پژمان منتظری مدافع ممتاز و باثبات استقلال در یک دهه گذشته است که
خبرجدایی او از استقلال دیروز تیتر اول روزهای پرخبر باشگاه پرهوادار آبی
پوش بود.
منتظری که تنها یک اتفاق مانع از حضور ثابت او در ترکیب تیم ملی در جام
جهانی در دو بازی پرتغال و اسپانیا شد در شرایطی با خبرنگار ما به گفت و گو
نشست که دل پردردی از اتفاقات داشت . این مدافع کم حاشیه که کمتر در طول
فصل مصاحبه ای از او منتشر می شود این بار لازم دیده که درباره برخی شایعات
صحبت کند . شایعاتی که سابقه و البته علاقه شدید او به پیراهن استقلال را
هدف قرار داده اند و این چیزی نیست که مدافع خوش نقش آبی ها مستحق اش باشد
.
حرفهای منتظری را در مصاحبه با ورزش سه بخوانید:
با دلم برگشتم
قبل از اینکه درباره اتفاقات دیروز حرف بزنم ، از سال گذشته و بازگشتم به
باشگاه محبوبم صحبت می کنم. سال قبل وقتی استقلال من را خواست ، پیشنهاد
باشگاه قطری آماده بود و می توانستم با شرایط دلخواه بازهم در لیگ ستارگان
بمانم. اما ناگهان توفانی در فضای مجازی شکل گرفت و من برای نشان دادن حسن
نیت و فقط برای اجابت دعوت هواداران به ایران برگشتم . هیچ منتی نیست اما
من واقعا با دلم تصمیم گرفتم برگردم. خود مدیرهای استقلال می دانند من چطور
بی حرف پیش قرارداد بستم....
از صداقت تا چی چی تایم
ما برای قرارداد در خانه اقای افتخاری نشستیم و 5 دقیقه ای توافق کردم و من
بدون اینکه قرارداد ببندم استقلالی شدم . وقتی اردوی ارمنستان رفتم
قراردادی نداشتم و حتی بعد تر . چرا؟ فکر می کردم باشگاه استقلال باشگاه
خودم است. حتی با خودم ایجنت هم نبردم تا همه چیز زودتر به نتیجه برسد،
اما فکر می کنم اشتباه کردم چون من با صداقت جلو آمدم و اما بعد دیدم عبارت
" چی چی تایم " درست شده .
گفتند پاقدم من نحس است
هوادار خیلی از مسائل درونی را نمی داند و البته من هم دوست ندارم خیلی
مسائل را بار کنم اما در طول فصل مشکلات بزرگی برای من ایجاد شد. باور نمی
کنید اگر بگویم چه حرفهایی پشت سرم زده شد . مثلا اینکه پاقدم پژمان نحس
است درحالیکه من افتخار می کنم با استقلال و تیم ملی همه موفقیت ها را کسب
کرده ام. البته من مصدوم بودم و مشکلاتی بود و آن توقع در طول فصل برآورده
نشد ، اگرچه آخر فصل شاید اوضاع بهتر شد و به همین دلیل هم با وجودی که
شاید نگاه منفی روی من زیاد بود در فهرست نهایی تیم ملی جای گرفتم .
چرا دشمنی ؟
واقعا مایل نیستم جزيیات حرفها را بگویم اما خیلی اتفاقات افتاده . وقتی
دست من آسیب دید به آقای شفر گفته بودند پژمان دیگر نمی تواند فوتبال بازی
کند. چرا ؟ چرا دشمنی ؟ مگر هدف همه ما سربلندی استقلال نبود ؟ خب من هم یک
بازیکن بیشتر . یک نیروی بیشتر ... جالب اینکه متاسفانه هرچه می گذرد
شرایط بدتر هم می شود .
شایعه بی اساس
اما موضوع مهمی که می خواهم درباره اش حرف بزنم مسئله امید ابراهیمی و
شایعه بی اساسی است که درباره حضور امید در الاهلی راه افتاده . راست و
حسینی هیچ وقت فکر نمی کردم در این باره یا چیزهایی مثل این توضیح بدم اما
دست و دلم لرزیده از بس که به من و خانواده ام فحاشی کرده اند. مگر من
واسطه نقل و انتقالاتم یا ارتباطی به من دارد که دخالت کنم ؟ من از این
کارها نه بلدم و نه اگر ارتباطی داشته باشم انجامش خواهم داد. اما هر لقبی
که می شد به من داده اند که این هم از لطف دوستان است .
فهمیدم امید قطر است مسیج دادم
امید جام جهانی خیلی خوبی داشت و نشان داد که چه کیفیت ویژه ای دارد . من
برای او خیلی خوشحال بودم که بالاخره در تیم ملی به حقش رسید. از روسیه که
برگشتیم رفتیم استراحت و ارتباطمان کم بود. من برای یک امر خانوادگی به قطر
رفته بودم و آنجا دقیقا 11 روز پیش متوجه شدم که باشگاه الاهلی امید را
می خواهد . شاید امید از من ناراحت بشود ولی مجبورم بگویم چون در این موضوع
بی جهت پای من وسط کشیده شده. من به محض اطلاع اقایان افتخاری و شفر و
زرندی مسیج زدم و گفتم امید را قطری ها می خواهند. سریع پیدایش کنید و با
او توافق کنید چون استقلال تیم خودم است و حضور امید خیلی کمک بود. حتی
کمی بعد تر که مذاکره امید و باشگاه قطری پیش رفته بود باز دوباره این کار
را کردم . اما بنده خدا آقای شفر که نمی توانست کاری کند .
در قطر خانه ندارم
من در قطر در هتل ساکت بودم و خانه ای
آنجا ندارم. حتی امید که در قطر بود تماسی با من نداشت و من بی خبر بودم .
جالب اینکه علی کریمی هم که صحبت حضورش در قطر بود با من تماس گرفت و
درباره باشگاه الاهلی سئوال کرد اما امید کوچکترین صحبتی با من نکرد اما
متاسفانه خیلی ها ندانسته و نشناخته هرچه دستشان آمد علیه من نوشتند.
داستان هایی که کوچکترین بویی از حقیقت ندارد. من در این چند روز خیلی فکر
کردم که چرا پای من وسط کشیده شده ؟
هیچ شرطی نمی گذارم
درباره حضورم در تمرینات هم بگویم که بعد از آخرین بازی فصل پیش تا 5 روز
پیش هیچ تماسی با من گرفته نشد و به محض تماس من خودم را به تهران رساندم .
اما از صحبت هایی که دارد می شود حس می کنم می خواهند من را از استقلال
دور کنند و دارند به هدفشان می رسند . این را از پژمان منتظری که عاشق
استقلال است داشته باشید : من نه ناز می کنم و نه شرط می گذارم توی 34
سالگی . چرا باید این کار را بکنم ؟
ادامه دادن به چه قیمتی ؟
من از پارسال که آمدم همه حسابهایم به دلیل بدهی مالیاتی ای که استقلال از
چندسال پیش نپرداخته مسدود بوده . تمام حسابهای من. این پول ، مبلغ زیادی
هم نیست اما با وجود قول ها هرگز به آن رسیدگی نشده که معنی دار است . من
بازهم تاکید می کنم که هیچ منتی بر سر استقلال ندارم و برعکس این استقلال
است که بر سر ما منت دارد اما واقعا ادامه دادن به چه قیمتی ؟
دوست داشتن من تمام شده
قطعا عده ای هستند که مصرا دوست ندارند من باشم و این را می بینم. توی این
روزها آنقدر فکر کردم که باور نمی کنید. مدام به این فکر می کنم که شاید
بمانم و اوضاع بدتر از این بشود . من پارسال برای چه استقلال آمدم و
قرارداد دوساله بستم ؟ فقط و فقط به این دلیل که فکر می کردم یک میل فوق
العاده ای هست که من را به ایران می کشد و یک حس دو طرفه عاشقانه ای که فکر
می کنم آن احساس وجود ندارد.
این حرفها آن هم درباره من؟
من دیروز به باشگاه استقلال رفتم و درباره همه اتفاق ها حرف زدیم ، من
واقعا دلخور هستم از این قضاوت ها. بعد از 15 سالی که در فوتبال هستم این
حرفها نباید پشت سر کسی باشد که همه هویتش را از استقلال گرفته و شخصیت و
کاراکترش را هم تا جایی که می توانسته به نمایش گذاشته. من چطور آدمی هستم
واقعا؟ جوری که در کامنت ها نوشته اند؟ به خدا این قضاوت ها وحشتناک است و
خیلی راحت همدیگر را اذیت می کنیم .
نمی دانم چه تصمیمی بگیرم
در سخت ترین شر ایط هستم و نمی دانم چه تصمیمی می خواهم بگیرم . این ها را
هم گفتم که یک کم سبک تر بشوم و هواداران عزیز استقلال واقعیت را بدانند.
در حال حاضر هم منتظر تماس آقای افتخاری هستم تا صحبتهای نهایی را انجام
بدهیم.