یکی یقه واعظ را بگیرد!
اینکه شخصی مانند واعظی آشتیانی به راحتی به استقلال پشت پا بزند و تیمی پرطرفدار را به امان خدا رها کند یا به قول معروف حاجی حاجی مکه و هیچکس هم نتواند به او از گل نازکتر بگوید ناشی از چیست؟ چرا کسی از مدیران این فوتبال یقه واعظ را نمی گیرد و از او بازخواست نمی کند؟ ایا واعظی آشتیانی آنقدر قدرت دارد که دعوت رییس سازمان ورزش را بی پاسخ بگذارد ، فصل جدید تیمی پرهوادرا چون استقلال را نابود کند ،در آخر هم هیچکس نتواند به او بگوید بالای چشمت ابروست ! فوتبال ایران همیشه از همین کت و شلواریهای در ظاهر با منطق و در باطن تهی از دلیل و برهان ضربه خورده استو باز هم خواهد خورد .
شبی که در 90 حاضر شد
تا قبل از آن شب که برای اولین بار روبروی عادل فردوسی پور نشست، شاید همسایه دیوار به دیوارش هم او را نمی شناخت ، اگر او را در خیابان می دیدی و می خواستی شغلش را حدس بزنی بدون شک او را با دبیر ریاضی دبیرستان خود مقایسه می کردید.اما به یکباره میلیونها هوادرا فوتبال تصویرش را در ذهنشان ثبت کردند،شاید آن شب بود که بعد از خروج از ساختمان صدا و سیما قدمهایش محکم تر شد و با غرور به اطرافیانش نگاه می کرد.این از برکات حضور در دو باشگاه پرطرفدار قرمز و آبیست، همان باشگاههایی که به یکباره تو را در کانون توجه قرار می دهند .
همیشه از منطق و کارهای زیرساختی می گفت
در هر برنامه ای که حاضر می شد چنان منطقی صحبت می کرد گویی او مدیر گمشده آبیها است .چنان از برنامه های خود می گفت که شاید هر هوادار آبی به وجود او در استقلال افتخار می کرد و به قرمزها فخر می فروختند :شما هم به چنین مدیری هوشمند نیازمندید.شاید آنها نمی دانستند روزی او چنان استقلال را بر زمین خواهد زد که بلند شدن پسران آبی به این زودیها امکانپذیر نباشد.
او فضای فوتبال را نمی شناخت
روزی که در تهران و ورزشگاه با یک گل امیر قلعه نویی اصفهانی را بدرقه کرد شاید در پوستش نمی گنجید،او آنروز مانند فاتحی فکر می کرد که به همین راحتی می تواند به قهرمانی لیگ برتر برسد و نام خود را برای استقلالیها جاودانه کند.اما شاید فکر نمی کرد قهرمانی در لیگ برتر مانند رکاب زدن دوچرخه سواران تحت مدیریتش نیست. او فضای فوتبال را به هیچ وجه نمی شناخت ، البته در این اواخر مشاورانی داشت که تا حدودی او را در فضای فوتبال قرار می دانند اما او به هیچ وجه از جنس این فوتبال و هوادرانش نبود.
هیچکس حال او را نگرفت
با رفتن ناگهانی اش چنان عرصه را برباشگاه استقلال تنگ کرد که این فصل لیگ برتر برای آنها به طور یقین فصلی وحشتناک لقب خواهد گرفت .فصلی که شاید به تحقیر و کوچکی استقلال بزرگ ختم شود و خنده هوادارن قرمز بر گرده های هوادارن آبی سنگینی کند .او براحتی حال هواداران آبی را گرفت اما کسی در این فوتبال نبود که حال او را بگیرد!
شاهرخ نظری - دنیای فوتبال