هروویه میلیچ، بازیکن کروات استقلال در
ابتدای لیگ نوزدهم به جمع آبیپوشان پیوست و توانست در بازیهایی که برای
این تیم به میدان رفت، بازیهای قابل قبولی از خود به نمایش بگذارد. او حتی
در بازی با گلگهر سیرجان توانست یکی از دو گل تیمش را به ثمر برساند.
باشگاه استقلال در حاشیه تمرین این تیم مصاحبهای با میلیچ داشته که در
ادامه میخوانید.
تشبیه شدن به مسی و داریو سرنا
بله
از زمانی که من فوتبال حرفهای را در سوئد آغاز کردم، این صحبت مطرح شد که
شبیه مسی هستم. داریو سرنا هم قهرمان من بوده است. اینها بازیکنان خیلی
بزرگی هستند و باعث افتخار من است.
محبوبیت بالا در سوئد
زمانی
که به سوئد رفتم یک جوان ۱۸، ۱۹ ساله بودم و برای اولین بار بود که
میخواستم در خارج از کشور فوتبال بازی کنم. در دو، سه ماه اول کارم سخت
بود، اما توانستم جا بیفتم، اعتماد مربی را جلب کنم و بازیهای خوبی داشته
باشم. در سوئد توانستم چندین گل بزنم که یکی از آنها خیلی مهم بود و با
تماشاچیها برای آن جشن بگیرم. در کل محبوبیت خوبی در سوئد داشتم.
دعوت به تیمملی کرواسی توسط استیماچ
بعد
از دو سال که در سوئد بودم دوباره به کرواسی برگشتم. در آن زمان استیماچ
من را به تیمملی دعوت کرد و من اولین بازیکن تاریخ باشگاهم بودم که برای
تیمملی کرواسی بازی میکردم. اولین بازی ملی من در سوئیس مقابل پرتغال و
رونالدو بود. در آن بازی برای اولین بار در پست دفاع چپ بازی کردم، چون قبل
از آن هافبک چپ بودم. آن دوره، دوره خوبی برای من بود و با بازیکنانی
مانند مودریچ و راکیتیچ همتیمی بودم.
تقابل با آرژانتین و مسی
نه
آن زمان مربی نیکو کواچ، سرمربی فعلی بایرن مونیخ هدایت تیمملی کرواسی را
بر عهده داشت. در آن بازی من به عنوان بال راست بازی میکردم و یک بر صفر
هم جلو بودیم، اما بازی را ۲ بر یک باختیم. البته در آن زمان بازیکنان مهم
ما مانند مودریچ در زاگرب ماندند، چون ما بازی خیلی مهمی مقابل ایتالیا
داشتیم.
حضور در لیگ روسیه و بازی برای روستوف
در
روستوف چهار دفاعه یا سه دفاعه بازی میکردیم. مواقعی که تیم نیاز به گل
داشتیم، مربی من را به پست هافبک میبرد، چون توانایی هجومی داشتم. حتی
زمانی هم که در فیورنتینا بازی میکردم، به عنوان هافبک به میدان رفتهام،
چون در فوتبال ایتالیا بازیها تاکتیکی است و ممکن است مربی چندین بار
تغییر تاکتیک بدهد. الان خوشحالم که با استراماچونی کار میکنم و فوتبال
تاکتیکی بازی میکنیم. من به ترکیب سه دفاعه هم علاقه دارم.
دوره درخشان در ایتالیا و فیورنتینا
در
ایتالیا زندگی شخصی و فوتبالی خوبی داشتم و با این که با مصدومیت هم روبرو
بودم (شکستگی بینی) ۲۰ بازی برای فیورنتینا انجام دادم، اما در آخر فصل
مدیر برنامههایم به من گفت که یک پیشنهاد از المپیاکوس داری و، چون آنها
در لیگ قهرمانان هستند، حضور در این تیم میتواند به قراردادهای آیندهات
کمک کند و پیشنهادی است که میتوانی به آن فکر کنی. به این دلیل من فلورانس
را ترک کردم و به المپیاکوس رفتم، اما آنجا شرایط برای من خوب پیش نرفت.
در المپیاکوس دو بازی اول را بازی کردم، اما بعد از آن نمیدانم چه اتفاقی
افتاد که دیگر به من بازی نرسید و در لیگ قهرمانان هم نتوانستم بازی کنم.
این شد که پس از پنج، شش ماه باشگاه را ترک کردم و به خاطر رفتار باشگاه با
من و چند بازیکن دیگر واقعا متاثر شدم.
تماس ساری و حضور در ناپولی
برای
من افتخار بزرگی بود که ساری با من تماس گرفت. من پیشنهاد ساری را بدون شک
و تردید قبول کردم، اما متاسفانه در پایان فصل، ساری از ناپولی جدا شد و
به چلسی رفت. قرارداد من با ناپولی شش ماهه بود و قرار بود برای ادامه
همکاری با هم صحبت کنیم. پس از رفتن ساری، آنچلوتی سرمربی ناپولی شد که
شناختی از من نداشت. دیگر شانسی نداشتم و از این تیم جدا شدم.
همتیمی بودن با انصاریفرد و آزمون
من
هر دوی آنها را میشناسم. یادم است که سردار به عنوان بازیکن قرضی از
روبین کازان به روستوف آمد و آنجا دوستان خوبی بودیم و با هم رفتوآمد
داشتیم. برای او خوشحالم که به زنیت رفته است، چون او بازیکن آیندهداری
است و مطمئنم که میتواند در باشگاههای بزرگی بازی کند. در مورد کریم هم
باید بگویم که بازیکن خوب و باهوشی بود، اما او هم در المپیاکوس مانند من
مشکلاتی با مربی داشت. کریم بازیکن باکیفیتی بود که به خاطر مشکل با مربی
نمیتوانست بازی کند. کریم هم یک دوست فوقالعاده بود.
وضعیت استقلال در لیگ نوزدهم
متاسفانه
ما لیگ را خوب شروع نکردیم، ولی اعتقاد دارم که میتوانیم برای قهرمانی
بجنگیم. فاصله هشت امتیازی هم میتواند زیاد باشد و هم میتواند نباشد و
بتوانیم جبران کنیم. اگر بتوانیم امتیاز کامل چهار بازی آینده را بگیریم،
شانس خوبی برای بازگشت به جمع مدعیان خواهیم داشت. البته کار سخت است، چون
تغییرات زیادی در کادر مربیان و بازیکنان داشتیم، ولی اطمینان دارم که
میتوانیم به لیگ برگردیم.
زندگی در ایران
تهران
شهر خوب و قشنگی است که ترافیک هم دارد. خیلی خوب است که خانوادهام هم در
ایران هستند. به دوستانم پیشنهاد دادم که به تهران بیایند و این شهر را
ببینند.
محرومیت به خاطر هل دادن ناظر بازی با ذوبآهن
اول
از همه میخواهم بگویم که بابت محرومیتم بسیار ناراحتم. من هیچ کاری نکردم
و همیشه به داور احترام گذاشتم. اتفاقی که در بازی ذوبآهن رخ داد این بود
که یک نفر وارد زمین شد و شروع به فریاد زدن بر سر مربی و بازیکن کرد. من
نمیفهمیدم که او چه میگوید و فقط میگفتم که پنج ثانیه نیاز دارم که یک
شوت بزنم و بروم، ولی او من را هل داد و توپ من را گرفت. من هم توپ را
دوباره کاشتم و شوتم را زدم و بعدش هم به رختکن رفتم. من آن فرد را
نمیشناختم، ولی متاسفانه شنیدم که محروم شدم که یک موضوع خندهدار است در
حالی که من آن فرد را نمیشناختم. کاش یک ویدئو از اتفاق بود که اثبات کند
من هیچ کاری نکردم. من همیشه صداقت داشتم و به داور احترام میگذارم، ولی
در آن صحنه یک فرد که علامت مشخصی هم نداشت به داخل زمین آمد و شروع کرد به
فریاد زدن.