با اکثر استقلالی ها که صحبت میکنی آرامش رو از صحبت هایشان میشود فهمید چرا که هدایت تیم دوباره به استقلالی های با تعصب رسیده و خیالشان از بابت محبوبشان کمی آسوده شده ولی ای کاش حاجی این دو سالم نرفته بودو ما همچنان عده ای را مظهر رنگ آبی استقلالی می شناختیم.
استقلال برای عده ای جزیی از زندگیست و برای به اصطلاح تیفوسی ها زندگی جزیی از استقلال است. آری این تیم پر طرفدار پایتخت آنقدر بزرگ است که منتش بر سر تمام استقلالی ها است وهیچ کس منتی بر این تیم ندارد و پیراهن این تیم به تن هرکس مایه افتخارو اعتبار او است.
برخی خیلی راحت رنگ عوض میکنند و به قول خودمان نان را به نرخ روز میخورند وعده ای دیگر برای محبوبشان همه کار میکنند و هیچ توقعی هم ندارند.
و اما این مقدمه ها برای چه بود؟
برای باز کردن مشکلی بود که فوتبال ما رو فرا گرفته و آن وجود بوقلمون صفت هاست .
همانهایی که تا دیروز دراستادیوم مدافع سرسخت مدریت قبلی بودند و روزنامه استقلال جوان پاره میکردند و به آتش میکشیدند و شعار در مدح مدیر قبلی میدادند امروز کاش بودید و میدیدید چگونه مدح مدیر جدید را میگفتند و گوی سبقت از دیگری می ربودند تا در جلوی چشم مدیر جدید باشند و به او تبریک بگوییند.
آنها که دیروز آنگونه بودند و امروز اینگونه فردا چه کسی را فدای منافعشان خواهند کرد ؟؟؟ قضاوت را به شما واگذار میکنیم چون بر این باوریم شعور و فهم فوتبال دوستان بویژه استقلالی ها آنقدر بالاست که براحتی مسایل را تجزیه و تحلیل میکنند و برای تمیز دادن وقایع به چشمشان اعتماد نمیکنند و فرق بین پاک و ناپاک را میدانند.
آنهایی که همیشه و در همه جا دم ازعشقشان به استقلال میگفتند وعاشقانه آن را دوست داشتند ( که این گونه نبود) مگر نمی دانستند باید بهاء عشق را پرداخت و یا نمی دانستند اگر کسی عاشق است باید برای عشقش جان فشانی کند؟؟؟پس چرا همیشه دنبال منافع خود بودند!!! مگر استقلال عاشق آنها بود؟؟؟
آنهایی که برای اسکناس های سبزواهداف دیگر برای تیم رقیب بوق میزدند و ساعت ها قبل از شروع بازی به استادیوم می رفتند و روحیه به تیم میدانند نمی دانید با چه اشتیاقی برای حاجی هورا میکشیدند وحنجره مبارکشان را برا ی حاجی پاره میکردند.
فلان ستاره که از قبال همین تماشاگر ستاره شد تا چند هفته پیش چنان از مدیریت منظم و با دیسیپلین تعریف و تمجید میکرد که انگار سالیان سال انتظارش را میکشید ودر مصاحبه های مختلف حضورش را مشروط بر حضور آن مدیرمیدانست چرا بیکباره دیدگاهش عوض شد و بیا وببین چگونه درهمه جا ابراز خوشحالی میکند که مدیریت جدید سر کار آمده . یا دیگری که برق پول چنان چشمش را گرفته بود که میگفت در فوتبال حرفه ای دیگر تعصب جایی ندارد وبا تیم های رقیب مذاکره میکرد حال دم از غیرت و وفاداری میزند؟آیا فوتبال به یکباره غیر حرفه ای شد؟؟؟
یک مدیرو یا کسی که پستی دارد وقتی از یک مجموعه جدا میشود همه چیز را خراب میکند و تازه یادش می آید که علیه آن مجموعه باید افشا گری کند و ذهن هوادار را نسبت به قضایا روشن کند و یا آشکارا با هم در بیانیه ها جنگ میکنند ولی از عشق و علاقه ای وافر به هم در جلو دوربین یاد می کنند.
درست است که مدیرعامل و کادر فنی در راس هرم هر باشگاه قراردارند وآنها پلی هستند برای رسانیدن تیم به قله افتخار ویا بردن به پرتگاه برای سقوط ولی یک استقلالی واقعی عاشق مدیر و سرمربی نیست چون این افراد در مقاطع مختلف جابجا میشوند ولی نام بزرگ و پر افتخار استقلال تا ابد باقی می ماند.
ما همیشه قدردان زحمات افرادی هستیم که خالصانه و مخلصانه و بدون هیچ چشمداشتی برای استقلال و استقلالی زحمت میکشند( ولی هیچ وقت منتی بر این مجموعه ندارند) هستیم وخواهیم بود حال می خواهد : مدیر ,سرمربی ویا تدارکات و یا.... باشد.
تا مادامی که در فوتبال ما این گونه دورویی ها وباد به پرچم بودن ها وجود دارد نباید از این فوتبال انتظار پیشرفت داشت و باید همچنان نشست وناکامی های فوتبال را در عرصه های جهانی نظاره گربود.
در پایان یک تشکر جانانه از تمام کسانی میکنم که قلبشان به عشق استقلال میتپد و هدفشان خوشحال کردن میلیونها هوادار آبی دل است .
پایدار وبرقرار باشید / دلتان شاد آسمانتان آبی
آبی بی انتها