. مصاحبه های خیالی ، مطالب جنجالی ، شایعات و مطالب از پایه دروغ ، نقدها و تحلیل های مغرضانه و رنگی ، جریان سازی برای تخریب افراد ، تشویش ذهن مخاطب ، القای مطالب نادرست به خواننده و همچنین نشر مطالب حاشیه ساز همه و همه بخشی از فعالیت هایی است که این بظاهر روزنامه ها در قالب نوشتار و با روکش ورزشی به خورد مخاطب میدهند و یک درصد هم برایشان مهم نیست که مخاطب آگاه و فعال جامعه با خواندن این مطالب چه فکر میکند ؟
شاید پر کردن روزنامه با شایعات و مطالبی از این دست تنها راهکار این دوستان برای امرار معاش از این کار روتین باشد اما برای خواننده ای که از این طریق آگاهی کسب میکند این بدترین نوع آگاهی رسانی است چرا که درگیر کردن ذهن مخاطب با مطالب جنجالی و دروغ و همچنین مطالب حاشیه ای چیزی نیست که رسالت واقعی یک روزنامه باشد و این کار علاوه بر خودزنی رسانه ای بنوعی اجحاف در حق بقیه روزنامه ها و جراید و رسانه هایی است که بصورت تخصصی و با در نظر گرفتن مخاطب بعنوان فرد آگاه جامعه کار میکنند .
شاید در نگاه مخاطب عام جامعه ، روزنامه های تاریخ گذشته وسیله ای برای پاک کردن شیشه اتومبیل باشد اما در نگاه مخاطب خاص و آگاه ، حتی برخی از همین روزنامه های تازه منتشر شده امروز ارزشی بیشتر از این نخواهند داشت چرا که بنظر نگارنده شفافیت شیشه ای که با این دست روزنامه ها پاک می شود ارزشش صد برابر بیشتر از انتشار مطالب کذب و دروغ و پرحاشیه ای است که قرار است با خواندن آن جامعه ای گمراه گردد . امیدواریم روزی فرا برسد که ارزش قلم فدای نان نشود و شاهد رشد فزاینده ای در عرصه مطبوعات و بخصوص روزنامه های ورزشی کشور باشیم و همیشه این ضرب المثل قدیمی را بیاد داشته باشیم که " کار نیکو کردن از پر کردن است" .