در همه ادوار لیگ برتر و حتی قبلتر از آن استقلال هیچگاه در جناح راست خود با کمبود بازیکن روبرو نبوده است اما به نظر میرسد این فصل استقلال تجربه تازهای را پشت سر خواهد گذاشت. از سالها پیش تاکنون استقلال همواره به دلیل داشتن هافبک راستهای طراح در راس تیمهای حاضر در فوتبال قرار داشته است. در همین ده، پانزده سال اخیر استقلال بازیکنانی در جناح راست خود داشت که بسیاری از تیمها آرزوی به خدمتگیری آنها را داشتند. جواد زرینچه روزگاری در سمت راست استقلال- تا قبل از آنکه دفاع آخر بازی کند- آقایی میکرد. ترکیب او و مجید نامجو مطلق حتی تیم ملی را هم تحتالشعاع قرار داد به طوری که زوج زرینچه- مطلق سالهای سال توانستند در جناح راست تیم ملی ایفای نقش کنند. در همان زمان که زرینچه آرام آرام به پایان دوران بازیگری خود میرسید بازیکن دیگری در استقلال توجه اهالی فوتبال را به خود جلب کرد. نامش محمد نوازی بود؛ بازیکنی که برای بازی در جناح چپ به استقلال آمد اما بعدها آنقدر مقابل ناصر حجازی پافشاری کرد تا در جناح راست بازی کند که سرانجام هم همین طور شد. نوازی به جناح راست استقلال نقل مکان کرد تا به این ترتیب جایی برای نیکبخت که آن روزها جوانی بود جویای نام و صاحب تکنیک، باز بشود. زرینچه هم یک خط عقبتر بازی کرد تا به این ترتیب استقلال، نوازی را در پست هافبک راست به بازی بگیرد و زرینچه هم پشت سرش. در جناح چپ هم که تکلیف روشن بود! نیکبخت آنقدر خوب بازی میکرد که هر تیمی از حضور این هافبکهای چپ و راست در استقلال غبطه میخورد. از بحث هافبک راست خارج نشویم؛ بعد از محمد نوازی که روزهای متمادی با آن فرارهای سریع و ارسالهای دیوید بکامیاش همه را به وجد میآورد نوبت به ظهور چهره تازهای شد. وقتی نوازی رفت خیلیها تصور میکردند استقلال دیگر نمیتواند جای خالی این هافبک راست خلاق را پر کند اما خسروی حیدری نه تنها این کار را انجام داد بلکه بعدها کاری کرد که دیگر هیچکس نام نوازی را به زبان نیاورد. خسرو حیدری در حقیقت نسل سوم جناح راست استقلال بود؛ بازیکنی که با آن فرارها و دریبلهای سریع و ارسالهای بینقص خود کاری با مدافعان تیمهای حریف میکرد که آنها نتوانند مقابل ارسالهای دقیقش راهی جز تسلیم پیدا کنند. حضور حیدری در استقلال خیلیها را امیدوار میساخت به این مهم که استقلال تا سالهای سال در این پست بیمه باشد اما او از استقلال رفت تا ناگهان نسل طلایی هافبک راستهای استقلال متوقف بشود. حیدری در شرایطی استقلال را تنها گذاشت که هیچ گزینهای هم برای پر کردن جای او در استقلال وجود نداشت. مسوولان باشگاه سپاهان به کارگردانی امیر قلعهنویی کاری کردند که جواد کاظمیان هم حضور در سپاهان را به استقلال ارجحتر بداند و به این تیم برود. به این ترتیب استقلال دچار فقدانی ناخواسته شد؛ شرایطی که طی ده، پانزده سال اخیر در جناح راست آبیها بیسابقه بوده. حتی روزگاری که نوازی از استقلال به صبای قم رفت فرزاد مجیدی تا حدودی توانست تأثیرگذاری هافبک راستهای استقلال در فوتبال ایران را تداوم ببخشد اما حالا چه؟ آیا آبیها میتوانند تأثیرگذاری نسل طلایی خود را در فوتبال ایران ادامه دهند؟ به نظر میرسد باید پاسخی متفاوت به این سوال داد. آبیها بازیکنی را جذب کردهاند که مثل هندوانه در بسته است. معلوم نیست داخل این هندوانه قرمز است یا سفید و اساساً این برزیلی که جانشین خسرو حیدری لقب گرفته بتواند جای او را پر کند یا خیر؟ قطع به یقین آنهایی که با سبک بازی استقلال در ده، پانزده سال اخیر آشنا هستند به خوبی میدانند این تیم علاقه خاصی به استفاده از کنارهها دارد اما این فصل ظاهراً شرایط برای بازی با این سبک فراهم نیست و پس از مدتها استقلال وضعیت جدیدی را تجربه میکند...