حسین پورحمیدی که در فصل نقل و انتقالات
از استقلال خوزستان سقوط کرده به گلگهر سیرجان رفت و بعد از چندی با این
تیم فسخ کرده و به استقلال تهران پیوسته در هر دو بازی که روی نیمکت این
تیم نشسته، نتوانسته پیروزی تیمش را ببیند. او در پایان دیدار با فولاد بر
اثر اصابت سنگ به سرش دچار شکستگی شد ولی گفت درد نتایج
استقلال برایش غیر قابل تحملتر از درد سرش است.
استقلال گل مساوی را دریافت کرد، چرا سر تو را شکستند؟
نمیدانم.
من داشتم داخل رختکن میشدم که احساس درد شدیدی در سرم کردم و دیگر چیزی
نفهمیدم. مثل اینکه یک تکه سنگ بزرگ بوده که به سرم خورده.
کجای سرت خورد؟
جلوی سرم. شانس آوردم به چشمم نخورد وگرنه کورم میکرد. خدا خیلی رحم کرد.
بخیه هم خورد؟
بخیه فوری زدند. دکتر ستوده بلافاصله با منگنههای مخصوص سه تا بخیه زد و خونریزی بند آمد.
درد هم داشتی؟
درد
داشت ولی بدشانسی که برای تیممان در دو دیدار پیاپی رقم خورد درد بیشتری
برایم داشت. دو بازی است که بعد از دقیقه ۵+۹۰ گل میخوریم و نتیجه
برمیگردد.
بازی چطور بود؟
بچهها
خیلی خوب بازی کردند و حقمان برد بود. به ویژه در نیمه دوم خیلی عالی ظاهر
شدیم و باید بازی را میبردیم. متأسفانه در آخرین لحظات گل میخوریم و این
خیلی بد است.
درست است که تماشاگران با سنگ اعتراضشان را نشان بدهند؟
قطعاً
این درست نیست. البته به آنها حق میدهم از نتایج ناراحت باشند ولی به هر
حال بدشانسی هم بخشی از فوتبال است. در آن صحنه که سنگ به من خورد
بدبیاریها به من هم سرایت کرد و درست روی سر من فرود آمد.