بحث اصلی این روزهای استقلال چگونه بازی کردن است. برخی میگویند بهتر است مظلومی تیمش را با روش 1-3-2-4 به میدان بفرستد و البته برخی هم از توانایی بازی کردن استقلال با روشن 2-4-4 حرف میزنند. استقلال حتی میتواند با 3 دفاع هم بازی کند و 5 هافبک و دو مهاجم مقابل آنها قرار بدهد که این روش رجوعی است به گذشته، زمانی که این تیم قهرمان لیگ هشتم شد. تعابیر گوناگونی از استقلال میشود، از اینکه آبیها بهتر است با کدام روش بازی کنند و بهتر است با چه سیستمهایی به میدان نیایند. اما در کنار این پیشنهادها، سوالها و دغدغهای که در جناح راست استقلال وجود دارد، منتقدان معتقدند استقلال با وجود در اختیار داشتن 4 مهاجم هنوز آن مهاجمی که بتواند در هر حال موقعیتها را تبدیل به گل کند در ترکیب خود ندارد. حتی بودن فرهاد مجیدی هم که فصل قبل از آسمان و زمین گل زد و یکی از آمادهترین بازیکنان تیمش محسوب میشد سبب نشده این نگرانی کاهش یابد. وقتی صحبت از مهاجمی میشود که در هر حال بتواند دروازه حریفان را باز کند ناخودآگاه اهمیت قدرت بدنی و توانایی فیزیکی جایگاه خودش را پیدا میکند و این پرسش را به وجود میآورد که در مجموعه کنونی استقلال کدام بازیکن از نظر فیزیکی میتواند آن مهاجم دلخواه در خط آتش آبیها باشد؟ پرویز مظلومی سعی میکند با نام بردن از دوسسانتوز به این سوال پاسخ بدهد اما چگونه میتوان به بازیکنی که تازه قدم به محیط فوتبال ایران گذاشته امید بست؟ وقتی از مهاجمی با این شرایط فیزیکی حرف میزنیم میتوانیم نامهایی مانند کریم انصاریفرد، ابراهیم توره، عمادرضا، امین منوچهری و محسن خلیلی را مقابل مظلومی قرار بدهیم اما به هر ترتیب استقلال موفق نشد مهاجمی با این ویژگی را جذب کند که البته مشکل نبود مهاجمانی با این شرایط فیزیکی فقط مختص استقلال نیست و تیم ملی و به طور کلی فوتبال ایران را هم در بر میگیرد!