کد خبر : ۱۰,۹۷۱

غلامحسین مظلومى مدیر فصل گذشته استقلال پس از تغییرات مدیریتى و رفتن امیررضا واعظى آشتیانى و آمدن على فتح الله زاده، خیلى سریع و ناگهانى از تیم آبى پوش تهرانى دور شد. پس از استعفاى صمد مرفاوى از سرمربیگرى استقلال و رایزنى هاى مدیریت قبلى براى انتخاب سرمربى جدید، بسیارى انتظار داشتند غلامحسین مظلومى پاى برادر کوچک خود یعنى پرویز مظلومى را به استقلال باز کند. اما گزینه هایى که واعظى به سراغ آنها مى رفت مربیانى غیر از پرویز مظلومى بودند. پس از جدایى آشتیانى، فتح الله زاده راى به انتخاب پرویز مظلومى به عنوان سرمربى تیم داد وغلامحسین مظلومى توقع داشت تا برادرش پشت او بایستد و براى ماندنش در مجموعه استقلال از او حمایت کند. اما این اتفاق رخ نداد تا غلامحسین خان این روزها حسابى از پرویز ناراحت باشد. مدیر فصل پیش استقلال از مجموعه فعلى دلخور است چرا که معتقد است رفتار درست و شایسته اى را با او نداشتند. غلامحسین مظلومى طى گفت وگویى به سوالات مطروحه پاسخ داد:
ناگهانى از استقلال و هیاهوى آن فاصله گرفتید.
- طبیعت فوتبال ما این است. هر مدیرى که مى آید مجموعه مورد نظر خودش را مى آورد. من هم به نظر مدیران فعلى احترام مى گذارم.
براى ادامه همکارى از شما دعوت نشد یاخودتان دیگر تمایلى به ادامه کار نداشتید؟
- قرارداد من با باشگاه تمام شده بود. اگر تمایل به همکارى داشتند خودشان زنگ مى زدند. آقاى فتح الله زاده اگر دوست داشت که با من کار کند باید به من زنگ مى زد. حتى اگر نمى خواست که در تیم کارى اش باشم حداقل باید به من زنگ مى زد و به صورت مستقیم این موضوع را به من مى گفت نه اینکه برادرم پرویز را واسطه کند و از او بخواهد که به من زنگ بزند و اعلام کند که به من نیازى نیست.
مگر پرویز مظلومى در تماس با شما چه چیزى گفت؟
- او به من زنگ زد و رخصت گرفت و بعد هم به من اعلام کرد انشاء الله در سال هاى آینده با هم کار مى کنیم. این حرف یعنى اینکه نمى خواهد با من همکارى داشته باشد. من هم نمى گویم چرا من را نخواستند اما حداقل فتح الله زاده باید معرفت به خرج مى داد و من را به باشگاه دعوت مى کرد و در یک جلسه خودش این موضوع را به من مى گفت یا حداقل یک تماس خشک و خالى مى گرفت و ضمن تشکر از زحماتى که براى استقلال انجام داده بودم به من مى گفت که دیگر نیازى به حضورم نیست. نه اینکه به پرویزخان مازاد بودن من را اعلام کند. البته به من گفتند چون در سفر بوده نتوانسته تماس بگیرد اما فکر مى کنم قبل یا بعد از آن این فرصت را داشت که این کار را انجام بدهد. یک مدیر حق دارد که تیم کارى اش را تعیین کند. نمى گویم چون من را برکنار کرد مدیربدى است اما موضوع مهم اینجاست که از فتح الله زاده توقع داشتم که رفتار بهترى با من داشته باشد. فتح الله زاده حق دارد هرکسى را که مى خواهد به عنوان همکار خود انتخاب کند. اما او نباید برادرم را واسطه برکنارى من کند. از پرویز خان هم این گلایه را دارم که او نباید قبول مى کرد که به من زنگ بزند و خبربرکنارى ام را اعلام کند. نمى دانم چرا نظرى جویبارى را آوردند پرویز خان مى توانست از من حمایت کند و بگوید که اگر برادرم نباشد من هم نیستم. اما او این کار را نکرد.
پس توقع داشتید که پرویز مظلومى شما را در کادر جدید استقلال جاى مى داد؟
- پرویز باید مى گفت اگر برادرم نباشد من هم نیستم. از او توقع داشتم که از من حمایت کند اما این کار را نکرد. به عنوان یک برادر بزرگتر و یک پیشکسوت که استخوانش را براى استقلال خرد کرده تحمل چنین موضوعى برایم سخت است اما توکلم بر خداست. ما همیشه استقلالى هستیم و همیشه استقلالى مى مانیم. پرویز ، پورحیدرى و فتح الله زاده عزیزان من هستند و آنها را دوست دارم و به آنها حق مى دهم که باکسى که دوست دارند کار کنند. اما باید بدانند که دل من را شکستند.
شاید چون شما در تیم مدیریتى واعظى آشتیانى جاى داشتید نمى خواستند با شما همکارى کنند؟
- واعظى مدیر قابل احترامى براى من بود. هر مدیرى که مى آید یک مجموعه را براى خود در نظر مى گیرد. من تا پیش از آمدن به استقلال نه واعظى را مى شناختم و نه کوچکترین تماس و آشنایى با او داشتم. زمانى که از من دعوت به همکارى کرد براى کمک به استقلال با جان و دل پذیرفته ام. حالا هم هرکجا که بنشینم از او و مدیریتش تعریف مى کنم. من سال گذشته همین ورزشگاه دستگردى را براى استقلال زیر قیمت از فرماندهى ناجا اجاره کردم. حداقل کارکرد من در فصل گذشته این بود که صدمیلیون تومان زیر قیمت یک زمین تمرین براى استقلال جور کردم. قرارداد من با باشگاه هم ۳۰ میلیون بود که ۲۵ میلیون تومان آن را خرد خرد گرفتم و ۵ میلیون دیگر باقى مانده که هنوز به من نداده اند. براى گرفتن طلبم هرچقدر به باشگاه زنگ مى زنم کسى جواب من را نمى دهد. اما بدانید من براى پول به استقلال نیامدم. اگر طلبم را دادند که دادند اگر ندادند فداى سر استقلال.
اختلاف کهنه شما و پرویز مظلومى همچنان پابرجاست؟
- این اختلاف به آن زمانى بر مى گردد که من سرمربى استقلال بودم. آن موقع پرویز را که ۳۴ ساله بود روى نیمکت مى نشاندم و به جوانترهایى مثل چنگیز و گروسى بازى مى دادم اما او مى خواست بازى بکند و از همان موقع هم براى من خط و نشان کشید. حتى از او دعوت کردم تا به عنوان کمک بیاید و در کنار من بنشیند اما ترجیح داد برود و با منصور پورحیدرى کار کند. ارتباط من و پرویز خان از آن زمان خراب شد.
پس فکر مى کنى مظلومى هنوز هم بابت آن قضایا از شما دلخور و ناراحت است؟
- اگر ناراحت نبود چه ایرادى داشت من را که بالاترین مدرک هاى مربیگرى از جمله A آسیا را دارم و سرمربى تیم ملى امید و استقلال بودم را کنار خود روى نیمکت قرار مى داد. یعنى من نمى توانستم به او روى نیمکت هیچ کمى بکنم؟ منصور پورحیدرى هم عزیز من است اما او مى توانست مدیر فنى باشد و من به عنوان سرپرست کنار استقلال باشم اما همین کدورت کهنه باعث شد تا پرویزخان دوست نداشته باشد که من در استقلال بمانم. برادرم در حقم کم لطفى کرد. البته باز هم مى گویم بیش از همه از فتح الله زاده گلایه دارم. در شان او نبود که با من این گونه برخورد کند. و به این سادگى من را کنار بگذارد بدون اینکه حتى یک تماس خشک و خالى با من بگیرد. او برادرم را رو در روى من قرار داد و از او خواست تا خبر برکنارى من را اعلام کند. حداقل کارکرد من در فصل گذشته این بود که وظایف خود را به عنوان سرپرست وظایفم را خوب انجام داده بودم و حاشیه ها را از استقلال دور کرده بودم. بابت این کارها مى شد یک تشکر و خسته نباشید خشک و خالى به من بگویند که این راهم دریغ کردند. به عنوان یک پیشکسوت و استخوان خرد کرده استقلال مورد ظلم واقع شدم اما باید بدانیم که این صندلى ها و این مقام ها مى آیند و مى روند و تنها مرام و معرفت آدم ها باقى مى مانند.

۷ مرداد ۱۳۸۹ ۰۹:۴۵

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید