برخی منتقدان هستند که نسبت به بعضی
رفتارهای خاص منصوریان نقد و انتقاد دارند، هستند کسانی که از دویدن های
کنار زمین یا بپر بپر های این مربی جوان خوششان نمی آید. اینها اما متعلق
است به جوانی و چه بسا تاثیر خوبی هم روی تیم داشته باشد. با این حال اما
اتفاقاتی هم هست که جایگاه منصوریان را در تیم به عنوان فرمانده اول و آخر
زمین چمن سست می کند و پاره ای از اظهار نظرها هست که منصوریان را پایین
می کشد.
یکی از این اظهار نظرها در مورد خواسته دکتر
نوروزی برای تست پزشکی بود و دومی دکتر ستوده. منصوریان و باشگاه استقلال
آن کردند که دکتر نوروزی به درستی گفته بود. او از علم حرف زد و اصول کار،
حرفش هم درست بود، کنار رفت و سر حرف خود ایستاد و در نهایت کار درست پیش
رفت اما در مرحله بعد منصوریان اعلام کرد که دکتر ستوده دیگر جایی در
استقلال ندارد.
دکتر ستوده در کارش بسیار استاد است و کنار
زدن او و دکتر نوروزی از ابتدا اشتباه بود در واقع جمله «دکتر ستوده دیگر
در استقلال جایی ندارد» اشتباه بود که توسط منصوریان گفته شد چرا که ستوده
برگشت توسط خود منصوریان و به درستی هم برگشت. تصمیم صحیح همین بود اما حرف
اشتباه منصوریان در این رابطه توسط خودش شکست.
منصوریان خودش را وتو کرد
منصوریان نباید آن حرف را می گفت و حالا باید این بازگشت را اولین خودزنی
منصوریان برای امسال بدانیم. منصوریان مربی جوان و آینده داری است و شاید
باید اندکی آرام تر باشد و خودش را کنترل کند. بازگرداندن دکتر نوروزی و
دکتر ستوده کار درستی بود اما حرف های قبل از آن موجب تردید در مورد تصمیم
های فرمانده تیم می شود.
کی روش نمونه درست یک فرمانده برای یک تیم
است. او هرگز مثل منصوریان حرفی نمی زند که برگردد. این همان نکته و نقطه
ای است که منصوریان به عنوان یک فرمانده باید روی آن دقت کند و احساساتش را
کنترل کند. نوروزی و ستوده اصلا اعضایی نیستند که کسی به راحتی چشم روی
آنها ببندد تاکنون هم به استقلال کمک های زیادی کرده اند و بحث ما به هیچ
وجه این نیست، بلکه آن است که منصوریان اندکی باید خودش را کنترل کند و زود
تصمیم نگیرد.