کد خبر : ۱۰,۵۱۴
خیلی‌ها دوست دارند نیامدن خسرو به استقلال را به رابطه قدیمی‌اش با پرویز مظلومی ربط دهند اما آیا واقعیت این است؟
حق هواداران استقلال این نبود آقای حیدری
 

مهمترین سوال این است: چرا حالا خسرو.؟

خیلی‌ها دوست دارند نیامدن خسرو به استقلال را به رابطه قدیمی‌اش با پرویز مظلومی ربط دهند اما آیا واقعیت این است؟

پاسخ منفی است. پرویز مظلومی نه تنها با خسرو مشکلی نداشت بلکه به عنوان یک استاد قدیمی که نقش پررنگی در ظهور و معرفی حیدری به فوتبال ایران داشته است سخت کوشید تا خسرو را به تهران بیاورد اما مساله خسرو این نبود که کوشش‌های مظلومی در این رابطه موثر واقع شود بلکه مساله خسرو شبیه به مورد دیگرانی بود که به استقلال پشت کردند و رفتند به خیال آنکه بزرگی استقلال از آنهاست اما نبود و نیست.

در عجبم که چرا این مهم اینقدر در تاریخ تکرار می‌شود اما دوباره و چند باره تکرار می‌شود و درس عبرت نیست که نیست.

سپاهان باشگاه بزرگ و محترمی است اما خسرو خود نیک می‌داند که متعقل به آن باشگاه نبوده و نیست و آنچه از او یک بازیکن محبوب در فوتبال ایران ساخت استقلال و بزرگی‌اش بود که آن بزرگی را به حیدری وام داد و حالا باید از پنجشنبه به بعد آرام آرام اقساط وام را برگرداند و هرچه زمان جلوتر برود و خسرو محبوبیتش را هم بیشتر باز پس می‌دهد و دست آخر هیچ!

مهمترین سوال این است: چرا حالا خسرو؟

البته که اختیار عمل خویش خسروان دانند اما کاش خسرو می‌آمد و اول پای میز مذاکره با استقلال می‌نشست پس از آن تصمیم می‌گرفت نه اینکه ده رو تلفنش را از دسترس خارج کند و پس از آن باز بدون مذاکره سر از نصف جهان درآورد.

کاش خسرو از رو در رو شدن با مسئولان استقلال نمی‌ترسید، ترس او البته که از مسئولان استقلال نبود بلکه ترس او از هوادارانی بود که از روز جمعه در کوچه و بازار و کوی و برزن وی را می‌بینند و به چشمهایش خیره می‌شوند و با همان چشم‌ها از او می‌پرسند چرا حالا؟ به خاطر ضربه زدن به استقلال؟

می‌پرسند چرا خسرو؟ چرا رفتن به سپاهانت را مخفی کردی؟ چرا تمایل خودت را در کوچه و پس کوچه‌‌های سکوت قایم کردی؟ چرا؟ آیا نیت تو این بود که طی همین ده روز همان یکی، دو راست پای باقی مانده در آخرین روزهای نقل و انتقالات هم قراردادهایشان را با دیگر تیم‌ها ببندند و بعد تو بروی؟

آیا نیت تو این بود که استقلال دستش در پوست گردو بماند؟

نه! پاسخ این سوال‌ها از جانب هواداران خسرو این نیست و یا حداقل اینکه این پاسخ «شیرین» نیست!

قصه خسرو و شیرین را لابد باید لابه‌‌لای کتاب‌های قدیمی پیدا کنیم چرا که امروز حتی عشق هم خریداری می‌شود و بر سر آن چک و چانه هم می‌زنند! حالا اگر خسروی قدیمی نباشی چوب حراج می‌زنند و شیرینت را هم با خود می‌برند! اگر لازم باشد از یک میلیارد هم عبور می‌کنند.

عبور از یک میلیارد به جای خود اما نکته و سوال اصلی برای هواداران اینجاست:

چرا حالا خسرو؟ چرا حالا که استقلال این همه به پای فرزند خودش ایستاد و با هیچکس مذاکره نکرد؟

طی همین ده روز گذشته بسیار بودند بازیکنانی که التماس می‌کردند به استقلال بزرگ بیایند و فرصت «خسرو» شدن داشته باشند و آن حضور برایشان بسیار «شیرین» بود ا ما استقلال به پای فرزند خویش ایستاد و به آنها «نه» گفت. چرا که مطمئن بود خسرو حیدری‌اش نمی‌تواند به آن همه لطف و محبت این مردم پشت کند. حتی اگر به فرض از یک میلیارد هم عبور کنند و کوهی از پول به پایش بریزند! بدتر از همه البته این نبود  بلکه آن بود که خسرو نگفت نمی‌آیم! که کاش ده روز قبل گفته بود تا استقلال خسروی دیگری را پیدا می‌کرد و طعم شیرینش را می‌چشید همانطور که همین خسرو دو سال پیش توسط همین فتح‌اله‌زاده به استقلال آمد و به کام هواداران «شیرین» شد.

به هر حال زمستان می‌گذرد و روسیاهی به زغال می‌ماند.

روابط عمومی باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال

۳ تیر ۱۳۸۹ ۱۹:۵۴

فتو فرهادی - طرح بلایند - 1200-800   تبلیغات رادکام

اظهار نظر خوانندگان

  • خواهشمند است نظر خود را تا حد ممکن به زبان فارسی بنویسید .
  • نظرات توهین آمیز ، تکراری و غیر مرتبط منتشر نخواهد شد .
  • نظرات ارسالی بعد از تایید منتشر خواهد شد.
  • مسئولیت محتوای نظرات به عهده اظهار نظر کننده و قابل تعقیب می باشد . 

تعداد کاراکتر باقیمانده: 2000
نظر خود را وارد کنید