (مایلى کهن) براى رسیدن به هر پستى نزد بالاترین مسئول کشور هم مى رود، گفت: دایى گفته که خودش از تیم ملى کنار رفته است و این باید مورد توجه مسئولان فدراسیون باشد. اگر او مدعى است که خودش کنار رفته پس چطور از فدراسیون مى خواهد که مبلغ ۲ سال دیگر قراردادش را پرداخت کنند. مى دانید که ما در زمان مربیگرى دایى با چه تیمهاى پرقدرتى بازى کردیم. ابرقدرت فوتبال منطقه امارات است و ما با این تیم بازى مى کردیم. جالب اینجاست که دایى رقابت هاى مقدماتى جام ۹۸ را با رقابتهاى انتخابى ۲۰۱۰ مقایسه کرده است. واقعا کبر و خودخواهى تا چقدر؟!
این مربى فوتبال گفت: از روز روشن تر است که پس از جام جهانى ۹۸ چند ستاره از فوتبال ایران به فوتبال دنیا معرفى شده اند و باز هم اظهرمن الشمس است که پس از رقابتهاى انتخابى جام جهانى چطور اکثر قریب به اتفاق بازیکنان ایرانى شاغل در اروپا از این کشورها دیپورت شدند و باز هم به خاطر همین بازیهاى درخشان تیم ملى بود که حتى بازیکنان ایرانى از فوتبال امارات دیپورت شدند. آیا نباید به خاطر این همه سرمایه سوزى به ایشان پاداش داد؟ وقتى فوتبال برزیل سالانه چند میلیارد دلار از صدور بازیکنان و مربیان درآمد زایى مى کند آیا نباید به خاطر این همه سرمایه سوزى که در تیم ملى ایشان انجام گرفته به او پاداش داد؟بى انصاف ها به او پاداش نمى دهید حداقل بقیه پولش بدهید. مسئولان آیا نمى دانید که در دنیا سونامى اقتصادى به راه افتاده و طبعا این سونامى برروى تاجر ما هم تاثیر گذاشته است؟ بدتر از این شما این قدر بى معرفت هستید که مدتى است از جنس هاى ناب ایشان استفاده نمى کنید و آمده اید با یک شرکت قرارداد بسته اید که اجناس بونجولش را به تیم ملى مى دهد و تازه پولى هم مى دهد!
به راستى آیا این رسم حمایت از یک اسطوره است؟ اسطوره اى که باید هم اکنون در تیم ملى بازى مى کرد و هنوز هم همه مى دانیم که به طور رسمى از بازیهاى تیم ملى کنار نرفته و از آنجا هم کنار گذاشته شده است. چرا ما در کشورمان فقط به دنبال کشتن اسطوره ها هستیم؟
مایلى کهن ادامه داد: سرى به آلمان بزنید. هر مکان ورزشى و غیرورزشى که بروید همه چیز به نام یک بازیکن است. خیابان بکن باور، پارک بکن باور، تئاتر و سینماى بکن باور. مجسمه هاى متعددى از بکن باور در سطح کشور آلمان مى بینیم. اصلا همین استادیوم آلیانس هم به نام بکن باور است و گزارشگران ما نمى دانند که استادیوم آلیانس اشتباه است و این استادیوم به نام بکن باور است. در اینترنت هم اشتباه اعلام کردند. تازه فرانس بکن باور براى تخفیف مالیاتى خود نیاز ندارد پیش هر کس و ناکسى برود. چرا که اسمش بکن باور است. نه تنها از او مالیات نمى گیرند بلکه درصدى از مالیات مردم را به حساب او مى ریزند. حالا شما براى اسطوره ما چه کرده اید؟ تنها یک استادیوم را به نامش کرده اید که به قاما مى خواستید این کار را هم نکنید. تازه این اسطوره ما براى گرفتن تخفیف مالیاتى که آن هم به خاطر وضعیت بد اقتصادى ایشان است، عوض این که تمام فکر و ذکرش متمرکز به باشگاه بزرگ پرسپاماس باشد و حریفان را آنالیز کند باید به اداره مالیات، شهردارى، گمرک و خیلى جاهاى دیگر برود تا بتواند از تخفیف هاى مالیاتى برخوردار شود. تازه شنیده ام روى نیمکت مسابقه هم که مى نشیند بعضا باید با موبایل کارهاى اقتصادى اش را ردیف کند. آیا این ظلم نیست؟
وى با بیان این که دایى گفته من براى گرفتن مسئولیت پیش بالاترین مقام اجرایى کشور رفته ام به ایسنا گفت: تا جایى که ما مى دانیم اگر شما براى گرفتن کار به نزد کسى بروید و درخواستى داشته باشید ایرادى ندارد. همیشه بزرگان به ما آموخته اند که از دیوار کسى بالا نروید. دستمان را پیش کسى دراز نکنیم و دستمان را در جیب کسى نکنیم. اما آنها نگفته اند براى به دست آوردن رزق و روزى حلال تلاش نکنید.
مایلى کهن ادامه داد: فکر نمى کنم نیازى بود که براى گرفتن کار نزد رئیس جمهور بروم چرا که احمدى نژاد شناخت کامل را از من دارد. دایى رفتن من به پیش نفر دوم مملکت را خرده مى گیرد و این را چماق کرده اما من به آن افتخار مى کنم. اگر دایى به این مساله انتقاد مى کند، چرا خودش نزد محسنى اژه اى وزیر وقت اطلاعات و آیت الله هاشمى شاهرودى رییس قوه قضائیه رفت. فیلم این حرف ها هم وجود دارد و من مستند صحبت مى کنم.
وى در پاسخ به این سوال که دایى تاکید کرده در صورت ادامه صحبت هاى شما علیه تان شکایت خواهد کرد، گفت: سن دایى هنوز زیاد نشده اما حافظه اش ضعیف شده است. وقتى دایى از من شکایت کرد آن قاضى معروف من را ۳۰۰ هزار تومان جریمه کرد و همچنین من یکسال ممنوع المصاحبه شدم. بارها از طریق تربیت بدنى از من خواسته شد که این ۳۰۰ هزار تومان را بپردازم اما من گفتم این پول را نمى دهم و گفتم مى خواهم به زندان بروم تا آدم شوم. اما خلاف میل باطنى ام سازمان تربیت بدنى این ۳۰۰ هزار تومان را از حقوقم کم کرد و دیدید که من در آن مدت بارها مصاحبه کردم. مایلى کهن شناخته شده است و از این تهدیدها نمى ترسد. اگر هم او مى گوید به خاطر تیم ملى از شکایتش صرفنظر کرده باز هم باید تاکید کنم که حافظه او ضعیف شده و من هیچ وقت به گذشت او نیاز نداشتم. بعضى ها آدم قاتل را مى بخشند اما یک بار هم این مساله را نمى گویند. اما حالا او به خاطر ۳۰۰ هزار تومان که پول پفک نمکى نوه هایم هم نمى شود مى گوید که من را بخشیده است.
مایلى کهن در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا مى توان پایانى براى جدال لفظى شما و على دایى متصور بود، گفت: من بگومگوى شخصى با ایشان نداشتم. آیا شما دیدید در زمانى که او به ناحق سرمربى پرسپولیس شد من حتى یک بار هم درباره او صحبت کنم؟ من تنها هفته گذشته و به خاطر اینکه آن مسایل دغدغه ملى ام بود صحبت هایى را مطرح کردم. من دغدغه ملى ام را با هیچ چیز عوض نمى کنم. باید بگویم در این مساله هم پایم را پس نمى گذارم و همیشه انتقادهایم را مطرح مى کنم. شاید این مساله خوشایند برخى نباشد و شاید گفتن این انتقادها بعضى جاها به ترمز براى من تبدیل شده اما برایم مهم نیست و وظیفه خودم مى دانم تا زمانى که زنده هستم این حرف ها را بزنم. شکر خدا به غیر از خودش از کسى نمى ترسم. به همه احترام مى گذارم اما واهمه اى ندارم که مطرح کردن انتقادها باعث کم شدن حقوق و مزایایم شده یا مى شود.
مایلى کهن ادامه داد: اگر باز این داستان از طرف مقابل ادامه پیدا کند و بگوید که وقت اضافه ندارد که به این حرف ها گوش کند و دوباره پاسخ بدهد من هم مستدل تر پاسخ هایى را خواهم داد که تا به حال ندادم. آخرین چیزى هم که مى گویم این است که امیدوارم در آستانه ماه مبارک رمضان ما از اسب خودخواهى و تکبر و خودبزرگ بینى پایین بیایم و با صراحت نگوییم که چرا باید من از مردم عذرخواهى کنم. این مردم همانهایى هستند که پس از خدا بیشترین لطف را به ما کردند. نباید از ادبیات متکبرانه استفاده کنیم و مى خواهم بگویم ممکن است شما براى بعضى ها دایى باشید اما براى من ... نیستید و در مورد این اما بعدا صحبت مى کنم.